۱۴۰۳ خرداد ۲۰, یکشنبه

معنای زندگی از دید این و آن (۳۳)

 

  Bild


تحلیلی

از

شین میم شین

همانطور که ذکرش گذشت،

اشراف برده دار و فئودال و بورژوازی امپریالیستی و انگل های فاشیستی، فوندامنتالیستی و اولیگارشیستی و ایده ئولوگ های آنان

 نیز به حیات انگلی خود به انحای متنوع زیر چه بسا به طور موقتی و لحظه ای «معنا» می دهند:

۱

از طریق افراط در لهو و لعب و لاابالیگری و بی بندوباری

(عیش و نوش و عشرت و شهوت و زنبارگی و بچه بازی و لواط و جنده بازی و نظربازی و شرابخواری و منقل و وافور و شیره و حشیش و تریاک و هروئین و غیره)

۲

از طریق رهزنی، قتل و غارت همنوعان، استثمار، استعمار، جنگ افروزی، اشغال خاک کشورها و غصب وسایل تولید جامد و جاندار و دارایی زیر زمینی، رو زمینی و دریایی آنها.

۳

از طریق تفنن مبتنی بر مسابقات  فیزیکی، فکری، تحت عناوین مسابقات ورزشی (اسب سواری، شکار، چوگان بازی، پرتاب وزنه، تیراندازی، شمشیربازی، شنا، دو میدانی، پرش، پرتاب نیزه، کشتی گیری، بوکس بازی، فوتبال، تنیس، والی بال، بسکتبال، گاوبازی، رویارویی با درندگان، گلادیاتور ستیزی و الی آخر)، شطرنج و تخته بازی و پاسوربازی  و انواع مختلف قماربازی.

 

۴
از طریق سفر  و سباحت در روستا به دشت و کوه و سحرا، به روستاهای دیگر، به شهرهای دیگر، به کشورهای دیگر

و

خاطره سازی کذایی، ذکر خاطرات کذایی در نشست های توخالی و پوز دادن و معنای کذایی بخشیدن به زندگی توخالی و بی معنی، 

نوشتن و نویساندن خاطرات سفر، فیلم سازی از آن خاطرات، توسعه وسایل سفر از درشکه تا کالسکه و خودرو و قطار و قایق و کشتی و هواپیما و پوز دادن و معنا بخشیدن به زندگی با آنها.

 

۵

تبدیل دیالک تیک تحقیر حیات و تجلیل ممات به دیالک تیک تحقیر دنیا و تجلیل عقبا از طریق سوء استفاده از شعور مذهبی.

یعنی

سوء استفاده از شعور وارونه برای وارونه سازی دیالک تیک دنیا و عقبی، برای موقتی جازدن حیات دتیوی و ابدی جازدن  حیات خیالی اخروی و تبلیغ تسلیم و تمکین و رضا به وضع موجود به امید دریافت نعمت بهشتی در عقبا.


ما به عنوان مثال سری به دیوان خواجه شیراز می زنیم:

 

۱

از رَه مَرو به عشوهٔ دنیا که این عجوز

مکّاره می‌نشیند و مُحتاله می‌رود

معنی تحت اللفظی:

فریب عشوه دنیا را مخور.

دنیا  

پیرزن نفرت انگیزی است که با مکر و خدعه و حیله می آید و می رود.

حافظ در این بیت غزل،

دیالک تیک رفت و آمد و دیالک تیک نشست و برخاست

را

به شکل دیالک تیک نشستن و رفتن تحریف می کند.

بدین طریق،

زندگی به صورت چیز نفرت انگیز تهوع آوری (ژان پل سارتر) نمودار می گردد.

تحقیر استه تیکی و اتیکی (زیبایی شناسانه و اخلاقی) دنیا توسط خواجه

عینا و عملا

به معنی تجلیل ضمنی عقبا ست.

محتوای این بیت غزل خواجه

همان دیالک تیک تحقیر حیات و تجلیل ممات است.

 ۲

بر درِ اربابِ بی‌مروّتِ دنیا

چند نشینی که خواجه کی به درآید

معنی تحت اللفظی:

بیهوده بر در ارباب بی مروت دنیا منشین.

چون او هرگز بیرون نمی اید.

خواجه در این بیت غزل هم به تحقیر اتیکی (اخلاقی) دنیا  مبادرت می ورزد.

دنیا را به مثابه ارباب بی رحم و بی مروت تحریف و تحقیر می کند.

هدف خواجه از تحقیر دنیا (زندگی)

 تبلیغ تئوری تسلیم و رضا به وضع موجود است.

وقتی زندگی چیز بی ارج و ارزشی باشد، تلاش برای بهبود ان، بیهوده خواهد بود.

۳

گوش کن پند، ای پسر وز بهرِ دنیا غم مَخور

گفتمت چون دُر حدیثی، گر توانی داشت هوش

معنی تحت اللفظی:

پند در و گوهر واره دانایان به جوانان، بی خیالی از بابت زندگی است.

همین حافظ که به تحقیر زندگی و تبلیغ بی خیالی نسبت به کیفیت زندگی می پردازد، در بیت آخر همین غزل، دست خود را رو می کند:

ساقیا مِی ده که رندی‌هایِ حافظ فهم کرد

آصِفِ صاحب‌قرانِ جرم‌بخشِ عیب‌پوش

معنی تحت اللفظی:

خوش به حال حافظ که پادشاه خیلی خیلی بزرگ جرم بخش و عیب پوش

رندی های حافظ را فهمیده است.

اگر واقعا به نظر خواجه دنیا عجوزی مکار و حیله گر و اربابی بی مروت است،

پس دلخوشی او از نظر پادشاه راجع به او برای چیست؟

چرا خواجه به عوض مدیحه سرایی در دربار،

به ریاضت پیشگی  روی نمی آورد؟

۴

زنهار تا توانی اهل نظر میازار

دنیا وفا ندارد ای نور هر دو دیده

معنی تحت اللفظی:

دنیا شبیه افراد بی وفا ست.

پس عیاشان و نظربازان را میازار.

منظور خواجه از بی وفایی دنیا،

گذرا و موقتی و پر فراز و فرود بودن زندگی است.

این تحقیر حیات توسط حافظ نیز به معنی تجلیل ممات است:

دنیا گذرا و بی وفا ست، در حالیکه عقبا ابدی و باوفا ست.

۵

مجو درستیِ عهد از جهانِ سست نهاد

که این عجوز، عروس هزاردامادست

معنی تحت اللفظی:

انتظار وفا به عهد از دنیای پست فطرت نداشته باش.

برای اینکه عجوزه دنیا عروس هزار داماد است.

خواجه در این بیت غزل هم دنیا را به زن شوهرکشی تشبیه می کند و به تحقیر آن
می پردازد

 و به بی اعتنایی به زتدگی فرا می خواند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر