۱۴۰۳ خرداد ۲۰, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم سیاسی (ک) کومپرومیس (کمپرومیس، مصالحه مبتنی بر عقب نشینی متقابل)


هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان 

 شین میم شین

 

۱

·     کومپرومیس به تنظیم مسئله مورد اختلاف از طریق مصالحه و عقب نشینی متقابل از مواضع خود اطلاق می شود.

 

۲

·    در چنین تنظیماتی ، مواضع (نقطه نظرات) به وحدت رسنده، نقش اصلی را بازی می کنند.   

 

۳

·    احزاب مارکسیستی ـ لنینیستی اصولا بر خلاف رویزیونیست ها و اوپورتونیست ها، میان کومپرومیسی که بنا بر تناسب عینی قوا میان طبقات و یا دولت ها مشروط می شود و از منافع اساسی طبقه کارگر حراست به عمل می آید و کومپرومیس خاینانه  ای که در مقابل دشمن طبقاتی در زمینه مسائل اصولی دست به عقب نشینی می زند و به صدماتی بر طبقه کارگر منجر می شود، تفاوت می گذارد.

 

·    مراجعه کنید به رویزیونیسم، اوپورتونیسم

 

 

رویزیونیسم

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5284

 

https://hadgarie.blogspot.com/2020/03/blog-post_809.html

 

 

پایان

 

اوپورتونیسم

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10287

 

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10303

 

۳

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10323

 

۴

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10342

 

پایان

 

 

(این بدان معنی است

که

ما با دو نوع کومپرومیس سر و کار داریم:

 

الف

کومپرومیسی

که

بنا بر تناسب عینی قوای موجود مثلا میان حزب طبقه کارگر و احزاب طبقات دیگر، صورت می گیرد، بدون اینکه منافع استراتژیکی طبقه کارگر لطمه ببیند.

 

ب

کومپرومیسی

که

رویزونیست ها و اوپورتونیست ها با احزاب ضد کارگری می پذیرند و منافع استراتژیکی طبقه کارگر را فدا می کنند.

مترجم)

 

۴

·    به قول ولادیمیر لنین، «وظیفه هر حزب حقیقتا انقلابی، اعلام صرفنظر امکان ناپذیر از هر کومپرومیسی نیست.

·    وظیفه هر حزب حقیقتا انقلابی این است که در کلیه  کومپرومیس ها (تا انجا که اجتناب ناپذیرند) دریابد که بابد به اصول خود، به طبقه خود و به وظیفه انقلابی خود (یعنی به تدارک انقلاب و قادر سازی توده به پیروزی در انقلاب) وفادار بماند.»

 

۵

·    این ضمنا تأکید مؤکد بر آن است که میان سوسیالیسم و امپریالیسم در عرصه ایده ئولوژیکی، هیچ کومپرومیسی مجاز نیست.

 

۶

·    حراست از منافع اساسی طبقه کارگر، مبارزه قاطعانه و پیگیرانه بر ضد ایده ئولوژی امپریالیستی را الزامی می سازد.

 

پایان

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر