۱۳۹۷ مهر ۲۲, یکشنبه

تأملی در تأملات ﻣﻴﺮﺯﺍ ﺁﻗﺎ ﻋﺴگرﻯ (ﻣﺎﻧﻰ) (۲)

 
ﻣﻴﺮﺯﺍ ﺁﻗﺎ ﻋﺴگرﻯ
(ﻣﺎﻧﻰ) 
(۱۳۳۰)
 شاعر، نویسنده و پژوهشگر  
  انقلاب در برابر انقلاب!  
منبع:
رادیو مانی

https://radiomani.org/?p=9451

تحلیلی 
از 
یدالله سلطانپور 
 
۱
ایران و ایرانیان در حال تعویض تمدنی هستند. 
جنبش بریده بریده
 اما 
نسبتا پایدار ایرانیان 
به ویژه  از دیماه ۱۳۹۶ به این سو 
نشان پوست اندازی فرهنگی، تمدنی و تاریخی ایرانیان در ژرفای جامعه را با خود دارد.

 ویژه گی‌های این دگرگشت بزرگ به قرار زیرند:

انحطاط اخلاقی 

بخش گسترده‌ ای از مردم ایران از فروپاشی اخلاقی که خود در آفریدن آن سهیم بوده و اکنون  گرفتار در آن‌ اند به تنگ آمده اند. 
از انقلاب خود در ۱۳۵۷ پشیمان و ناخرسندند 
و
 در برابر آن بسیج شده اند. 
بیزاری از این خطا که  به گونه ای مهندسی شده به آنها تحمیل شده 
خود آغاز پایان فروپاشی اخلاق حاکم 
و
 رفتن به سوی عرف و اخلاقی نوین است. 
گرچه اکنون ابعاد فروپاشی اخلاق در ایران دامن گسترده است
 اما 
جانشینی اخلاقی دیگر بر این ویرانه، 
امر ناگزیری می نماید.
 
مانی
(و نه فقط مانی)
با
مفاهیم فلسفی
از
ریشه
بیگانه است.
 
اخلاق
یکی از عناصر روبنای ایده ئولوژیکی هر جامعه است.
 
اخلاق
مثل مذهب، دولت، حقوق، هنر و غیره است.
 
در 
دیالک تیک زیربنای اقتصادی ـ روبنای ایده ئولوژیکی
نقش تعیین کننده از آن زیربنای اقتصادی (مناسبات تولیدی، ساختار اقتصادی جامعه) است
 
یعنی
روبنا به ساز زیربنا می رقصد
و
نه
برعکس.
 
تحلیل جامعه
را
نمی توان و نباید از عناصر روبنایی آغاز کرد.
 
درک ماتریالیستی تاریخ
 مهم ترین کشف و ارجمندترین خدمت مارکس به جامعه شناسی است.

مانی
احتمالا
پای منبرروح الله خمین و محمود احمدی نژاد هردنبیل نشسته است
که
گفته اند:
اقتصاد مال خره.
تعیین کننده اخلاقه
ما
تراختور اتمی می خواهیم
و
این
حق مسلم ما ست.
 
مانی
هنوز نمی داند که نان تعیین کننده جان (زیربنای اقتصادی تعیین کننده روبنای ایده ئولوژیکی) است.
 
سعدی سده ها قبل از تولد مانی
اما
می دانست.
 
یادش
به یاد باد
خردگرای خطه شیراز.
 
۲
سعدی 
 بوستان 
 باب دوم در احسان
 
شنیدم که مردی است پاکیزه بوم
شناسا و رهرو در اقصای روم

من و چند صیاد صحرانورد
برفتیم قاصد به دیدار مرد
سر و چشم هر یک ببوسید و دست
به تمکین و عزت نشاند و نشست

زرش دیدم و زرع و شاگرد و رخت
ولی 
بی مروت چو بی بر درخت
به لطف و سخن گرم رو مرد بود
ولی دیگدانش عجب سرد بود

همه شب نبودش قرار و هجوع
ز تسبیح و تهلیل 
و
 ما 
را 
ز جوع (گرسنگی)
سحرگه میان بست و در باز کرد
همان لطف و پرسیدن آغاز کرد

یکی بد (بود) که شیرین و خوش طبع بود
که با ما مسافر در آن ربع بود

«مرا بوسه»
 گفتا:
 «به تصحیف ده
که درویش را توشه از بوسه، به
به خدمت منه دست بر کفش من
مرا نان ده و کفش بر سر بزن

به ایثار 
مردان
 سبق برده‌ اند
نه، شب زنده داران دل مرده‌
اند

همین دیدم از پاسبان تتار
دل مرده و چشم شب زنده‌ دار

کرامت جوانمردی و ناندهی است
مقالات بیهوده 
طبل تهی
 است

قیامت کسی بینی اندر بهشت
که معنی طلب کرد و دعوی بهشت
به معنی توان کرد دعوی درست
دم بی قدم تکیه گاهی است، سست.

پایان

زنده باد 
فقیه ـ فیلسوف ـ شاعر خردگرای خطه شیراز

درک ماتریالیستی تاریخ
 جز این نیست.

درک مانی از تاریخ
اما
ایدئالیستی 
است.

مراجعه کنید 
به

درک ماتریالیستی تاریخ
و
درک ایدئالیستی تاریخ
در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری 
 
۳
انحطاط اخلاقی
 
آنچه مانی با مفهوم انحطاط اخلاقی تبیین می دارد،
بی آنکه توضیح دهد،
یکی از تأثیرات زیربنای کاپیتالیستی جامعه در روبنای ایده ئولوژیکی آن است:
در این ۴۰ سال 
روند انباشت اولیه سرمایه
که
با انقلاب بورژوایی سفید آغاز شده بود،
بشدت تعمیق یافته است.
 
جامعه
تحت فرمان بدترین دشمنان کاپیتالیسم
کاپیتالیستی تر از زمان شاه شده است.
 
همه چیز جامعه،
حتی
اعضای آن
کالا واره 
شده اند.
 
همه چیز به دلار تبدیل می شود.
حتی
کودکان مردم.
 
این مسئله باید مشخصا و مفصلا مورد بررسی قرار گیرد.
 
۴
بخش گسترده‌ ای از مردم ایران
 از 
فروپاشی اخلاقی 
که 
خود در آفریدن آن سهیم بوده و اکنون  گرفتار در آن‌ اند
 به تنگ آمده اند.
 
مانی
از 
فرط حواس پرتی
خیال می کند که مسبب و موجد انحطاط اخلاقی توده مردم اند
و
نه
 سیستم اجتماعی ـ اقتصادی حاکم.

فساد اخلاقی
ذاتی مناسبات تولیدی کاپیتالیستی
 است.

پدیده ای عینی 
است.

دست این و آن نیست.

با شکست سیستم سوسیالیستی
میلیون ها کودک مردم
مجبور به جندگی شده اند.

مناسبات تولیدی سرمایه داری
به
احدی رحم نمی کند.

بسان اجنه
در هر سوراخ ـ سنبه ای نفوذ می کند و منفجرش می سازد.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر