۱۴۰۳ تیر ۲۸, پنجشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۰۱۷)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت اول

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۲ ـ ۸۳)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم
 

۱

اگر یاری، از خویشتن دم مزن 

که شرک است، با یار و با خویشتن

معنی تحت اللفظی:

عاشق باید از خود، بیگانه باشد.

عاشقی که خودبا و خودآگاه باشد، شبیه کسی است که برای خدا شریک تراشیده است. 

ادامه

  

آنچه سعدی و جانشینش (حافظ) نمی داند، پیوند عینی چیزها، پدیده ها و سیستم ها،

بازتاب عینی آنها در یکدیگر

و

 داد و ستد متنوع آنها با یکدیگر است.

 

در سرتاسر هستی چیزی مطلقا منفرد و تنها وجود ندارد.

 

منفرد (خاص) تنها و تنها در پیوند تنگاتنگ دیالک تیکی با عام می تواند وجود داشته باشد.

 

انکار «خویشتن خویش»، دم نزدن از خویشتن، همزمان به معنی انکار یار است.

 

پیش شرط وجود یار، یعنی غیرمن، وجود من است.

 

بدون من، نمی تواند غیرمن وجود داشته باشد،

خواه غیرمن زمینی و خواه غیرمن سماوی.

 

انکار انسان، به معنی انکار خدا ست.

 

بدون انسان، خدائی وجود نخواهد داشت.

 

بدون انسان، آیینه زلال آسمان بی تصویر خواهد ماند.

 

آنچه سعدی در این بیت شعر، از نظر فلسفی مطرح می کند، پانته ئیسم است که مرز میان طبیعت و خدا را از میان برمی دارد و تضاد عینی ماده و شعور، وجود و روح را بطور ذهنی حل می کند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر