برگردان شین میم شین
• روند کار عبارت است از تغییر آگاهانه و هدفمندانه اشیاء مادی طبیعی و یا فراورده های نیمساخته، بوسیله کار، یعنی بوسیله وسایل کار طبیعی و فنی و تبدیل آنها به فراورده هائی که قادر به رفع نیازهای انسانی اند، یعنی ارزش مصرفی دارند.
• «گشتاورهای ساده روند کار عبارتند از کرد و کار هدفمند و یا خود کار، موضوع کار و وسایل کار.
• در روند کار، کرد و کار انسان ـ بکمک وسایل کار ـ موضوع کار را بر طبق هدفی از قبل تعیین شده، تغییر می دهد.
• فراورده کار عبارت است از مواد طبیعی ئی که متناسب با نیازهای انسانی تغییر فرم داده شده اند»، مارکس می گوید.
• وجوه تمایز ضرور و در پیوند با هم هر روند کار به شرح زیرند:
1
• استفاده از اعضای طبیعی بدن انسانی، یعنی اعضای فیزیکی، حواس و مغز (سیستم عصبی) در کار بوسیله انسان، بمثابه سوبژکت روند کار.
2
• استفاده از وسایل فنی کار و تولید وسایل فنی کار.
3
• داشتن تصوری در ذهن از نتیجه روند کار، قبل از شروع کار.
• یعنی تعقیب آگاهانه یک هدف در تمام مدت کار.
4
• وجود مواد و مصالح کار و شرایط تولیدی شیئی دیگر که جزو وسایل کار محسوب نمی شوند، مثلا ساختمان، جاده و غیره و استفاده از آنها.
******
• در جریان توسعه و تکامل اجتماعی، تقسیم کار صورت می گیرد.
• تقسیم کار عبارت است از روند کاری که اجتماعی و تمایزمند است و همزمان، رابطه اجتماعی خاصی را میان انسان ها پدید می آورد.
• تقسیم کار در چارچوب فرماسیون اجتماعی معینی صورت می گیرد.
• «همان روند منفرد ناب کار که همه فونکسیون ها را در کارگر واحدی به هم پیوند می دهد، همان روند کار نیز بعدها آنها را از یکدیگر جدا می کند.
• فراورده کار بطور کلی از نتیجه کار بیواسطه مولدین منفرد به نتیجه کار اجتماعی بدل می شود، یعنی به نتیجه کار مشترک مجموعه کارگران»، مارکس می نویسد.
• پایه و اساس اما ـ در هر حال ـ روند کار است و بس:
• روند کار در فرم اولیه خود، بمثابه روند همیشه همان سیستماتیک بنیادی.
• «روند کار در گشتاورهای ساده و انتزاعی خویش، شرط عام جذب و دفع میان انسان و طبیعت است.
• روند کار شرط طبیعی ابدی حیات انسانی است و لذا مستقل از هر فرم این حیات وجود دارد و وجه مشترک همه فرم های اجتماعی است»، مارکس می نویسد.
• مراجعه کنید به کار زنان و سیاست کمونیستی زنان، کار، خصلت کار، تقسیم کار.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر