۱۴۰۳ خرداد ۲۹, سه‌شنبه

وجود و شعور (۴۸)

 

سرگی لئونیدوویچ روبین اشتاین

 (۱۸۸۹ ـ ۱۹۶۰)

برگردان

شین میم شین

 

فصل دوم

کردوکار روانی و واقعیت عینی 

 ۲

روانی به مثابه فکری

 

 

۲۴

·    تصاویر (مفاهیم، ایده ها) اما یکسان با اشیاء (موضوعات مربوطه شان) نیستند.

 

الف

·    اولا چون آنها  هرگز با آنالیز و سنتز، با تجرید و تعمیم، که به کمک شان، تفکر، به شناخت همواره  همه جانبه تر و عمیقتر موضوع مربوطه پیش برده می شود، کل غنای بی پایان محتوای مربوطه را و تمامی درونمایه مربوطه را در اختیار ندارند.

 

ب

·    ثانیا چون آنها محتوای آغازین را، یعنی محتوای محسوس بی واسطه موجود را در روند شناخت تغییر نمی دهند.

 

۲۵

·    این حقیقت امر که ایده و شیئ محسوس موجود بر هم منطبق نمی شوند، تقطه آغازین (آغازگاه) و دلیل ظاهری لازم برای مجزا و منفصل سازی ایده از چیز مربوطه را تشکیل می دهد.

 

۲۶

·    رابطه تصویر و یا ایده با سوبژکت در پیوند تنگاتنگی با مسئله رابطه تصویر با شیئ (موضوع مربوطه) و ایده با چیز قرار دارد.

 

۲۷

·    بر مجزا و منفصل سازی تصویر و یا ایده نیز باید در این رابطه غلبه شود:

 

الف

·    ایده ها (مفاهیم) بدون کردوکار معرفتی سوبژکت تشکیل نمی یابند.

 

ب

·    تصویر در ورای (در خارج از) انعکاس جهان، در ورای واقعیت عینی  و در ورای سوبژکت وجود ندارد.

 

پ

·    ضمنا مسئله رابطه تصویر و یا ایده با اوبژکت مربوطه و مسئله رابطه آنها با سوبژکت، مسئله واحدی است.

 

ت

·    مسئله جایگاه و نقش تصویر (ایده) در تأثیر متقابل سوبژکت با جهان اوبژکتیو (عینی) است.

 

۲۸

·    انفصال (مجزاسازی) نسبی ایده ها از چیزها، انفصال (مجزاسازی) محتوای شناخت از وجود محسوس موجود در پیوند با آن است که ایده ها در کردوکار معرفتی سوبژکت به برکت انالیز و سنتز و به برکت تجرید و تعمیم، تشکیل می یابند.

 

۲۹

·    یعنی در کردوکاری تشکیل می یابند که داتاهای امپیریکی (تجربی) تغییر می یابند.

 

۳۰

·    داتاهای امپیریکی ئی که در آنها اوبژکت های واقعیت عینی به طور بی واسطه نمودار می گردند.

 

۳۱

·    از سوی دیگر، استقلال محتوای فکری شناخت از وجود مشروط می شود.

·    وجودی که محتوای شناخت، انعکاس آن است.

 

۳۲

·    پیش شرط درک درست رابطه تصاویر، ایده ها، افکار و محتوای فکری شناخت با چیزها و پدیده های محسوس موجود، یعنی با اوبژکت (موضوع) شناخت را درک درست رابطه آنها با سوبژکت تشکیل می دهد.

·    یعنی کردوکار معرفتی سوبژکت تشکیل می دهد.

 

۳۳

·    ضمنا برعکس، درک درست رابطه محتوای شناخت با کردوکار معرفتی سوبژکت، بدون درک درست رابطه محتوای شناخت با اوبژکت شناخت امکان ناپذیر است.

 

۳۴

·    اگر یکی از ایندو درست درک نشود، دیگری نیز درست درک نخواهد شد.

 

۳۵

·    انکار مجزا سازی و منفصل سازی ایدئالیستی فکری از جهان مادی (واقعیت عینی) و انکار در مقابل هم قرار دادن  دوئالیستی  فکری و جهان مادی (واقعیت عینی) و انکار سوبژکتی که با آن در تأثیر متقابل قرار دارد، استقلال نسبی محتوای فکری شناخت علمی از چیزهای مادی محسوس موجود را و از سوبژکت را، یعنی عینیت محتوای فکری شناخت را مستثنی نمی دارد (مانع استقلال نسبی آنها نمی شود.)

 

۳۶

·    فراورده های (محصولات، نتایج) کردوکار معرفتی بشری (تصاویر حسی، افکار، ایده ها) با پوشیدن جامه کلام (با کسب عینیت کلامی)، خود به اوبژکت های کار فکری بعدی مبدل می شوند.

 

(مفهوم با استحاله به واژه و فکر با استحاله به جمله (پوشیدن جامه کلام)

عینیت می یابند.

مفهوم و فکر

چیزهای روحی اند.

سوبژکتیوند.

فقط در عالم ذهن (شعور، ضمیر) وجود دارند.

واژه و جمله اما چیزهای مادی و عینی اند.

روی کاغذ می نشینند، خوانده می شوند، نوشته می شوند، شنیده می شوند.

مورد تأمل قرار می گیرند.

موضوعیت علمی کسب می کنند.

مترجم)

 

۳۷

·    پیوند و وابستگی متقابل ایده ها و مفاهیم به استقلال نسبی آنها از کردوکار فکری سوبژکت (از محتوای به طور امپیریکی موجود اوبژکت های منفرد) می انجامد.

 

۳۸

·    در این پیوند، محتوای کردوکار سوبژکتیو شناخت در فرم تحول یافته (تغییر فرم یافته) ای جلوه گر می شود.

 

۳۹

·    هر حلقه سیستم که در محتوای تحول یافته غنای لایتناهی بالقوه اش اندیشیده می شود، دیگر به مثابه اندیشه فرد عرض اندام نمی کند، بلکه به مثابه اوبژکت (موضوع) آن، عرض اندام می کند.

 

۴۰

·    بدین طریق، مثلا عددی که در روند فکری پدید می آید،   از روابط کمی موجود میان تعدادی از اشیاء پرده بر می دارد، با توجه به سیستم مربوطه به عنوان مثال و سلسله عددی لایتناهی که با آن، هر عدد منفردی با روابط معینی مرتبط است.

 

۴۱

·    در هر کدام از این روابط بیشمار با مقادیر بی پایان اعداد دیگر هر عددی در کیفیت نوینی عرض اندام می کند.

·    مثلا ۴ به مثابه ۳ + ۱، ۲ + ۲، ۲ * ۲، ۵ ـ ۱‍،  ۶ ـ ۲ و الی اخر.

 

۴۲

·    در این تنوع، هر عدد به برکت تفکر فرد، اوبژکت فکری بی پایانی است.

 

۴۳

·    سیستمی که  در آن، افکار فرد وارد می شوند (و دستخوش تحول می گردند)، یعنی فراورده کردوکار معرفتی فرد، سیستم معارف (شناخت های) علمی است که در جریان توسعه جامعتی ـ تاریخی تشکیل می یابد.

 

۴۴

·    این سیستم برای تفکر فرد، «واقعیت عینی» ئی است که به مثابه دارایی (مالکیت) جامعتی در اختیار فرد قرار می گیرد.

·    «واقعیت عینی» ئی که مستقل از فرد وجود دارد و باید آن را فرد با کردوکار معرفتی اش از آن خود کند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر