جمعبندی از
مسعود بهبودی
از
منافع پرولتاریا
فقط به مدد خرد کل اندیش (فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی)
می توان دفاع کرد
و
گرنه
هر دفاعی
عوامفریبانه
خواهد بود.
تازه
اگر
فاشیستی
نباشد.
فرنوش
گرگ
عاطفه ندارد
رحم ندارد
فکر ندارد
ولی
اگر بفهمد «دوستش داری»
رام می شود
حتی اگر بیرحم ترین گــــــــــرگ باشد
حتی اگر بیرحم ترین گــــــــــرگ باشد
«آدم»
عقل دارد
شعور دارد
فکر دارد
ولی
شعور دارد
فکر دارد
ولی
اگر بفهمد «دوستش داری»
گــــــــــــرگ می شود
حتی اگر رام ترین آدم زمین باشد
حتی اگر رام ترین آدم زمین باشد
فرق است میان گرگی که گرگ به دنیا آمده است
و
و
آدمی که گرگ شده است.
پایان
۱
گرگ
بنا بر آزمایشات بیولوژیکی
از
اوتوریته
تبعیت می کند.
۲
یعنی وقتی تن به
تمکین می دهد که
کسی را
اوتوریته بالاتر از خود بداند.
۳
انسان هم حیوان
است.
۴
انسان
اگر به تسلیحات خرد مسلح شود، تمایز می یابد و
تا حدودی
آدم می شود.
۵
این واکنش
آدمی
قانونمند
است.
۶
بنا
بر
ضرب المثلی
به کلاغ گفتند:
«مدفوعت دارو ست.»
بلافاصله مدفوعش را در جای ناشناسی مدفون کرد.
۷
محمد زهری
دیالک تیکی در این
رابطه توسعه داده است که
هم رهگشا ست و مشکلگشا:
دیالک تیک نیاز ـ راز ـ ناز
۸
یاد عزیزش به یاد باد.
هنگامه هویدا
تو مجبوری
مجبوری بخشنده باشی و
بپذیری انسانها همین گونه اند.
مجبوری بخشنده باشی و
بپذیری انسانها همین گونه اند.
و این رنج های شاناست که با خشم
تف می کند
دشمنی و نفرت را
به صورتت
تف می کند
دشمنی و نفرت را
به صورتت
اگرنه وحشت خواهی کرد
وحشت خواهی کرد از زندگی میان مردمانی
که خورشید را پیش از آن که طلوع کند
میان دهان شان خاموش می کنند.
پایان
۱
من ـ زور هنگامه هویدا
نه انسان،
بلکه
عنسان است.
۲
اشتباه املایی (تایپی)
اشتباه املایی (تایپی)
رخ داده است.
۳
این طبقه حاکمه انگل و استثمارگر است
این طبقه حاکمه انگل و استثمارگر است
که بر ضد حقیقت عینی لشکر کشیده است
و فرمان خاموشباش می دهد
و
و
نه
اکثریت زحمتکش جامعه که
محتاج حقیقت عینی
اند.
منوچهر آتشی
خانه ات سرد است
خورشیدی در پاکت می گذارم
و برایت پست می کنم
ستاره ی کوچکی در کلمه ای بگذار
و به آسمانم روانه کن
بسیار تاریکم.
پایان
۱
دارندگی
مش منوچهر مهر در جیب در کشور عار یا مهر
برازندگی
است.
۲
آدمیان
آن می دهند که دارند.
۳
ستاره های
ما
در
بستری از خون
خوابیده اند.
فرنوش
پایان
۱
استه تیک چیزها و آدم ها
در کل آنها ست و نه در اجزاء شان .
۲
جزء
مثلا
لبخند
تعیین کننده نیست.
۳
مجموعه عناصر هر چیز
کل وجودی هر چیز
به
آن چیز
هویت زشت و یا زیبای خاصی می بخشد.
۴
جزء البته هیچ واره نیست.
ولی تعیین کننده هم نیست.
۵
حرف آخر را
کل
می زند.
۶
حقیقت در کل است.
کل حقیقی است.
هگل.
نیما
دیگه
ـ کم کم ـ
داره عادی میشه برامون
اگر
یک روز نشنویم
قطاری از ریل خارج شده
ساختمانی آتش گرفته
و معدنی فرو ریخته،
احساس دلتنگی می کنیم.
پایان
۱
تخریب و خودتخریب (خودستیزی)
در ذات نظام سرمایه داری است.
۲
همیشه
از همین قرار بوده است.
۳
فرقش این است که
حالا
خبر
به طرز سریع تر منتقل می شود.
۴
قبلا چنین نبود.
۵
فرم های تخریب البته متنوع اند:
ترور
تیرباران
اعدام
شقه شقه کردن و جلوی ددان درنده افکندن
بمب گذاری
جنگ افروزی
قتل ناموسی
گورخوابی
خاوران سازی
مرگ کلکتیو در معادن
مرگ در حین کار در ساختمان ها
مرگ
در تصادف قطار ها
در سقوط هواپیماها
در غرق شدن قایق ها و کشتی ها
....
شاملوی بزرگ
یک شاخه در سیاهی جنگل به سوی نور
فریاد می کشد
حریف
۱
شاملو
لاشخور است، حریف
نه بزرگ.
۲
طبقه حاکمه انگل و استثمارگر
لاشخورها را زیر ذره بین قرار می دهد و چندین برابر بزرگ می کند.
۳
شاملو کثیف ترین شاعر ایران است.
۴
شاملو جد اندر جد
فاشیست
بوده است.
۵
فاشیسم هم چپ نما ست.
۶
ترامپ هم خود را نماینده کارگران جا می زند.
۷
آ اف دی
(جریان فاشیستی آلمان)
روز اول ماه مه
با پرچم های سرخ تر از خون راهپیمایی می کند.
۸
شاملو دهها تن از جوانان مردم را
به هرویین
معتاد ساخته
و
صدها تن از شیرخوارگان مردم را
شیر کرده و به مصاف شیران فرستاده
و
بعد
در سوگ شان مرثیه سروده و رجز سر داده است.
۹
زباله های شاملو باید نقد شوند
نه تبلیغ.
نیما
۱
هم
طنز ـ جمله ی مختصر و موجز نیما
غنی و پرمعنی
است
و
هم
این اثر هنری.
۲
هر دو باید تحلیل شوند
ادامه دارد.
خورشیدی در پاکت می گذارم
و برایت پست می کنم
ستاره ی کوچکی در کلمه ای بگذار
و به آسمانم روانه کن
بسیار تاریکم.
پایان
۱
دارندگی
مش منوچهر مهر در جیب در کشور عار یا مهر
برازندگی
است.
۲
آدمیان
آن می دهند که دارند.
۳
ستاره های
ما
در
بستری از خون
خوابیده اند.
فرنوش
گـاهـی اوقـاتـــــــ فـکـــر کـردن به بـعــضـیهـا،
ـ ناخـودآگـاه ـ
ـ ناخـودآگـاه ـ
لـبـخــنـدی روی لـبـانـتــــــــ مـینـشــانـد
ایـن لـبـخـــنـدهـای بـیگـاه را
ایـن بـعـضـــیهـا را
دوسـتـــــــــ
دارم.
ایـن لـبـخـــنـدهـای بـیگـاه را
ایـن بـعـضـــیهـا را
دوسـتـــــــــ
دارم.
پایان
۱
استه تیک چیزها و آدم ها
در کل آنها ست و نه در اجزاء شان .
۲
جزء
مثلا
لبخند
تعیین کننده نیست.
۳
مجموعه عناصر هر چیز
کل وجودی هر چیز
به
آن چیز
هویت زشت و یا زیبای خاصی می بخشد.
۴
جزء البته هیچ واره نیست.
ولی تعیین کننده هم نیست.
۵
حرف آخر را
کل
می زند.
۶
حقیقت در کل است.
کل حقیقی است.
هگل.
نیما
دیگه
ـ کم کم ـ
داره عادی میشه برامون
اگر
یک روز نشنویم
قطاری از ریل خارج شده
ساختمانی آتش گرفته
و معدنی فرو ریخته،
احساس دلتنگی می کنیم.
پایان
۱
تخریب و خودتخریب (خودستیزی)
در ذات نظام سرمایه داری است.
۲
همیشه
از همین قرار بوده است.
۳
فرقش این است که
حالا
خبر
به طرز سریع تر منتقل می شود.
۴
قبلا چنین نبود.
۵
فرم های تخریب البته متنوع اند:
ترور
تیرباران
اعدام
شقه شقه کردن و جلوی ددان درنده افکندن
بمب گذاری
جنگ افروزی
قتل ناموسی
گورخوابی
خاوران سازی
مرگ کلکتیو در معادن
مرگ در حین کار در ساختمان ها
مرگ
در تصادف قطار ها
در سقوط هواپیماها
در غرق شدن قایق ها و کشتی ها
....
شاملوی بزرگ
یک شاخه در سیاهی جنگل به سوی نور
فریاد می کشد
حریف
۱
شاملو
لاشخور است، حریف
نه بزرگ.
۲
طبقه حاکمه انگل و استثمارگر
لاشخورها را زیر ذره بین قرار می دهد و چندین برابر بزرگ می کند.
۳
شاملو کثیف ترین شاعر ایران است.
۴
شاملو جد اندر جد
فاشیست
بوده است.
۵
فاشیسم هم چپ نما ست.
۶
ترامپ هم خود را نماینده کارگران جا می زند.
۷
آ اف دی
(جریان فاشیستی آلمان)
روز اول ماه مه
با پرچم های سرخ تر از خون راهپیمایی می کند.
۸
شاملو دهها تن از جوانان مردم را
به هرویین
معتاد ساخته
و
صدها تن از شیرخوارگان مردم را
شیر کرده و به مصاف شیران فرستاده
و
بعد
در سوگ شان مرثیه سروده و رجز سر داده است.
۹
زباله های شاملو باید نقد شوند
نه تبلیغ.
نیما
سال ها بعد
که باستان شناسان به قبر ها ما می پردازند
که باستان شناسان به قبر ها ما می پردازند
۱
هم
طنز ـ جمله ی مختصر و موجز نیما
غنی و پرمعنی
است
و
هم
این اثر هنری.
۲
هر دو باید تحلیل شوند
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر