۱۳۹۴ مرداد ۱۸, یکشنبه

سیری در جهان بینی نظامی گنجوی (18)


مسعود بهبودی

پیشکش به شاعر توده و حزب توده
 سیاوش کسرائی
ستاینده پیگیر فرهادها

ز مال و ملک و فرزند و زن و زور
همه هستند همراه تو تا گور

روند این همرهان غمناک با تو
نیاید هیچ کس در خاک با تو

رفیقانت همه بدساز گردند
ز تو هر یک به راهی باز گردند

·        معنی تحت اللفظی:
·        مال و ملک و فرزند و زن و زور (قدرت)  فقط تا زمانی که زنده ای، با تو هستند.
·        هیچکدام تو را به گور همراهی نخواهد کرد.
·        رفقایت همه از دم ناباب می گردند و هر کدام به راه خویش می روند.

1
قرآن  کریم


·        نظامی در این ابیات مضمون همان آیه معروف قرآن کریم را به شعر می کشد:

·        انما اموالکم، ازواجکم، اولادکم فتنه، عدو لکم.
·        اموال و زنان و فرزندان تان اسباب آزمایش اند، دشمنان شما هستند.

2
·        البته بینش قرآن کریم رادیکالتر و علمی تر و درست تر و دقیقتر از بینش نظامی است.
·        قرآن کریم در این آیه، (البته از دید اشرافیت بنده دار و روحانی) از دیالک تیک های عینی زیر پرده برمی دارد: 

الف
·        قرآن کریم از دیالک تیک زن و مرد (شوهر) پرده برمی دارد.


·        ایراد بینشی قرآن کریم این است که تضاد (خصومت) میان زن و مرد را یکطرفه جا می زند:

1
·        بدین ترتیب، فقط زن ضد (دشمن) مرد (شوهر) تصور و تصویر می شود و نه برعکس.
·        این هم به معنی یکسونگری است و هم به معنی وارونه بینی، وارونه نمائی و وارونه سازی است:

2
·        قطب تحت ستم و استثمار مادی، جنسی، روحی و روانی دیالک تیک زن و مرد، مقصر قلمداد می شود و نه قطب ستمگر و استثمارگر.

3
·        قربانی ستم و استثمار مقصر قلمداد می شود و نه جلاد.

4
·        اوبژکت ستم و استثمار مجرم جا زده می شود و نه سوبژکت ستم و استثمار.

5
·        این انعکاس رئالیستی مناسبات تولیدی فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی برده داری است.

ب
·        قرآن کریم ضمنا از دیالک تیک نو و کهنه در فرم دیالک تیک ولد و اب و یا فرزند و پدر پرده برمی دارد.

·        این انعکاس رئالیستی رابطه نو و کهنه از هر نوع است:
·        نو نافی دیالک تیکی کهنه است:
·        فرزند جنبه های منفی و مزاحم مادر و پدر را نفی می کند و جنبه های مثبت آنها را حفظ می کند و توسعه می دهد.
·        دلیل توسعه و تکامل در هستی بطور کلی همین نفی نفی است.
·        مادر و پدر نیز مادر و پدر خود را به نوبه خود نفی دیالک تیکی کرده اند و الی آخر.  

3
به مرگ و زندگی در خواب و مستی
توئی با خویشتن هر جا که هستی

·        معنی تحت اللفظی:
·        در هر حال (مرگ و زندگی و خواب و مستی) تو تنهائی.
·        فرق هم نمی کند که کجا باشی.
·        در زیر خاک و یا بر روی خاک.

4
·        بینش پسیمیستی (بدبینی فلسفی و تاریخی)  نظامی در این بیت نمایان می گردد.
·        بینش پسیمیستی ضمنا ایراسیونالیستی است.
·        یعنی مبتنی بر خردستیزی و خریت است.
·        چون هر چیز هستی دیالک تیکی از منفی و مثبت است.
·        همه چیز را نمی توان سیاه جا زد.
·        در بطن ظلمت قیرگون حتی نوری در تب و تاب است.
·        پسیمیسم وجه مشترک ایده ئولوژیکی همه طبقات اجتماعی واپسین است.
·        فلاسفه و هنرمندان فاشیسم  و فوندامنتالیسم هم همه از دم مبلغ پسیمیسم اند.

5
به مرگ و زندگی در خواب و مستی
توئی با خویشتن هر جا که هستی

·        بر خلاف تصور نظامی انسان هرگز و هیچ کجا تنهای مطلق نیست.
·        انسان در دیالک تیکی از تنهائی و همبائی است.
·        حتی در عالم خواب با همنوعانش درگیر است.

·        دلیل نادانی نظامی نسبت به این حقیقت امر، دلیلی طبقاتی و ایده ئولوژیکی است.
·        وابستگی طبقاتی انسان ها را کور و کر و کودن می کند.
·        دست خود آنها هم نیست.

6
·        پسیمیسم و یا ایراسیونالیسم (خردستیزی)  در هر فرم و نوع که از سوی فلاسفه و علمای طبقات اجتماعی واپسین فرمولبندی و نمایندگی می شوند، همان پسیمیسم و ایراسیونالیسمی اند که اعضای این طبقات اجتماعی در زندگی روزمره خود با آنها درگیر و دست به گریبانند.

·        شیوه زیست آنها در شیوه تفکر آنها منعکس می شود و فرم شعر و قصه و رمان و فیلم و سمفونی و ترانه و نقاشی و تندیس و غیره به خود می گیرد.
·        اگر اشعار شعرای این طبقات اجتماعی به فوندامنتالیسم و ایراسیونالیسم و نیهلیسم و پسیمیسم سرشته اند، دلیل اصلی اش شیوه زیست اعضای طبقات اجتماعی مربوطه است.

7
از  این مشتی خیال کاروان زن
عنان بستان علم بر آسمان زن

·        معنی تحت اللفظی:
·        از این خیالات رهزن دست بردار و به آسمان پرداز.

·        نظامی در این بیت، ضمن خیال واهی جا زدن زندگی مادی، مرگ را ایدئالیزه می کند.
·        کسب و کار همه نمایندگان همه طبقات اجتماعی تحقیر زندگی و تجلیل مرگ و حتی تمرین انتحار است.
·        ما با این طرز تفکر ارتجاعی در اشعار و  آثار همه روشنفکران همه طبقات اجتماعی واپسین در فرم های مختلف آشنا می شویم.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر