۱۳۹۴ اردیبهشت ۳, پنجشنبه

سیری در جهان بینی از ایرج میرزا (۱)


اشک شیخ
سرچشمه:
صفحه فیسبوک
راوی پویش


ویرایش و تحلیل از
 یدالله سلطان پور

نعوذ بالله از آن قطـره های دیـده ی شیخ
چه خانـه ها که از این آب کم ، خراب کند

شنیده ام که به دریای هند جانوری است
که کسبِ روزی (رزق) با چشمِ اشکیاب کند

به ساحل آید و ـ بی حس ـ به روی خاک افتد
دو دیــــده خیره به رخسـارِ آفتاب کند

شود ز تابش خور (خورشید)، چشم او پر از قی و اشک
برای جلب مگس، دیده پر لعاب کند

چو گشت کاسه ی چشمش پر از ذُباب (مگس و پشه و زنبور) و هَوام (حشرات زهرمند)
به هم نهد مژه و سر به زیر آب کند

به آبِ دیـده ی سـوزنـده تر ز آتــشِ تیز
تن ذُباب و دل پشــه را کـباب کنــد

چو اشک این حَیوان است اشک دیده ی شیخ
مرو که صیدِ تو چون پشه و ذُباب کند.

پایان

میم

در این جور اشعار است که 
دیالک تیک طبقه و ایده ئولوگ 
با تمامت عظمت خود عرض اندام می کند.

۱
ایرج میرزا 
از اعضای طبقه حاکمه فئودالی بوده و 
روحانیت عمدتا ایده ئولوگ بنده داری و فئودالیسم بوده است.

۲
اشرافیت فئودالی 
همیشه به همین سان به تحقیر ایده ئولوگ سرسپرده خود می پرداخت.

۳
با فاجعه ۵۸ ورق بطرز مضحک و عجیبی برگشته است:

۴
ایده ئولوگ  (روحانیت)
(که خود مظهر دیالک تیکی از طبقه و ایدئولوگ بوده)، 
با حمایت «بورژوازی» عقب مانده و گرفتار در تارهای ترادیسیون (سنت) و ترادیسیونالیسم و با جانفشانی خرده بورزوازی بغایت وامانده و عقب مانده، 
بر تخت قدرت نشسته و 
طبقه متشکل از اشرافیت فئودالی را همراه با بورژوازی مدرن وابسته به امپریالیسم، دربدر دیار فرنگ کرده و تا حد گدای اجنبی تنزل داده است.

راوی

اگر فرصتش موجود است خود شعر را تحلیل کنید.

۱
در ضمن صرف نظر از نسبت فامیلی ایرج میرزا با خاندان قاجار،  به نظر من در کل اشعار او تا حدی که می دانم بازتاب ایدئولوژی بورژوازی جوان آن زمان بوده و در داربست این تضاد می شود به او و شعرش پرداخت.

۲
تقابل و ضدیت او با روحانیت تقابل و مبارزه ی ایدئولوژیکی فئودالیسم رو به موت ایران و بورژازی جوان جامعه بوده که مشغول خالی کردن زیر پای نظم کهنه بود.

۳
همسوئی مشروط او با جنبش مشروطه هم در همین داربست قابل توضیح است.

۴
البته فکر می کنم اینطوری، نظرم بیشتر ادعا ست تا حکم.

میم

نه.
اتفاقا نظر شما عینی تر از قضاوت شتابزده ما ست.
ادعا نیست.
تحلیل هوشیارانه ای است.
حق با شما ست:
اشعار ایرج میرزا هم باید تحلیل شوند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر