۱۴۰۳ خرداد ۲۱, دوشنبه

خود آموز خود اندیشی (۹۸۹)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت اول

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۰ ـ ۸۳)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
  

۱

مگو زین در بارگه سر بتاب

و گر سر چو میخم نهد در طناب

معنی تحت اللفظی:

اگر پادشاه زاده سرم را حتی در طناب دار بگذارد، از در او سر نخواهم پیچید.

 

سعدی در این بیت شعر، از نیهلیسم و بیچارگی گدا زاده پرده برمی دارد.

او نمی تواند و نمی خواهد از چاهی که برای رهائی اجتماعی خویش کنده و واردش شده، خلاص شود.

برای او زندگی و مرگ یکسان است:

نه پروانه جان داده در پای دوست

به از زنده در کنج تاریک، او ست؟»

معنی تحت اللفظی:

مرگ پروانه در گردش به دور نور شمع، بهتر از زندگی اش در دور از نور شمع است.

 

 

سعدی

در این بیت شعر،

 دیالک تیک عشق

 را

به شکل دیالک تیک پروانه و شمع بسط و تعمیم می دهد و به دیالک تیک گدا زاده و (۱)  منطبق می کند.

 

سعدی در این بیت شعر، دیالک تیک عشق را به شکل دیالک تیک پروانه و شمع بسط و تعمیم می دهد و به دیالک تیک گدا زاده و پادشا زاده منطبق می کند.

 

سعدی

با بی شرمی خارق العاده ای

 به تبلیغ نیهلیسم می پردازد.

 

سعدی مرگ در راه شمع (پادشا زاده) را به عنوان آلترناتیوی برای زندگی در کنج تاریک (دخمه نمور تیره در جوار مار و موش) عرضه می کند.

 

سعدی مرگ در راه شمع (طبقه حاکمه) را به مثابه راه رهائی از ذلت قلمداد می کند.

 

راه رهائی گدا زاده از جهنم محرومیت مطلق،

به نظر سعدی،

عبارت است از وابستگی عاشقانه به اعضای طبقه حاکمه:

تقرب خیالی به طبقه قدرتمند، به هوای رهائی از بی قدرتی مطلق.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر