۱۳۹۳ آذر ۱۷, دوشنبه

حرکت (6)

 
پروفسور دکتر گونتر کروبر   
برگردان شین میم شین

9
·        از این رو، ماده جوهر مرده و منجمدی نیست.

10

·        وجود ماده ـ از سوئی ـ در رابطه با تنوع فرم های حرکت و توسعه مشخص آن امکان پذیر است و از سوی دیگر، حرکت «در خود»، فی نفسه و مستقل و گسیخته از ماده وجود ندارد.

11
·        هر آنچه که وجود دارد، عبارت است از حرکت ماده، در تنوع فرم ها و صور مشخص آن.

12
·        از این رو، احکامی از قبیل «جهان عبارت است از ماده در حال جنبش» و یا «جهان عبارت است از حرکت مادی» معنی یکسانی دارند.
·        (کلیات لنین، جلد 14، ص 270)

13
·        ماتریالیسم دیالک تیکی که درک دیالک تیکی حرکت را به عنوان خود جنبی ماده با مونیسم (یکتاگرائی) ماتریالیستی بی چون و چرا پیوند می دهد، بر آن است که حرکت گسیخته و مجزا از ماده قابل تصور نیست و گرنه انسان به منجلاب ایدئالیسم فلسفی سقوط خواهد کرد:

الف
·        قبول حرکت و انکار همزمان وجود ماده منجر بدان می شود که ما تنها حرکت احساسات، تصورات، مفاهیم و ... را بپذیریم، یعنی به باتلاق ایدئالیسم ذهنی بیفتیم.

ب
·        قبول وجود ماده و انکار همزمان حرکت آن ما را به منجلاب ایدئالیسم عینی می اندازد.
·        زیرا نتیجه حاصل از این نظر این است که حرکت چیزی در خارج از ماده است و ماده برای حرکت خود به تلنگر اولیه الهی نیاز دارد.

14
·        تأکید ماتریالیسم دیالک تیکی بر پیوند ناگسستنی ماده و حرکت با علوم طبیعی مدرن مطابقت دارد.

15

·        بنا بر تئوری نسبیت، انرژی و جرم در فرمول (    E = m . c2 ) (انرژی برابر است با جرم ضربدر مربع سرعت نور) همواره پیوسته با هم عرض اندام می کنند.
·        زیرا حرکت فیزیکی وابسته به انرژی است و جرم فرم مخصوصی از ماده است.
·        این تئوری فیزیکی صحت تز فلسفی مبنی بر پیوند ناگسستنی حرکت و ماده را اثبات می کند.

16
·        لنین نشان می دهد که هرنوع کوششی برای جدا کردن انرژی (و یا حرکت) از ماده، بلحاظ فیزیکی بی ثمر خواهد بود و  بلحاظ فلسفی به ایدئالیسم منجر خواهد شد.

·        مراجعه کنید به انرژی و انرژتیک در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

17
·        جدا کردن ماده از حرکت یعنی ترک موضع ماتریالیستی و رد دستاوردهای علوم طبیعی مدرن.

18
·        نتیجه حاصل از پیوند ناگسستنی ماده و حرکت عبارت است از اینکه حرکت نه خلق کردنی است و نه نابود کردنی، ماده نیز همین سان.
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 55)

الف
·        معنی فیزیکی ـ کمی این تز فلسفی عبارت است از قانون بقاء انرژی.
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 55)

ب
·        معنی فیزیکی ـ کیفی آن عبارت است از امکان تبدیل فرمی از حرکت ماده به فرم های کیفی دیگر آن.

19
·        نادیده گرفتن این جنبه کیفی به نتایج وخیمی در جهان بینی منجر می شود و راه را بویژه برای یاوه هائی از قبیل مرگ گرمائی کاینات هموار می سازد.

·        (مرگ گرمائی کاینات فرضیه ای راجع به حالت پایانی کاینات است.
·        در چنین حالتی در همه جا درجه حرارت نازل یکسانی حاکم می شود، آن سان که روندهای ترمودینامیکی دیگر نمی توانند صورت گیرند. مترجم)

·        مراجعه کنید به مرگ گرمای کاینات در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر