پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان
۵
ارسطو
(۳۸۴ ـ ۳۳۲ ق. م.)
از مهمترین و متنفذترین فلاسفه تاریخ
او اصول بیشماری را هم بنیاد نهاده و هم تحت تأثیر جدی قرار داده است.
از آن جمله اند:
تئوری علوم
منطق
بیولوژی
فیزیک
اتیک
شعر تئوری
دولت تئوری
۱
· ارسطو با رد نظریه زنون (مبنی بر اینکه حرکت محال است) پیوست زمان و مکان را در مرکز توجه خود قرار می دهد.
۲
· به نظر ارسطو، حرکت واقعی نه فقط به معنی تغییر جا (جاری شدن اتم ها به فضاهای خالی)، بلکه همچنین به معنی تغییرات کمی و کیفی است.
۳
· ارسطو در پاسخ به ایراد زنون مبنی بر این که «یک جسم درحال حرکت، نمی تواند در زمان واحد، در مکان واحد باشد و نباشد، این یک تناقض منطقی است و لذا محال است»، اعلام می کند که حرکت ـ به معنی وسیع کلمه ـ عبارت است از گذار از بالقوه به بالفعل، گذار از امکان به واقعیت.
۴
· و در حیطه این گذار، تناقض یاد شده (یعنی بودن و نبودن همزمان در یک مکان) اعتباری ندارد.
۵
· همانند افلاطون که در مخالفت با تئوری ماتریالیستی ـ اتمیستی، باعث و بانی حرکت را روح جهانی خود جنبان می انگاشت، ارسطو نیز ـ بدین طریق ـ فرضیه ایدئالیستی خود را مطرح می سازد که بنا بر آن، جهان عرصه بروز ماده بی فرم و بی تغییر از سوئی و فرم های سلسله مراتبی گوناگون از سوی دیگر است و خدا عالی ترین فرم است.
۶
· به نظر ارسطو خدا به مثابه عالی ترین فرم، محرک اولیه بی حرکت و ساکن است.
۷
· خدا تعیین کننده سمت و سوی هستی است.
۸
· خدا اصل خارجی و لذا محرک واقعی است.
۹
· ارسطو ـ بدین طریق ـ به طور متافیزیکی، ماده را از حرکت جدا می کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر