۱۳۹۴ فروردین ۲۵, سه‌شنبه

دایرة المعارف بورژوائی واپ‍سین (۲۷۴)


پروفسور دکتر هانس یورگ  سندکولر
 فصل هفتم
ماتریالیسم 
برگردان شین میم شین

بخش ششم
ماتریالیسم و علوم طبیعی در قرن ۱۹  
ادامه
۳۱
·      کاروس در رابطه با «وضع فعلی علوم طبیعی»، شکوه و شکایت سر داده است.
·      او «فلسفه را به مثابه روح و حسی را به مثابه جسم» تصور می کند و اعلام می دارد که فلسفه در تشکیلش بطرز نامتناسبی از حسی عقب تر مانده است.»

۳۲
·      این ادعای کاروس بر نظراتی متکی است که بعدها بکمک آنها دعاوی فلسفی مردود شناخته خواهند شد:
·      طبیعت پژوهی «چشم ما را به روی تنوع بی پایانی از پدیده ها باز می کند.»
·      «بررسی اسپکولاتیو» فقط به «ارضای نیاز ثانوی افراد بشری کمک می رساند.»
·      آن سان که اسپکولاتیو و حسی رو در روی یکدیگر قرار می گیرند و نهایتا اسپکولاتیو (فلسفه) شکست می خورد و به عقب نشینی تن در می دهد.

۳۳
·      در نوشته ای از یوستوس فون لیبیگ راجع به بررسی علوم طبیعی و وضع شیمی در پروس، به سال ۱۸۴۴، حرف آخر زده می شود:
·      «حقیقت فقط و فقط چیزی است که قابل اثبات باشد و یا اثبات شده باشد.»

۳۴
·      سخن از پیروزی دانش امپیریستی ـ استنتاجی بر طبیعتفلسفه ی اسپکولاتیو است.
·      فلسفه اسپکولاتیو به مثابه «اسکلت پر شده از کاه و تزیین گشته» اعلام می شود.

۳۵
·      علوم طبیعی تجربی طولی نمی کشد که به خودخشنودی دست می یابد و به تبلیغ تئوری خاص خود مبادرت می ورزد.

الف
·      فیزیولوژی سرشته به فلسفه ویلهلم گریزینگر در سال ۱۸۴۲ تأکید می ورزد که «امثله درخشانی» به جهانیان نشان داده اند که «علوم طبیعی تجربی قبل از همه هم به تعیین نظری مفاهیم قادرند و هم خود را بدان موظف می دانند و ضمنا از کوره پژوهش پر مشقتی در زمنیه مواد منفرد گذشته اند.»

ب
·      اگر چه عنوان نوشته گریزینگر، «تئوری ها و حقایق امور» است، ولی در آن از حقایق امور تئوری ها اثری یافت نمی شود.

۳۶
·      اشلایدن ـ گیاهشناس ـ در رابطه با شلینگ و هگل و در بحثی راجع به علوم طبیعی در سال ۱۸۴۴ با یقینی دگماتیکی می نویسد:
·      «علومی که بطور تجربی پیش می روند» از همه «قیاس بازی های فلسفه های اسپکولاتیو» بمراتب برترند:
·      پیشرفت «با سیطره اسالیب استنتاجی و انتقادی در پیوند تنگاتنگ است و به تشبثاتی که در جهت کشف محتوای غنی و زنده ی واقعیت عینی از قانونی صورت می گیرند، تنها از طریق بی اعتنائی کامل به فلسفه می توان پاسخ داد»

۳۷
·      اثر اشلایدن حاوی دورنمائی است که از آن نزدیک گشتن علمای علوم طبیعی به مسئله «حل معضل اجتماعی» و نزدیک گشتن جریان مخالف برخاسته از جنبش کارگری به علوم طبیعی آشکار می گردد:
·      با طرح مبتنی بر علوم تجربی، برنامه سیاسی ـ علمی ئی در رابطه بوده است.
·      برنامه ای که سمتگیری اجتماعی داشته و تعمیم دانش به معنی اجتماعی اش را تحمیل می کرده است.

۳۸
·      فلاسفه اسپکولاتیو به «عقل سلیم بشری اعلام جنگ کرده اند و علوم طبیعی را پایان ایزوتریک دانسته اند.

·      (ایزوتریک در آن زمان به رشته فلسفی ئی اطلاق می شد که منحصر و محدود به خواص بود.
·      ضد ایزوتریک اگزوتریک بوده که درش به روی عموم مردم باز بوده است. مترجم) 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر