۱۴۰۳ خرداد ۱۳, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۹۸۳)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت اول

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۰ ـ ۸۳)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم! 
  

۱

من اینک دم دوستی می زنم

گر او دوست دارد و گر دشمنم

معنی تحت اللفظی:

من مدعی دوستی با پادشاهزاده ام.

بی اعتنا به اینکه او دوست من باشد ویا دشمن من.

  

گدازاده

معنی دوستی را نمی داند.

 

دوستی یک رابطه است و رابطه باید دو طرفه باشد.

تفاوت عشق با دوستی همینجا ست.

عشق وابستگی است و نه رابطه.

می توان عاشق دشمن خود گشت، ولی نمی توان دوست دشمن خود شد.

مبنای دوستی منافع مشترک است و مبنای دشمنی منافع متضاد.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

چه بخواهد و چه نخواهد،

 انسانی را در قهقرای سقوط فردی و اجتماعی نشان می دهد.

گدازاده از انسانیت خویش تهی شده است.

 

او به دنبال تخریب خرد، خود مختاری خود را و در نتیجه، هویت انسانی خود را تخریب کرده است.

او نسبت به دشمن طبقاتی خویش دم از دوستی می زند و می داند که چنین دوستی ئی محال است.

این نهایت ذلت مادی و فکری یک انسان است.

 

اکنون رابطه یکطرفه از سوی گدا تعریف و تعیین می شود، بی اعتناء به طرف دیگر رابطه، بی اعتناء به نظر و علاقه او.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر