ﻣﻴﺮﺯﺍ ﺁﻗﺎ ﻋﺴگرﻯ
(ﻣﺎﻧﻰ)
(۱۳۳۰)
شاعر، نویسنده و پژوهشگر
انقلاب در برابر انقلاب!
منبع:
رادیو مانی
https://radiomani.org/?p=9451
تحلیلی
از
یدالله سلطانپور
ایران و ایرانیان در حال تعویض تمدنی هستند.
جنبش بریده بریده
اما
نسبتا پایدار ایرانیان
به ویژه از
دیماه ۱۳۹۶ به این سو
نشان پوست اندازی فرهنگی، تمدنی و تاریخی ایرانیان
در ژرفای جامعه را با خود دارد.
ویژه گیهای این دگرگشت بزرگ به قرار
زیرند:
انحطاط اخلاقی
بخش گسترده ای از مردم ایران از فروپاشی اخلاقی که خود در آفریدن آن سهیم بوده و اکنون گرفتار در آن اند به تنگ آمده اند.
از انقلاب خود در ۱۳۵۷ پشیمان و ناخرسندند
و
در برابر آن بسیج شده اند.
بیزاری از این خطا که به
گونه ای مهندسی شده به آنها تحمیل شده
خود آغاز پایان فروپاشی اخلاق حاکم
و
رفتن به سوی عرف و اخلاقی نوین است.
گرچه اکنون ابعاد فروپاشی اخلاق در
ایران دامن گسترده است
اما
جانشینی اخلاقی دیگر بر این ویرانه،
امر ناگزیری
می نماید.
انحطاط سیاسی
نتیجۀ فساد و انحطاط اخلاقی و فرهنگی است.
اکنون انحطاط سیاسی در بین
سازماندهان حکومتی
فرازی بی پیشینه گرفته و مردم دریافته اند
باید سرنوشت
سیاسی خود را بازسازی کنند.
البته حاکمان در برابر این بازسازی ایستاده
اند.
انحطاط اجتماعی
نتیجۀ فروپاشی سیاسی و فرهنگی است.
نگاه مردم به دین، به خانواده، به
سیاست، به اسطوره ها، به روابط اجتماعی، به عشق، ثروت و قدرت
دستخوش
تغییرات بنیادین شده
و
مردم دارند از چنبرۀ عرف و فرهنگ صدها سالۀ خود
بیرون می خزند
و
نیروی ماند (؟) در برابر آنان مقاومت مسلحانه می کند.
نظم و نظام حاکمان و محکومان
(بدنۀ جامعه)
در بن بستی تنگ، تلخ و مرگ آور گیر افتاده است.
اکنون دفع و
رفع این نظم در دستور پنهان کار ایرانیان جای گرفته
و
نیروی محرکۀ اجتماعی
دارد کم کم متضاد آن را جا می اندازد.
محکومان دیگر نمی خواهند زیر نفوذ و چیرگی حاکمان باشند
و حاکمان از مهندسی دلخواه جامعه ناتوان و ناتوان تر می شوند.
ما
این بخش آغازین مقاله مانی
را
نخست تجزیه و بعد تحلیل می کنیم:
۱
ایران و ایرانیان در حال تعویض تمدنی هستند.
تمدن
به چه معنی است که ایران (؟) و ایرانیان در صدد تعویض آن هستند؟
ضمنا
در صدد تعویض آن با چی هستند؟
ایران
چیست
که
سوبژکتیویزه می شود تا سودای تعویض تمدن خود را در سر بپرورد؟
ایرانیان کیانند؟
مگر ایران جامعه ای بی طبقه است که ایرانیان به مثابه جمعیتی همگون
در صدد تعویض تمدن خود برآیند؟
اگر ایرانیان جمع همگونی باشند، در این صورت نباید
مشگلی در بین باشد.
اراده ای
همان
و
تعویض طرفة العینی تمدن
همان.
۲
مارکسیسم ـ لنینیسم
مارکسیسم ـ لنینیسم
تحت مفهوم تمدن،
آن دوره از تاریخ بشریت را در نظر می گیرد که با تجزیه جامعه اولیه آغاز می شود و
در گذر از برده داری، فئودالیسم و سرمایه داری،
یعنی
«سه فرم بزرگ بردگی که شاخص های سه دوره بزرگ تمدن اند»
به
سوسیالیسم
می رسد
که
با
آن
تاریخ واقعی، یعنی تاریخ انسانی بشریت آغاز می شود و ادامه می یابد.
(کلیات مارکس و انگلس، جلد ۲۱، ص ۱۷۰)
(کلیات مارکس و انگلس، جلد ۲۱، ص ۱۷۰)
باید ببینیم که مانی چه تصوری از تمدن دارد.
۳
جنبش بریده بریده اما نسبتا پایدار ایرانیان
به ویژه از
دیماه ۱۳۹۶ به این سو
نشان پوست اندازی فرهنگی، تمدنی و تاریخی ایرانیان
در ژرفای جامعه را با خود دارد.
بر منکرش لعنت.
ولی
از کجا معلوم شده که جنبش ایرانیان آماج های فرهنگی، تمدنی و تاریخی در ژرفای جامعه دارد؟
اصلا
منظور از پوست اندازی فرهنگی، تمدنی و تاریخی بطور مشخص چیست؟
۴
ویژه گی های این دگرگشت بزرگ به قرار
زیرند:
کدام دگرگشت؟
جنبش بریده بریده ولی نسبتا پایدار
که
به معنی تحول نیست.
این جنبش بریده بریده ولی نسبتا پایدار
ضمنا
چه محتوای طبقاتی دارد؟
۴
ویژه گی های این دگرگشت بزرگ به قرار
زیرند:
انحطاط اخلاقی
انحطاط اخلاقی
وصف حال است و نه خصوصیت دگرگشت.
وصف حال اخلاق حاکم است و نه ویژگی دگرگشت.
۵
بخش گسترده ای از مردم ایران
از
فروپاشی اخلاقی
که
خود در آفریدن آن سهیم بوده و اکنون گرفتار در آن اند
به تنگ آمده اند.
مانی
بی تردید
معنی اخلاق
را
نمی داند.
مانی
خیال می کند
که
اخلاق حاکم
را
مردم آفریده اند
و
آن اخلاق حاکم
اکنون در حال فروپاشی است.
به همین دلیل
مردم به تنگ آمده اند.
از دید مانی
دلیل اصلی
جنبش بریده بریده ولی نسبتا پایدار
جنبش بریده بریده ولی نسبتا پایدار
انحطاط اخلاقی
است.
طرز تفکر مانی
کمترین فرقی با طرز تفکر روحانیت کثافت و محمود احمدی نژاد بلاهت
ندارد.
اخلاق
تعیین کننده همه چیز طویله جماران است.
یاد سخنرانی انتخاباتی محمود احمدی نژاد
در
اردبیل به یاد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر