۱۴۰۳ تیر ۲۲, جمعه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ح) حرکت (جنبش) (۳)

   

 

 پروفسور دکتر گونتر کروبر 

برگردان

 شین میم شین

 

۵ 

Bild

ارسطو 

(۳۸۴ ـ ۳۳۲ ق. م.) 

 از مهمترین و متنفذترین فلاسفه تاریخ 

 او اصول بیشماری را هم بنیاد نهاده و هم تحت تأثیر جدی قرار داده است.

 از آن جمله اند: 

تئوری علوم 

منطق

 بیولوژی

 فیزیک

 اتیک

 شعر تئوری

 دولت تئوری

ارسطو دانش زمان خود را به شرح زیر طبقه بندی کرده است:
ارگانون (که بعد از مرگ او به آثار او اضافه می شود.)
علوم تئوریکی (نظری)
علوم پراتیکی (عملی)
علوم پوئه تیکی (شعری)
علوم تئوریکی به اجزای زیر طبقه بندی می شوند:
فلسفه اولین (متافیزیک)
علوم طبیعی
علوم ریاضی (مته متیک)
 
فلسفه اولین به اجزای زیر طبقه بندی می شود:
تئوری جوهر
تئوری اصول
تئولوژی

 

۱

·    ارسطو با رد نظریه زنون (مبنی بر اینکه حرکت  محال است) پیوست زمان و مکان را در مرکز توجه خود قرار می دهد.

 

۲

·    به نظر ارسطو، حرکت واقعی نه فقط به معنی تغییر جا (جاری شدن اتم ها به فضاهای خالی)، بلکه همچنین به معنی تغییرات کمی و کیفی است.

 

۳

·    ارسطو در پاسخ به ایراد زنون مبنی بر این که «یک جسم درحال حرکت، نمی تواند در زمان واحد، در مکان واحد باشد و نباشد، این یک تناقض منطقی است و لذا  محال است»، اعلام می کند که حرکت ـ به معنی وسیع کلمه ـ عبارت است از گذار از بالقوه به بالفعل، گذار از امکان به واقعیت.

 

۴

·    و در حیطه این گذار، تناقض یاد شده (یعنی بودن و نبودن همزمان در یک مکان) اعتباری ندارد.

 

۵

·    همانند افلاطون که در مخالفت با تئوری ماتریالیستی ـ اتمیستی، باعث و بانی حرکت را روح جهانی خود جنبان می انگاشت، ارسطو نیز ـ بدین طریق ـ  فرضیه ایدئالیستی خود را مطرح می سازد که بنا بر آن، جهان عرصه بروز ماده بی فرم و بی تغییر از سوئی و فرم های سلسله مراتبی گوناگون از سوی دیگر  است و خدا عالی ترین فرم است.

 

۶

·    به نظر ارسطو خدا به مثابه عالی ترین فرم، محرک اولیه بی حرکت و ساکن است.

 

۷

·    خدا تعیین کننده سمت و سوی هستی است.

 

۸

·    خدا اصل خارجی و لذا محرک واقعی است.

 

۹

·    ارسطو ـ بدین طریق ـ به طور متافیزیکی، ماده را از حرکت جدا می کند.

 

ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر