۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۳, چهارشنبه

مکثی و بحثی روی کلمات قصار این و آن (66)

فیلم دکتر ژیواگو
جدائی همیشگی
من عاشق این فیلم هستم!
شما را نمی دانم!
من بیش از صد بار این فیلم را دیده ام، اما هنوز خسته نشده ام.
سرچشمه:
صفحه فیس بوک
میترا درویشیان

• این فیلم یکی از تکخال های تعیین کننده امپریالیسم بود.
• یکی از تسلیحات ایدئولوژیکی مخرب و ویرانگر بیشمار در دست غاصبان دیرآشنای جهان بود.
• و مثل هر دروغی، فراگمنت هائی (اجزائی مجزا) از حقایق داشت تا به دل بنشیند، مقبول افتد و در اعماق ضمیر توده ها ته نشین شود.

• به عاطفه و احساس انسانی گرمی سرشته بود تا خرد سرد را از کار باندازد.

• کمترین اعتنائی به کلیت جامعه و مسائل مطروحه و دشواری های رنگارنگ نداشت.

• کاستی ها و عیوب حکومت رنجبران را، حکومت شوراها را نشان همگان می داد.

• کاستی ها و نارسائی های اولین حکومت «بی همه چیزان» را، اولین حکومت همیشه محکومین تاریخ دراز بشری را، اولین حکومتی که هوای آن داشت که بر حکومت انسان بر انسان بطور کلی پایان دهد، یعنی قلمرو آزادی واقعی و ایدئال دیرین را سر و سامان دهد.

• تلخی نظر ما را بر ما بخش!

ما از دیدن این جور فیلم ها روان مان از ریشه به درد می آمد،
هم به دلیل کاستی های حکومت جوان مان
و هم به دلیل دشواری غیرقابل تصور امر رهائی نهائی.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر