۱۴۰۳ تیر ۲۶, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۰۱۵)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت اول

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۲ ـ ۸۳)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم
 

۱

اگر یاری، از خویشتن دم مزن 

که شرک است، با یار و با خویشتن

معنی تحت اللفظی:

عاشق باید از خود، بیگانه باشد.

عاشقی که خودبا و خودآگاه باشد، شبیه کسی است که برای خدا شریک تراشیده است.

  

سعدی

 در این بیت شعر،

دیالک تیک عشق

را

به شکل دوئالیسم یاری و (۱)  بسط و تعمیم می دهد.

 

سعدی در این بیت شعر، دیالک تیک عشق را به شکل دوئالیسم یاری و خودبایی بسط و تعمیم می دهد و از عاشق می خواهد که به انکار خویشتن خویش برخیزد.

 

سعدی

 دیالک تیک خویشتن و یار را شرک می نامد.

 

اگر سعدی، فقط یک لحظه، چارچوب فئودالی تفکر خود را ترک کند و میان دیالک تیک عشق و وابستگی فرق بگذارد، آنگاه متوجه می شود که در دیالک تیک عاشق و معشوق رابطه دو طرفه و دیالک تیکی است و عاشق می تواند از نقطه نظر معشوقش، همزمان معشوق تلقی شود.

اکنون فرض کنیم که عاشق و معشوق هر دو به انکار خویش برخیزند.

این ماجرا ما را به یاد دهاتی هائی خواهد انداخت که می خواهند از دری وارد جائی شوند، ولی هر دو همزمان می خواهند که به یکدیگر تقدم قائل شوند.

کلنجار بی محتوا بر سر اینکه چه کسی اول از در بگذرد، می تواند انرژی جسمی و روحی کلانی از هر دو تلف کند.

معلوم نیست که چرا باید یار برای «یار بودن» بر هویت فردی خویش چشم پوشی کند؟

 

چرا نباید انسانها در خودبودگی خویش، عاشق همنوعان و یار و مددکار متقابل یکدیگر باشند.

چرا نباید دیالک تیک جهانشمول داد و ستد، شامل حال مهر و عشق و کین نیز باشد؟

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر