۱۳۹۴ تیر ۱۹, جمعه

نیهلیسم اخلاقی (4)


انتقاد رادیکال از اخلاق
از سوفیست ها تا نیچه 
پروفسور دکتر وینفرید شرودر
برگردان شین میم شین

 پیشکش
به
خاطره خروشان
فرج الله میزانی
(جوانشیر) 

18
 دیوید هیوم (1711 ـ 1776)
فیلسوف، اقتصاددان و تاریخدان
از نمایندگان برجسته روشنگری انگلیس
از اقتصاددان ما قبل اقتصاد کلاسیک
معلم کانت و از دوستان و همفکران آدام اسمیث

·        دیوید هیوم در اثر خویش تحت عنوان «کلاهبردار عاقل» عدم برسمیت شناسی اخلاق از نقطه نظر جالبی را بطرزی دقیق و انعطاف مند مطرح می سازد. 

·        هیوم اینجا به کلنجار با شکوه رایج زیر می پردازد:

الف
·        عمل عادلانه برای کسی که عادلانه رفتار می کند، فایده حتمی در پی ندارد.

ب
·        کسی که همواره ـ بدون استثناء ـ عادلانه، با ملاحظه و صادقانه رفتار می کند، در رابطه با منافع شخصی خویش، ضرر می کند و به راحتی «فدای صداقت خود» می گردد.

ت
·        بنابرین، استراتژی کلاهبردار عاقل سنجیده نمودار می گردد.
·        موضع او به شرح زیر تبیین می یابد:
·        اگر من ناعادلانه عمل کنم، می توانم انتظار ارتقای چشمگیر شانس و اقبال خود را داشته باشم.

پ
·        مسئله اکنون این است که آیا با زیر پا نهادن قواعد توسط من، ثبات و سلامت جامعه به خطر می افتد و یا نه.

1
·        اگر چنین باشد، از موازین اخلاقی تخطی نمی کنم.

2
·        اما اگر تخطی من از موازین اخلاقی، برای جامعه پیامدهای منفی به دنبال نیاورد و ضمنا برای من مفید باشد، من استثنائا به اعمال ناعادلانه دست می زنم.

19
·        این بدان معنی است که کلاهبردار عاقل، موازین اخلاقی عام را رعایت می کند، ولی ضمنا همه استثائات را مورد بهره برداری قرار می دهد.

الف
·        او بی تردید، فردی غیراخلاقی است.
·        برای اینکه موازین اخلاقی برای او تعیین کننده نیستند، بلکه می توانند هرازگاهی زیر پا نهاده شوند.

ب
·        او اما تبهکار ایراسیونال (خردستیز) و بر خلاف افراد ضد اخلاقی، تبهکار ضد اجتماعی ئی نیست.

ت 
·        او در این حد «عاقل» و «راسیونال» است که موازین اخلاقی و رعایت عملی عمومی آنها را اصولا به رسمیت می شناسد و لازم می داند.
·        (به همین دلیل هم «کلاهبردار عاقل» لقب گرفته است.)

پ
·        خود کلاهبردار عاقل هم ـ به استثنای موارد استثنائی ـ موازین اخلاقی را عملا رعایت می کند.

20
·        خواه با اصل فرد ضد اخلاقی سروکار داشته باشیم که همیشه از موزاین اخلاقی تخطی می کند، وقتی که برای تکثیر منافع شخصی اش مفید باشند و خواه با اصل کلاهبردار عاقل سروکار داشته باشیم که در موارد استثنائی، موازین اخلاقی را زیر پا می نهد، در هر دو مورد با اصل اساسی فردی سر و کار داریم.

الف
·        هر دو ـ به قول کانت ـ از قانون اساسی عملی سوبژکتیوی تبعیت می کنند.

ب
·        رهنمای عمل در هر دو، شعاری است که فقط برای فرد مربوطه اعتبار دارد که آن را از آن خود کرده است:
·        من از این قانون شخصی تبعیت می کنم، ولی آن را هرگز به کسی توصیه نمی کنم و طالب آن نیز نیستم که اعتبار عام کسب کند.

21
·        مواضعی بطرزی روشن از این اصول اساسی ضد اخلاقی  متمایز می گردند که طرح خواهند شد و مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر