۱۳۹۴ تیر ۱۸, پنجشنبه

سیری در جهان بینی پرویز نتل خانلری (9)




پرویز ناتل خانلری
 تحلیلی از
ید الله سلطانپور  

عقاب
ادامه

این همه گفت، ولی با دل خویش
گفت و گویی دگر آورد به پیش

کاین ستمکار قوی پنجه، کنون
از نیاز است چنین زار و زبون

·        معنی تحت اللفظی:
·        کلاغ در تأملات مسکوت خویش به این نتیجه رسید که عقاب ستمگر قوی چنگی است که به سبب احتیاج است که چنین زار و زبون شده است.

·        ناتل خانلری در این دو بیت، کلاغ شناسی خود را برملا می سازد:
·        نماینده ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه می داند که توده راجع به طبقه حاکمه ستمگر و قدر قدرت چه فکر می کند.

·        این بدان معنی است که طبقه حاکمه از شعور طبقاتی و یا توده ای توده خبر دارد.
·        طبقه حاکمه این وقوف به دشمن طبقاتی خود را نسل به نسل منتقل و تکمیل می کند.

1
کاین ستمکار قوی پنجه، کنون
از نیاز است چنین زار و زبون

·        ناتل خانلری در این بیت، دیالک تیک عقاب و کلاغ و یا دیالک تیک طبقه حاکمه و توده های مولد و زحمتکش را به شکل دیالک تیک ستمگر و ستمدیده بسط و تعمیم می دهد.
·        او ضمنا از قوی پنجگی عقاب و یا طبقه حاکمه پرده برمی دارد.

·        دلیل قوی پنجگی و یا قدر قدرتی طبقه حاکمه، تحت تملک داشتن وسایل اساسی تولید (اراضی، مراتع، شکارگاه ها، اماکن صید، جنگل ها، باغات، قنوات، مستغلات، کارخانه ها، معادن، منابع، بانک ها، دستگاه عریض و طویل دولتی، مالیات، اوقاف و غیره)  است.
·        اگر طبقه حاکمه، سلب مالکیت خصوصی بر وسایل اساسی تولید شود، همزمان زار و زبون می گردد و باید برای سیر کردن شکم خویش یا مثل بشریت شریف و زحمتکش کار کند و یا به گدائی بپردازد.

2
لیک ناگه چو غضبناک شود
ز او حساب من و جان، پاک شود

·        معنی تحت اللفظی:
·        اگر عقاب عصبانی شود، جانم به خطر می افتد.

·        ناتل خانلری در این بیت شعر، از شعور عمیق کلاغ، از خود آگاهی و عقاب آگاهی کلاغ پرده برمی دارد.

·        این ضمنا حاکی از شعور طبقاتی عمیق خود ناتل خانلری است.
·        حاکی از توده شناسی عمیق او ست.

·        رابطه توده با طبقه حاکمه در هر صورت رابطه ای مبتنی بر تظاهر به مهر و احتیاط از قهر است.  
·        دیالک تیک تظاهر به مهر و احتیاط از قهر بسط و تعمیم  دیالک تیک پیشروی و عقب نشینی (تقرب و تبعد) است.
·        این به معنی تداوم بی امان رزم طبقاتی میان توده و طبقه حاکمه است.

3
دوستی را چو نباشد بنیاد
حزم (احتیاط، دور اندیشی)  را باید از دست نداد

·        معنی تحت اللفظی:
·        اگر دوستی فاقد پایه و اساس باشد، باید محتاط بود.

·        ناتل خانلری در این بیت شعر، از تفکر فلسفی عمیق کلاغ و یا توده پرده برمی دارد:
·        در قاموس کلاغ، دوستی به دو نوع طبقه بندی می شود که از اهمیت بینشی خارق العاده ای برخوردار است:

الف
·        دوستی بنیادمند.
·        دوستی ماهوی.
·        دوستی طبقاتی و استراتژیکی

ب
·        دوستی بی بنیاد.
·        دوستی نمودین.
·        دوستی تاکتیکی که میان اعضای طبقات اجتماعی متفاوت برقرار می شود.


4

در دل خویش چو این رأی گزید
پر زد و دورترک جای گزید

·        معنی تحت اللفظی:
·        وقتی که کلاغ در دل خود چنین اندیشید، پر زد و از عقاب اندکی فاصله گرفت.

·        ناتل خانلری بی کمترین تردید، نمی داند که در این بیت شعر، از چه قانون ماتریالیستی ـ تاریخی مهمی پرده برمی دارد.

·        این یکی از کشفیات مهم مارکس است.

·        این قانون دیالک تیکی بسیار مهمی است:
·        محتوای این بیت، حاکی از دیالک تیک اندیشه و عمل است که بسط و تعمیم دیالک تیک تئوری و پراتیک است.

·        کلاغ می اندیشد و به اندیشه خود جامه عمل می پوشاند:
·        پیش شرط عمل، اندیشه است.

·        خانلری نا خود آگاهانه از خرد نظری و عملی (کانت) کلاغ پرده برمی دارد.
·        از توان تفکر کلاغ و از توان مادیت بخشی به افکار خویش.


5
در دل خویش چو این رأی گزید
پر زد و دورترک جای گزید

·        ناتل خانلری در این بیت شعر نیز دیالک تیک تظاهر به مهر و احتیاط از قهر را به شکل دیالک تیک پیشروی و عقب نشینی بسط و تعمیم می دهد و از تضاد آشتی ناپذیر طبقاتی میان عقاب و کلاغ و یا طبقه حاکمه و توده پرده برمی دارد.

·        فرق هم نمی کند که او بداند و یا نداند، بخواهد و یا نخواهد.
·        دیالک تیک عینی خود را حتی به اعضای طبقات اجتماعی ارتجاعی تحمیل می کند.

6
زار و افسرده چنین گفت عقاب
که مرا عمر، حبابی است بر آب

·        معنی تحت اللفظی:
·        عقاب ـ افسرده و نالان ـ  به کلاغ گفت:
·        «عمر من بسان حبابی بر روی آبی است.»

·        ناتل خانلری با مفهوم حبابی بر آب، از پایان عنقریب عمر عقاب پرده برمی دارد:
·        چون حباب کوتاهزی است و عمر زیادی ندارد.

7
راست است این که مرا تیز پر است
لیک پرواز زمان، تیز تر است

·        معنی تحت اللفظی:
·        درست است که من تیز پرواز هستم.
·        ولی زمان تیز رو تر از من است.

·        خانلری در این بیت شعر، تریاد (تثلیث) ماده ـ زمان ـ مکان را به شکل مخدوشی بسط و تعمیم می دهد:
·        به شکل دیالک تیک ماده و زمان و یا عقاب و زمان بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن زمان می داند:
·        زمان تیز رو تر از ماده (عقاب) تصور و تصویر می شود.

·        این استنباط غلط از دیرباز رواج داشته است:
·        خلایق فکر می کنند که دلیل پیر گشتن آنها، گذشت زمان است.
·        زمان می گذرد و در نتیجه آنها پیر می شوند.

8
راست است این که مرا تیز پر است
لیک پرواز زمان، تیز تر است

·        در رابطه با این خرافه، کمترین فرقی میان استاد دانشکاه و دهاتی های بی سواد وجود ندارد.
·        این خرافه به احتمال قوی نتیجه شناخت حسی صرف است:
·        چون سن و سال نشاندهنده جوانی و پیری انسان ها و حیوان ها ست.
·        در این خرافه دیالک تیک علت و معلول به شکل دیالک تیک زمان و پیری بسط و تعمیم داده می شود:
·        هرچه زمان بیشتر بگذرد، چیزهای مادی و فکری و هنری  پیرتر و کهنه تر و بی ارج و ارزش تر می گردند.

9

راست است این که مرا تیز پر است
لیک پرواز زمان، تیز تر است

·        جوانی و پیری را اما بهتر است در تریاد لایزال پیدایش (تولد) ـ رشد ـ زوال توضیح دهیم:
·        هر چیزی از جماد تا نبات و از جانور تا انسان درا ین تریاد عام و همه شمول پدید می آیند، رشد و نمو می کنند و تجزیه می شود.
·        ضمنا ماده اعم از جماد و نبات و جانور در تریاد ماده ـ زمان ـ مکان تغییر می یابد.
·        تغییر ماده در این چارچوب در نتیجه کنش ها و واکنش های شیمیائی و غیره است:
·        اگر عمارتی در مدت معینی پوک می شود و فرو می پاشد، نتیجه اکسیداسیون مواد شیمیائی تشکیل دهنده آن عمارت است و نه نتیجه گذشت زمان.
·        امروزه با رشد علم و فن، می توان عمارات مستحکمتری ساخت که روند اکسیداسیون مواد ده برابر کندتر از سابق باشد.


·        زمان و مکان فرم های تو در تو برای ماده به عنوان محتوا هستند:
·        ماده در آن واحد در دو قالب بهم تنیده زمان و مکان وجود دارد.
·        زمان و مکان دو اتریبوت و یا دو صفت ممیزه ماده اند.
·        نه ماده بدون زمان و مکان وجود دارد و نه زمان و مکان بدون ماده.
·        میان ماده و زمان ـ مکان رابطه دیالک تیکی محتوا و فرم (فرم مضاعف و یا دوگانه) وجود دارد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر