۱۴۰۳ خرداد ۲۶, شنبه

وجود و شعور (۴۶)

 

سرگی لئونیدوویچ روبین اشتاین

 (۱۸۸۹ ـ ۱۹۶۰)

برگردان

شین میم شین

 

فصل دوم

کردوکار روانی و واقعیت عینی

 

۱

تئوری انعکاس

ادامه

 

۳۶

·    تصویر، مثلا ایده فقط در کردوکار معرفتی (شناخت) سوبژکت وجود دارد.

·    سوبژکتی که با جهان خارج در رابطه باشد.

 

۳۷

·    اگر مشخصا در نظر بگیریم، رابطه میان پدید های روانی و جهان در وحدت روند شناخت به مثابه رابطه میان سوبژکتیو و اوبژکتیو بروز می کند (نمودار می گردد.)

 

۳۸

·    رابطه میان ایده و یا تصویر (فکری) و شیئ (هر چیز مادی) فقط جانب به طور انتزاعی (مجرد) برجسته گشته است.

·    گشتاوری (ممانی) است.

·    یک جنبه این رابطه اساسی است.

·    تأکید بر این جنبه خاص، تجریدی (انتزاعی) است.

·    تجرید درست و ضروری است.

·    ولی علیرغم آن، فقط تجریدی (انتزاعی) است.

 

۳۹

·    این رابطه از یک لحظه، از یک جنبه، از یک جانب رابطه رئال (واقعی) و مشخص میان کردوکار روانی و جهان پرده برمی دارد.

 

۴۰

·    این رابطه، خودش یک روند است.

·    یک کردوکار است.

·    یک تأثیر متقابل (میان دو قطب دیالک تیک سوبژکتیو اوبژکتیو است. مترجم) است.

 

۴۱

·    تصویر موجود در این روند، فقط و فقط در این روند، از رابطه ایستا به شیئ فاصله زیادی دارد.

 

۴۲

·    این رابطه در فرم حقیقی اش به مثابه روند کردوکار معرفتی سوبژکتیو عرض اندام می کند.

·    روندی که در آن، یک کیفیت تصویر از کیفیات دیگر مجزا و منفصل می گردد.

·    کیفیاتی که منطبقتر و عمیقترند.

 

۴۳

·    در دینامیسم (پویایی) این روند، تقرب (نزدیک گشتن) مداوم تصویر به شیئ (موضوع مربوطه) به طرز دیالک تیکی صورت می گیرد.

 

۴۴

·    رفته رفته پرده برداری کاملتر از شیئ (موضوع مربوطه) در تصویر جامه عمل می پوشد.

·    تصویری که در آن هرگز نمی تواند غنای کلی و بی پایان شیئ منعکس شود.

 

(واقعیت عینی، بیکران و لایتناهی است

و

 انعکاس هر چیز لایناهی فقط در بی نهایت کامل می گردد.

سوبژکت شناخت به حقیقت مطلق مربوطه نزدیک و نزدیکتر می شود.

بی آنکه بتواند بدان برسد.

مترجم)

 

·    (مراجعه کنید به فصل سوم همین کتاب، پاراگراف دوم و فصل چهارم، پاراگراف اول.)

 

۴۵

·    تئوری انعکاس ماتریالیسم دیالک تیکی، در واقع، کاربست اصل دترمینیستی در فرم ماتریالیستی ـ دیالک تیکی اش بر روند شناخت است.

·    روندی که در آن، علل خارجی در شرایط داخلی مؤثر می افتند.

·    هر روندی با شرایط خارجی، یعنی با شرایط عینی دترمینه می شود.

·    (تعین کسب می کند.)

·    شرایطی که به واسطه قانونمندی های درونی روند مربوطه قطع می شوند. (می شکنند.)

·    این شامل حال روند شناخت نیز می شود.

 

·    مراجعه کنید به دترمینیسم

 

 

تعین گرایی

(دترمینیسم)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13041

 

پایان

 

 

۴۶

·    تئوری انعکاس ماتریالیسم دیالک تیکی را می توان به مثابه کاربست (پیاده کردن) اصل دترمینه شده (تعین یافته) فوق الذکر بر روند شناخت تعریف کرد.

 

۴۷

·    تفکر توسط اوبژکتش تعیین می شود.

·    (تعیین کننده تفکر، اوبژکت (موضوع) مربوطه است.)

·    اوبژکت اما تفکر را به طور بیواسطه تعیین نمی کند.

·    اوبژکت، تفکر را با واسطه تعیین می کند.

·    اوبژکت، تفکر را به واسطه قوانین درونی کردوکار فکری (آنالیز، سنتز، تجرید و تعمیم) تعیین می کند که داتاهای حسی را تغییر فرم می دهند.

 

·    مراجعه کنید به آنالیز، سنتز، تجرید و تعمیم

 

 

انالیز

(تجزیه و تحلیل)

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8561

 

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8562

 

پایان

 

ترکیب (سنتز)

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12721

 

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12726

 

پایان

 

تجرید

(انتزاع)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7625

 

پایان

 

 

تعمیم

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7639

 

۴۸

·    قوانین درونی کردوکار فکری (آنالیز، سنتز، تجرید و تعمیم) مانع آن می شوند که  خواص ماهوی اوبژکت به صورت بی غل و غش عرض اندام کنند.

·    قوانین درونی کردوکار فکری (آنالیز، سنتز، تجرید و تعمیم) به احیای (بازتولید) اوبژکت به صورت افکار منجر می شوند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر