۱۳۹۴ فروردین ۳۰, یکشنبه

هماندیشی با مهر

كاش مي تونستم در اين ناكجاآباد نوشدارويي بيابم براي آن دختر صبوری هاي بزرگ 
كه اين بار دليلي براي ماندن ندارد .
ته چشمانش هيچ چيز نيست چون سياهچالي كمسو
با نگاهي كه به هيچ چيز خيره نشده
كاش مي توانستم يكبار صدايش را بشنوم .
يك بار ديگر خنده اش را ببينم .
رد نگاهش را دنبال كنم و گرماي دستانش را روي بازوانم مثل دوراني كه
 بي پروا عشق مي ورزيديم و مي خنديديم حس كنم.
و اما آنچه كه از او به جاي مانده، تني سرد و سري با هزار دالان تو در تو ست كه 
خود را در آنها حبس كرده است.

هماندیشی با مهر
ویرایش از مسعود بهبودی


ف
ظرفيت ذهني و جسمي در تعامل هستند و اين بار هر دو به يكباره تحليل رفته اند.
اينجا ست كه يكي نميتونه اون يكي رو بكشه بالا.
كسي كه مشكلات ذهني براش پيش مياد و در واقع از نظر به اصطلاح ( روحي و رواني ) آسيب مي بينه به سبب وضعيت جسماني مناسب ميتونه سفر بره، ورزش كنه يا تا حد زيادي از جسمش كمك بگيره و بيمار جسمي ميتونه بوسيله ذهنش خودش رو درمان كنه.
اميد داشته باشه و عشق بورزه.
اين دو هميشه همديگه رو بالا كشيدند.
اما وقتي هر دو در وضعيت نامناسب باشند چيزي جلودار اين سير نزولي نيست.

میم

حال جانان به، شود، دل بد مکن
باشد اندر جسم، نیروهای پنهان غم مخور


مهر

كاش مثل شما مطمئن بودم و حرف پزشكان رو نشنيده مي گرفتم.
كاش اينقدر نميشناختمش

میم

اندام زنده از نبات تا انسان سیستمی سیبرنتیکی است:

۱
سیستمی خودتنظیمگر (سلف رگولاتیو) است  
و از بدترین شرایط زندگی، زنده بیرون می آید.

۲
نباتات در کویر بی آبی های چندین ماهه را تاب می آورند و به مخض بارش باران در طرفة العینی برهوت به بهشت برین بدل می شود.

۳
باکتری ها در مواد غذائی کنسرو شده، مثلا در شیر خشک، علیرغم تحمل دماهای فوق العاده و قحط مطلق آب برای تکثیر و توسعه، جان از مهلکه ی مرگ بدر می برند.

۴
خود ارگانیسم ـ به مثابه سیستم ـ قاومت غول آسا از خود بروز می دهد و تسلیم نمی شود.

۵
مرگ به این آسانی ها نیست.
خواهیم دید.

مهر

نباتات و باكتري ها فاقد شعور هستند و 
از مشكلات و بحران هاي روحی و رواني رنج نمي برند.
اين مسئله در مورد انسان با نباتات و جانوارن مطابقت نداره.
در ضمن در بدترين شرايط ما تلفات هم داريم و فقط رهايي از مرگ نيست
اگر نه تا اين اندازه مرگ و مير وجود نداشت.
قوي بودن در برهه هاي مختلف ميتونه جان آدم رو نجات بده
بشرطي كه ذهن همراهي كنه و در ضمن توان جسماني به مرور زمان تحليل نرفته باشه.
گاهي انسان به جايي مي رسه كه تمام توانش رو تا اون مرحله به پايان رسونده. مشكلات ذهني هم مزيد بر مرض ميشه.

میم
 
آره.
تا حدودی حق با شما ست.
ولی فقط تا حدودی.

۱
بیماری می تواند روح و روان آدمی را تخریب کند و مقاومت او را کاهش دهد.

۲
ولی نباید فراموش کرد که انسان روزی باکتری بوده و بعد نبات و جانور شده است. انسان طبیعت دوم است.

۳
انسان به مثابه سیستم سیبرنتیکی نه تنها  فرقی با نبات و جانور ندارد، 
بلکه بمراتب قوی تر و مجهزتر از نبات و جانور است.

۴
ارگانیسم هر موجود زنده، طبیب خویشتن خویش است.

۴
اندام و یا ارگانیسم در روند تحمل مشقات عظیم  به تولید موادی در حد تریاک و هروئین حتی مبادرت می ورزد تا درد را مهار کند.

۵
ما خیلی اوپتیمیست (خوش بین) هستیم.
نه به دلیل تولید امید واهی و خوشخیالی.
بلکه به دلیل قانونمندی پدیده ها و روندها .
خواهیم دید.

مهر
 
اميدوارم حق با شما باشد.
ترجيح ميدم واقع بين باشم و خودم رو گول نزنم
چون در حال حاضر آنچه كه از نزديك مي بينم با آنچه كه شما شرح ميديد خيلي متفاوته

میم

خوب قوت قلب دهیدش.
روحش را مسلح کنید تا برخیزد.
به تغذیه اش دقت کنید.
تقویت روحی با تقویت غذائی و جسمی در رابطه مستقیم است.
اگر روزه بگیرد، ضعیف می شود، 
هم بلحاظ جسمی و هم بلحاظ روحی و روانی

مهر

متأسفم
كاش ميشد

میم
تغذیه متدهای متنوع دارد.

۱
مواد غذایی می تونه با سرم وارد رگ بیمار شود.

۲
هگل می گفت:
«با شیر مادر، روح وارد جسم کودک می شود.»
حق هم داشت.

۳
انسان گرسنه، سلب روح می شود.
سلب انسانیت می شود.
جماد واره می شود.


۴
بیمار باید به هر طریقی و با هر ترفندی غذا دریافت کند.

۵
روح و روان با مواد غذایی یعنی با ماده 
فرم می گیرند، تقویت و تحکیم می شوند و توسعه می یابند.
روح منشاء و منبع مادی دارد.

پایان

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    خود ارگانیسم ـ به مثابه سیستم ـ مقاومت غول آسا از خود بروز می دهد و تسلیم نمی شود.

    پاسخحذف