۱۴۰۳ تیر ۳۰, شنبه

درنگی در لاطائلات اجامر وطنی و اجنبی (۱۴)

Bild

درنگی
از
میم حجری
 

 این جهان آوردگاه موجودات رنج کشیده و محنت زده ای است که صرفا با دریدن یکدیگر به هستی خود ادامه می دهند.

 از این رو ، هر جانور درنده ای ،گور زنده ی هزاران جانور دیگر است، و بقای نفس اش زنجیری از مرگ های عذاب آور.  

آرتور_شوپنهاور
 
فلاکت فکری شوپنهاور
اولا
 در یکسان انگاری طبیعت با جامعه 
و 
در یکسان انگاری جامعه طبقاتی با جامعه بی طبقه است.
 
به همین دلیل مرجع تقلید و الگوی شوپنهاور
درندگان اند و نه اندیشندگان.
 
فلاکت فکری شوپنهاور
ثانیا
طرز تفکر سوبژکتیویستی او ست:
در طبیعت قضیه به این سادگی ها نیست که شوپنهاور تصور و تصویر می کند.
 
همه چیزها و موجودات طبیعی 
در پیوند قانونمندی با یکدیگر قرار دارند.
گوسفند فقط به ترور نباتات نمی پردازد.
گوسفند ضمنا به نباتات آب و کود می دهد و حوایج دیگر نباتات را برآورده می سازد.

حذف حلقه ای از حلقات زنجیر طبیعی و حذف عنصری از سیستم طبیعی
به مختل شدن سیستم طبیعی منجر می شود و طبیعت دستخوش بحران می گردد.

مثال:
گرگ
فونکسیون های ضرور و صرفنظرناپذیر بیشماری دارد.
خلاصه کردن گرگ در دریدن و خوردن آهوان و گوسفندان و غیره
ساده لوحانه است.


 
در یلو استون ایالات متحده امریکا
گرگ ها را کشتند و خیال کردند که هنر کرده اند.
پس از مدتی یلو استون به برهوتی مبدل شد.
 
معلوم شد که میان گرگ ها و نبایتات پیوندی صرفنظر ناپذیر برقرار است.
 
با از بین رفتن نباتات، جانوران هم برای پیدا کردن قوت لایموت به مناطق دیگر کوچ کردند و یا از گرسنگی مردند.

طبیعت، طویله نیست.
مجبور شدند که قبیله ای از گرگ ها را از کانادا بیاورن دو پرورش دهند و به یلو استون  منتقل کنند
تا به بحران اوکولوژیکی (زیست محیطی) چاره کنند.

اگر یک ذره را برگیری از جای
خلل یابد همه هستی سراپای
شیخ شبستر
 
فلاکت فکری شوپنهاور
ثالثا
بی خبری او از سوبژکت مندی تاریخ (جامعه بشری در سیر تکاملی اش) بوده است.
 
چیزها، پدیده ها، روندها و سیستم های طبیعی نیازی به سوبژکت (بشر) ندارند.
میلیون ها سال قبل از وجود بشر و حتی قبل از وجود نبات و جانور
 زلزله و آتشفشان و باد و توفان و برف و باران وجود داشت.

در جامعه بشری اما قضیه از قراری دیگر است.

چیزها، پدیده ها، روندها و سیستم های جامعتی
بدون سوبژکت تاریخ
 صورت نمی گیرند.
نکنند، نمی شوند.
بدون وجود بشر و بدون مبارزه طبقاتی، جامعه رشد نمی کند.
 
پایان
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر