۱۴۰۳ خرداد ۲۳, چهارشنبه

خود آموز خود اندیشی (۹۹۱)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت اول

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۰ ـ ۸۳)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

بگفت:

«ار خوری زخم چوگان اوی؟»

بگفتا:

«به پایش در افتم چو گوی.»

معنی تحت اللفظی:

حریف منتقد به گدا زاده گفت:

پادشا زاده می تواند سرت را به چوکان (چماق) ببندد،

اگر مزاحمش باشی.

گدا زاده گفت:

در این صورت مثل گوی به پایش می افتم.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

 دیالک تیک عاشق و معشوق

را

به شکل دیالک تیک گوی و (۱) بسط و تعمیم می دهد.

سعدی در این بیت شعر، دیالک تیک عاشق و معشوق را به شکل دیالک تیک گوی و چوگان بسط و تعمیم می دهد.

 

عاشق داوطلبانه تن به ستمکشی می دهد، به شرط اینکه ستم از سوی معشوق باشد.

 

اگر قرار می بود که سعدی، به جای دیالک تیک عشق، دیالک تیک نفرت را بسط و تعمیم دهد،

دیالک تیک گوی و چوگان چه تغییری می یافت؟

 

اگر گدازاده از پادشازاده متنفر می بود،

 پادشازاده به جای بستن سرش به چوگان

چه واکنشی از خود نشان می داد؟

 

فرق این دوست با دشمن کدام است؟

 

چرا نمی توان دیالک تیک گدا زاده و پادشا زاده را دیالک تیک دیالک تیک (۲) نامید؟

 

چرا نمی توان دیالک تیک گدازاده و پادشازاده را دیالک تیک نفرت نامید؟

 

ترفند و نیرنگ سعدی و حافظ از این قرار است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر