۱۳۹۴ اردیبهشت ۴, جمعه

درک ماتریالیستی تاریخ (3)


  پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور دکتر ولفگانگ ایش هورن
پروفسور الفرد کوزینگ
پروفسور دکتر گونتر کروبر
 برگردان شین میم شین

I
ماتریالیسم دیالک تیکی
ادامه  

14
·        در قوانین و مقولات دیالک تیک ماتریالیستی، تعاریف ماهوی از واقعیت عینی انعکاس می یابند:
·        به عنوان مثال:

الف
·         پیوند در فرم های متنوع آن انعکاس می یابد:
·        در اشتراط متقابل، علیت، تأثیر و غیره

·        مراجعه کنید به اشتراط متقابل، علیت، تأثیر در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ب
·        حرکت و توسعه ماده

ت
·        وحدت و «مبارزه» اضداد

پ
·        رابطه کمیت با کیفیت

ث
·        رابطه امکان با واقعیت

ج
·        رابطه عام با منفرد

ح
·        رابطه جزء با کل

خ
·        رابطه عنصر با ساختار
·        و غیره.

15
·        مقولات ماتریالیسم و دیالک تیک همدیگر را متقابلا مشروط می سازند و با هم، سیستم مقوله ای ماتریالیسم دیالک تیکی را تشکیل می دهند.

16
·        ماتریالیسم و دیالک تیک در فلسفه مارکسیستی ـ همزمان ـ اهمیت اسلوبی و یا متدیکی دارند.

17
·        اصول، قوانین و مقولات فرمولبندی شده در تئوری فلسفی، شالوده تشکیل یک متد عام فراگیر شناخت و تغییر عملی جهان محسوب می شوند و متد ماتریالیستی ـ دیالک تیکی نامیده می شوند.

18
·        رابطه ماتریالیسم دیالک تیکی با علوم دیگر با رابطه فلسفه های پیشین تفاوت بنیادی دارد.

19
·        فلسفه ماقبل مارکسیستی ـ قاعدتا ـ با توسعه علوم عمدتا پیوند نداشت و خود را بمثابه نوعی علم العلوم بر همه علوم سر می دانست.

20
·        اما ماتریالیسم دیالک تیکی ـ بر عکس ـ وظیفه خود را در آن می بیند که در رابطه تنگاتنگ با علوم منفرد (فیزیک و شیمی و غیره)، نتایج مهم آنها را تحلیل کند و تعمیم بخشد و بدین طریق به تدوین یک جهانتصویر علمی فراگیر، یک پایه معرفتی ـ نظری نیرومند و یک متدئولوژی عام نایل آید که برای همه علوم منفرد ضرورت مبرم دارند.

21
·        علوم منفرد با نتایج و معارف (شناخت ها و تجارب) خود، مواد و مصالح لازم برای حل فلسفی مسائل در اختیار فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی قرار می دهند و ماتریالیسم دیالک تیکی جهان بینی، تئوری شناخت و متدئولوژی علمی مستدلی را در اختیار علوم منفرد می گذارد.

22
·        کاربست آگاهانه معارف ماتریالیسم دیالک تیکی، کار علوم منفرد را تسهیل می کند، دستیابی به معارف مهم تعمیم یافته همه علوم را برای علوم منفرد امکان پذیر می سازد و آنها را از غلتیدن به منجلاب ایدئالیسم و آگنوستیسیسم (ندانمگرائی) باز می دارد.

23
·        در حالیکه فلسفه ماقبل مارکسیستی و فلسفه بورژوائی معاصر ـ عمدتا ـ منفعل و درونگرا بوده و است و به تماشا و توضیح جهان بسنده می کند، ماتریالیسم دیالک تیکی ـ اساسا ـ موضعگیری دیگری نسبت به جهان دارد:
·        ماتریالیسم دیالک تیکی فقط توضیح جهان نیست، بلکه ـ قبل از همه ـ راهنمائی برای تغییر جهان است.

24

·        در یازدهمین تز اثر معروف مارکس تحت عنوان «تزهایی راجع به فویرباخ»  این تفاوت در قالب فرمول کلاسیک ریخته شده است:

«فلاسفه جهان را فقط بطور متفاوت توضیح داده اند.
اکنون وقت آن است که جهان تغییر داده شود!»
(کلیات مارکس و انگلس، جلد 3، ص 7)

25
·        ماتریالیسم دیالک تیکی توانست با بسط پیگیر جهان بینی ماتریالیستی بر توضیح جامعه بشری ـ برای اولین بار ـ به درک ماهیت و نقش پراتیک اجتماعی انسان ها نایل آید و با توجه به پراتیک، در حوزه مسائل فلسفی بنیادی، وحدت عضوی (ارگانیکی) پراتیک و تئوری را پدید آورد.

26
·        معارف ماتریالیسم دیالک تیکی ـ بر این مبنا ـ نه فقط یک جهان بینی، بلکه علاوه بر آن، راهنمائی برای عمل فعال انسان ها هستند.

27
·        توجه به قانونمندی های عینی طبیعت، جامعه و تفکر در ماتریالیسم دیالک تیکی، بمثابه شالوده فلسفه سیاست حزب مارکسیستی ـ لنینیستی، به دستافزار فکری نیرومندی برای تحول عملی جهان در راستای آماج تاریخی طبقه کارگر، سوسیالیسم و کمونیسم بدل می شود.

28
·        بنابرین، ماتریالیسم دیالک تیکی (و تاریخی) تئوری ئی بیگانه با زندگی نیست، بلکه علمی است که در مبارزه عملی و در توسعه خلاق شناخت انسانی بطور فعال بکار می رود، کارآئی خود را نشان می دهد و همزمان غنی تر می شود.

29

·        لنین می نویسد:
·        «آموزش ما ـ انگلس از قول خود و دوست نامدارش می گوید ـ دگم نیست، بلکه راهنمای عمل است.
·        در این جمله کلاسیک، آن جنبه مارکسیسم با نیرو و ایجاز برجسته می شود که اغلب نادیده گرفته می شود.
·        اما، اگر ما این جنبه را نادیده بگیریم، مارکسیسم را به یک آموزش یکجانبه، علیل و مرده بدل می کنیم، روح زنده آن را قبض می کنیم، شالوده تئوریکی بنیادی آن را، یعنی دیالک تیک را، آموزش توسعه تاریخی تضادمند همه جانبه را بگور می سپاریم.
·        پیوند آن را با وظایف عملی معین دوران، که با هر چرخش جدید تاریخ می تواند تغییر یابد، بگور می سپاریم.»
·        (کلیات لنین، جلد 17، ص 23)

30
·        ماتریالیسم دیالک تیکی نیروی جهاندگرگونساز خود را بطور قانع کننده بمثابه شالوده تئوریکی برای تدوین سیاست درست، بارها به ثبوت رسانده است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر