۱۳۹۴ اردیبهشت ۷, دوشنبه

درک ماتریالیستی تاریخ (5)


  پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور دکتر ولفگانگ ایش هورن
پروفسور الفرد کوزینگ
پروفسور دکتر گونتر کروبر
 برگردان شین میم شین

II
ماتریالیسم تاریخی
ادامه  
  
20  
·        مارکس و انگلس به این کشف نایل می آیند که نیروی اجتماعی ئی که می تواند و باید گذار به فرماسیون اجتماعی سوسیالیستی را جامه عمل بپوشاند، طبقه کارگر است.
·        طبقه کارگری که باید بوسیله حزب رزمنده مارکسیستی رهبری شود و با کلیه نیروهای دموکراتیک و طبقات زحمتکش متحد گردد.

21
·        این کشف مهم مارکس و انگلس بوسیله کل تاریخ مابعد، بویژه بوسیله تاریخ بعد از انقلاب سوسیالیستی اکتبر ـ بی کم و کاست ـ مورد تأیید و تصدیق قرار گرفته است.

22
·        این مدل تئوریکی بنیادی ماتریالیسم تاریخی نه فقط پایه علمی و انقلابی جهان بینی فلسفی مارکسیسم را تشکیل می دهد، بلکه علاوه بر آن، خطوط اساسی تئوری و متدئولوژی عام، فلسفی ـ تاریخی و فلسفی ـ سوسیولوژیکی مارکسیسم ـ لنینیسم را عرضه می کند که برای تئوری و متدیک کلیه علوم اجتماعی از اهمیت بنیادی برخوردارند.

·        (متدیک هر علم عبارت است از سیستم اسالیب و یا متدها که آن علم مورد استفاده قرار می دهد. مترجم)

اهمیت ماتریالیسم دیالک تیکی 
برای تئوری و متدیک علوم اجتماعی

·        اهمیت ماتریالیسم دیالک تیکی برای تئوری و متدیک علوم اجتماعی را می توان در نکات زیر خلاصه کرد:

1
·        ماتریالیسم تاریخی، اولا تئوری علمی ـ ماتریالیستی ئی از جامعه و توسعه آن ـ بمثابه کل ـ بنیانگذاری می کند، که نه بر گمانورزی های انتزاعی، ارزیابی های سوبژکتیف و غیره، بلکه بر پیش شرط ها و شرایط واقعی، بطور علمی قابل درک، طبیعی و اجتماعی حیات انسانی، بویژه بر اهمیت روند تولید و بازتولید اجتماعی مادی و توسعه آن مبتنی است.

2
·        ماتریالیسم تاریخی، ثانیا امکان آن را پدید می آورد که پدیده های اجتماعی مختلف در پیوندهای اجتماعی و تاریخی، مستقل از تصورات سوبژکتیف و امیال انسانی و بر مبنای قانونمندی های عینی در نظر گرفته شوند.
·        این اما در عرصه پژوهش علوم اجتماعی نیز اصل بنیادی علمیت است.

3
·        ماتریالیسم تاریخی، ثالثا بر اهمیت اجتماعی کردوکار عملی ـ انتقادی و انقلابی انسانی تأکید می ورزد.

4
·        ماتریالیسم تاریخی هر کار مربوط به علوم اجتماعی را در جهت شرکت فعال در تحول تاریخی و اجتماعی سوق می دهد، تحول تاریخی و اجتماعی ئی به معنای مبارزه طبقاتی طبقه کارگر، به معنای تحول سوسیالیستی و کمونیستی جامعه.
·        و یا در جهت تدوین مبانی علمی ئی سوق می دهد که در خدمت اهداف یاد شده باشند.

5
·        مدل اجتماعی  ماتریالیسم تاریخی عرصه ای از واقعیت حیات اجتماعی را آشکار می سازد و دقیقا تعریف می کند که بر امور بیولوژیکی، پسیکولوژیکی و دیگر امور طبیعی زندگی انسانی و محیط زیست او مبتنی است، اما ـ اصولا ـ از آن فراتر می رود.
·        عرصه ای از واقعیت که با کردوکار عملی انسان های ماهیتا شعورمند و اراده مند پدید می آید و توسعه می یابد، اما ـ علیرغم آن ـ یک واقعیت عینی است، یک عرصه واقعیت مادی به معنای مسئله اساسی فلسفه  است.
·        عرصه ای از واقعیت است که پیوندهای ساختاری عام آن و دینامیسم (پویایی)  آن کشف شده اند.

·        مراجعه کنید به  مسئله اساسی فلسفه  در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

6
·        این برای علوم اجتماعی و همچنین برای پراتیک مبتنی بر علم از اهمیت بنیادی برخوردار است.
·        زیرا علوم اجتماعی و پراتیک مبتنی بر علم واقعیت عینیِ حتی الامکان دقیق تعریف شده و یا عرصه واقعیت دقیقا تعریف شده ای را پیش شرط قرار می دهند، که مستقل از تصورات،  نظرات و غیره سوبژکتیف وجود دارد.

7
·        ماتریالیسم تاریخی در اینجا معضلات تئوریکی ئی را از میان برمی دارد که از این حقیقت امر ناشی می شوند که ما در حیات اجتماعی با پدیده ها و پیوندهائی سر و کار داریم که در اثر عمل انسانی تحقق می یابند و لذا مستقل از انسان ها و مستقل از شعور آنها وجود دارند.

8
·        همه تئوری های اجتماعی که به معنای ماتریالیسم تاریخی بطور ماتریالیستی پیریزی نشده بودند و نشده اند، به دلیل همین معضلات، ناکام مانده اند و ناکام می مانند.

9
·        ببرکت ماتریالیسم تاریخی، تعریف فلسفی دقیق واقعیت اجتماعی عینی به مفهوم کاملا جدیدی از جامعه راه باز می کند.
·        این تعریف فلسفی دقیق از جامعه، حسابش را از طرز نگرش های باطل زیر جدا می کند:

الف
·         هم از بازسازی های ایدئالیستی در تعریف جامعه.  

ب
·        هم از گمانورزی های اوتوپیکی در تعریف جامعه

ت
·        و هم از سوبژکتیویسم  ایدئالیستی در تعریف جامعه.

10
·        این تعریف فلسفی دقیق از جامعه، بطور کامل در جهت روند اجتماعی واقعا پیش رونده، مستقل از گمانورزی ها و بازسازی ها و سوبژکتیویسم ها سمتگیری می کند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر