کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۲۰۲)

 

میم حجری

 
اسلام
فرمی از شعور است.
شعور چیست؟
تو برای شعور اسلامی چه بدیل بهتری داری؟
هارت و پورت که شعور نیست



هوشنگ ابتهاج
سایه

نشسته ام
به در نگاه می کنم
دریچه آه می کشد
تو از کدام راه می رسی؟
خیال دیدنت چه دلپذیر بود
جوانی ام درین امید پیر شد
نیامدی و دیر شد.

هی سایه
امید باید قانونمند باشد و نه الکی و خرکی و دل خوش کنکی.
امید خرکی
به معنی انتظار است
به معنی چشم به راهی است.
نشانه بدبختی است.
برای دیدار با حریفه و حریف
به عوض انتظار پاسیف
باید پا شد و پاشنه پاها را کشید و به راه افتاد و حریفه و حریف را دید
البته اگر قابل رفتن و یافتن و دیدن باشد.
دوست حکم کیمیا دارد.
ما جسته ایم
نبود

 

هی مشد ادیسون
هرگز مگو: «هرگز.»
هیچ چیز و هیچ کس در گینی همیشه همان نمی ماند که بوده است.
روشنگری علمی و انقلابی را دستکم مگیر.
تو اسلا نمیدانی که مذهب چیست.
مذهب از مفاهیم فیزیک و الکترو تکنیک نیست.
مذهب مفهومی فلسفی است.
مذهب فرمی از شناخت و شعور است.
مذهبی بودن و شعور مذهبی داشتن بهتر از لامذهب و بیشعور بودن است.
مذهب را فقط از موضع پرولتاریا می توان نقد کرد و با مارکسیسم جایگزین ساخت.
هر انتقاد دیگر از مذهب
ارتجاعی تر از مذهب است
راه همان بوده است که ما رفته ایم.
رحمان

من ـ زور مش رحمان؟
حمایت از فوندامنتالیسم ارتجاعی و ضد عقلی و ضد خلقی و ضد کمونیستی
و
ضد امپریالیستی قلمداد کردن ان
و
فدا کردن سران و سرداران و کادرهای ارجمند حزب توده،
راه بوده است و یا گمراه؟
شرم انگیز بوده است و یا فخر انگیز؟


یکی از دلایل وحدت کلبیسای کاتولیک در آلمان و اسپانیای فاشیستی با فاشیسم خصومت فاشیسم با خلق فرزانه یهود بوده است. یهودیان رادیکال انجیل را حتی به اتش کشیده اند

 اسلام
بهترین مذهب است.
اسلام متکاملتر از یهودیت و مسیحیت و بودیسم و لامائیسم و غیره است.
شما نمی دانید مذهب چیست.
مذهب
تعریف مارکسیستی دارد.
حداقل سری به صفحه ما بزنید و بخوانید تا بدانید
 فاشیسم و پانیسم و فوندامنتالیسم ( خمینیسم و طالبانیسم)
اصلا مذهبی نیستند.
اصلا ملی نیستند.
این زباله ها
ضد مذهبی و ضد ملی و ضد خلقی و ضد عقلی و ارتجاعی اند.
اگر کسی خردگرا و خردمند باشد میداند.
مذهبی و ملی و خلقی و مترقی دانستن اینان
نشانه نادانی و ناشی از نادانی است.
فقط ایران نیست.
حتی اروپا در معرض خطر خشکسالی است.
آب روزی کمیاب خواهد شد.

 
مگس شناسی نئی
جان ما
خطا اینجا ست.
اگر مگس نباشد
طبیعت و جامعه می گندد و از بین می رود.
مارکسیسم بیاموز تا توان تفکر کسب کنی و دست از هارت و پورت و عوامفریبی برداری

 
 می خواهم هر آنچه که از کودکی به خوردم داده اند ،
روی خودشان بالا بیاورم.
از دور ریختن عقایدی که به من تلقین شده بود ، آرامش مخصوصی در خودم حس میکردم...
"صادق هدایت"

آره.
نفی مکانیکی و خرکی و دل خوش کنکی کهنه
و
باد در غبغب انداختن اشرافی
آسان است.
ولی جایگزین سازی کهنه با نو
دشوار.
هدایت به لحاظ جهان بینی
کمترین فرقی با روحانیت ندارد.
هدایت برای جامعه فئودالی
آلترناتیوی جز غرب امپریالیستی و چه بسا حتی فاشیستی ـ نازیستی ندارد.
درست در زمانی که خلق های آسیا و افریقا بر ضد استعمار امپریالیستی برخاسته اند،
هدایت دست به انتحار می زند.
هدایت در بحث خیابانی با احسان طبری
از شکست انقلاب دموکراتیک ضد فئودالی در آذربایجان و پیروزی ارتجاع فئودالی ـ درباری ـ امپریالیستی کیف خر می کند


 
 فکرِ عشق آتشِ غم در دلِ حافظ زد و سوخت
یارِ دیرینه ببینید که با یار چه کرد

آره.
عشق کسب و کار علافان و عیاشان است.


در دنیا خفتگانی هستند که بیداریشان
همچو بیداری اژدها وحشتناک است.
تاریخ بشر اثبات کرده است ...
که مذهبیون متعصب و ابلهان خرافاتی
بدترین نوع آن هستند.
تنها انقلاب خطرناك، انقلاب گرسنگان است
من از شورش هايى كه دليل آن، بى نانى باشد
بيش از نبرد با يك ارتش 200 هزار نفرى بيم دارم...
« مذهب » بهترین وسیله برای
ساکت نگه داشتن عوام است
اگر مذهب وجود ندا‌شت
فقرا ثروتمندان را قتل عام می‌کردند !
« مذهب » بهترین وسیله برای
ساکت نگه داشتن عوام است
اگر مذهب وجود ندا‌شت
فقرا ثروتمندان را قتل عام می‌کردند»
ناپلئون بنا پارت

این فقط نصف حقیقت است
این تعریف نیم بندی از فونکسیون مذهب است.
این به معنی افیون توده بودن مذهب است.
مذهب اما افیون محض نیست.
مذهب
به قول مارکس
دیالک تیکی از آه و افیون است.
مذهب میتواند توده را امید بخشد و به پیکار سوق دهد.
به قول انگلس
همه جنبش های انقلابی دهقانی در طول قرون وسطی فئودالی
زیر لوای مذهب بوده اند.
فقط در آلمان
دهقانان زیر لوای مذهب ۳۰ سال بر ضد اشراف فئودالی و روحانی
جنگیده اند.
آنهم چه بسا تحت رهبری کشیشان زن و مرد انقلابی
نظیر کشیشه و کشیش مونتسر که کلیساها را به خانه رعایا و بیمارستان و خوابگاه تبدیل کردند
 




سووشوون
رمان خوبی است.
جلال
اما نیمه فاشیست ـ نیمه فوندامنتالیست بوده است.
جنقوری اسلامی
را جلال به تقلید از واتیکان
به اشرافیت فئودال و روحانی نکبت پیشنهاد کرده است



هویدا شخصیتی انقلابی ـ بورژوایی بوده است.
ضد دیالک تیکی روحانیت مرتجع نکبت بوده است



هی هدایت حواس پرت
ملت کذایی
غیرت دارد
ولی حاکمیت و قدرت ندارد.
اکابر توانگر کند فرد را

به عوض هارت و پورت
سعی کن هر روز
تعریف مفهومی را فراگیری
تا پس از صد سال
بتوانی
انشاء الله و ماشاء الله
بیندیشی.


روزا لوکزمبورگ
مرا اندرزها و احکامی تحت تأثیر قرار می دهند
که
اندرزگو خودش اندرزها و احکام خود را جدی گرفته باشد.

چرا
مش روزا؟
مگر صحت و سقم (حقیقت و بطلان) اندرزها و احکام
در اندرزگویان است؟
ما
اصولا و اساسا
باید
به صاحب نظر و صاحب اندیشه بی اعتنا باشیم
تا گول نخوریم.
چون چه بسا خرافاتی از قول تو و چه گوارا و مارکس و لنین و هوشی مین و مائو
تبلیغ می شوند
که
باید به چالش مارکسیستی کشیده شوند و چه بسا حتی رد شوند



کدام مذهبگرایی
مش مولوی؟
فوندامنتالیسم
جریانی ضد مذهبی است.
فرق فوندامنتالیسم با فاشیسم و نازیسم
این است
که ماسک مذهب بر سر کشیده است تا توده های عقب مانده از قافله روشنگری را به دنبال کشد و به دوزخ ببرد.


نه.
مذهب
فرمی از شناخت و شعور است.
شعور مذهبی
سومین پله تکاملی در نردبان شناخت و شعور بشری است
شعور مذهبی
نتیجه نفی دیالک تیکی شعور اساطیری و هنری است.
شعور مذهبی
هم با شعور فلسفی نفی می شود.
نخست با شعور فلسفی بورژوازی (فلسفه کلاسیک بورژوایی المان)
نفی دیالک تیکی شده است
و
بعد با شعور فلسفی پرولتاریا (فلسفه کلاسیک پرولتاریای آلمان و یا مارکسیسم)
الترناتیو شناخت و شعور مذهبی
شناخت و شعور مارکسیستی است.
هر نقد دیگری از مذهب
ارتجاعی است.
یکسان انگاری شعور و شناخت مذهبی با خرافات
خود خرافه ای بیش نیست.
چرا آدرس باد پول آور را به حریف فوق لیسانس ندادید؟


آره.
ولی خودکشی
به هر دلیلی هم که باشد
کسب و کار خران است و نه خردگرایان و خردمندان.
زنده باد زندگی


آره.
خودکشی باید تحلیل مارکسیستی شود.
خیلی ها از خودکشی فضیلت می سازند
و
عملا
جوانان ناقص العقل
را
تشویق به شق القمر خودکشی می کنند


هدف از برجسته سازی قومیت این و آن چیست؟
یکی از اهداف مهم پانیسم (فاشیسم وطنی)
تعیین کننده جا زدن تعلقات قومی افراد بشری است.
این زباله ها
بی شرمانه
راسیسم را نمایندگی میکنند و از تفاوت ها و تضادهای نژادی عرعر می کنند.
همه انسان ها بی اعتنا به تعلقات قومی و ملی و مذهبی و جغرافیایی و تباری و «نژادی» کذایی برابرند و خواهر - برادرند.



این چیزها
به خریت ربط دارند
به فئؤٔدالسسم ربط دارند
این چیزها
کمترین ربطی به مذهب ندارند.


زبان در جهان ای خردمند چیست
جز ابزار ابراز اندیشه ای؟
پس فخر فروشی به زبان
نشانه خریت است
و
نه نشانه خردمندی و روشنی و روشنگری

خودکشی کسب و کار خران است.
ادم ها
برابرند و خواهر ـ برادرند
و
بر خلاف دعاوی فاشیست ها و فوندامنتالیست ها
به بزرگ و کوچک طبقه بندی نمی شوند.


سالمندان
خودشان قادر به فهم چیزی نیستند.
برای خردسالان هم خرفهم کردن مسائل به سالمندان
خسته کننده است.
سنت اگزوپری

لاشخوری به نام صمد بهرنگی هم
همین لاطائلات هنرمند امپریالیستی را
در قصه اولدوز و کلاغ ها
مو به مو تکرار کرده است.
وارونه بینی و وارونه اندیشی و وارونه نمایی به نیت عوامفریبی
همین است:
مادران و پدران
خر اند
و
خردسالان
خردمندند.


اتفاقا ای بدبخت بیسواد
انگلس
به نقش دیالک تیکی مذهب پافشرده است:
همه جنبش های انقلابی در سرتاسر قرون وسطی زیر بیدق مذهب بوده اند.
انگلس.
برو کلاس اکابر و بعد بیا و هارت و پورت بکن
تا ما هم برای امواتت صد پارس اعلی به زبان پارسی لفرتسیم.



مذهب موضوع روانشناسی و روانکاوی نیست. مذهب موضوع فلسفه است.با چرخ خیاطی نمی توان زمین را شخم زد. لاطائلات فروید فقط به درد عوامفریبان می خورد


نژاد از مفاهیم بیولوژی است. هزارا ن سال قبل نژادها به طبقات اجتماعی تبدیل شده اند. نژاد را فاشیست ها و پانیستهای مرتجع به کار می برند که نه ارزش علمی دارد و نه اعتبار عقلی



اینشتین هم کرد بوده است.
دنیا حول محور کردها می چرخد.
پانکردیسم همین است. عردوغان هم ادعا میکند که ترک ها امریکا را کشف کرده اند.


منظور از خر
که
خر نیست.
خر
که خر نیست.
خر
به عنوان ضد دیالک تیکی خردمند و خردگرا به کار می رود.
شوروش
واکنشی غریزی و خود به خودی و خرکی است.
شورش
به آگاهی انقلابی و علمی و تشکل و تحزب و ایدئال و آرمان و آماج
نیازی ندارد.
شوروش
هنر نیست.
شورش
فضیلتی نیست.
هنر انقلاب است.
هنر کسب آگاهی و اشاعه مشقت بار آگاهی علمی و انقلابی است.
هنر
تشکیل حزب طراز نوین طبقه کارگر است.
هنر خواندن فاتحه ای بلند بر سرکوب و ستم و نابرابری و استثمار و استحمار و استعمار است



حجاب چیست و فونکسیون ایده ئولوژیکی حجاب از چه قرار است؟
حجاب که فقط استتار فرمال و صوری رنان نیست.
حجاب زنان
مثل ریش و تسبیح و جای مهر بر پیشانی و نماز جماعت و به دوش کشیدن سجاده و حج رفتن و جهاد و بمب گذاری و انتحار عنقلابی و غیره نران است.
حجاب
سمبل است.
حجاب سمبل فوندامنتالیسم اسلامی است.
حجاب سنگر است.
حجاب ضمنا اسباب عوامفریبی همگانی است.
توده مسلمان
این زباله ها را به قدرت رسانده است که جلوی می نی ژوپ و غیره را بگیرند و عفت عمومی را حفظ کنند.
درست به همین دلیل
حجاب
برای اینها مهم است.
حجاب به گسترش پایگاه اجتماعی اینها مدد می رساند.
ضمنا با حجاب
در میان مسلمانان کشورهای دیگر
پوز می دهند و خود را پاسدار اسلام جا می زنند.


اسرائبل
ملت دارد که به زبان واحد سخن می گویند و سرزمین واحدی دارند.
جنقوریان چه بسا اصلا فارسی بلد نیستند.
ترک ها سودای پیوستن به عردوغان را در سر دارند،
کردها می خواهند کردستان بزرگ بسازند.
بلوچ ها بلوچستان بزرگ،
اعراب عربستان بزرگ
و الی اخر.
جامعه که نیست.


خوشحالم که زنده یاد صادق هدایت،در دوران ما زندگی نکرد،وگرنه مارک توده ای،مجاهد یا چپول بهش میزدن!!
یادت گرامی

مگر مجاهدین ضد مذهبی اند که انگ مجاهد به هدایت بزنند؟
مگر خود هدایت
شخصیتی مترقی بوده است؟
مگر هارت و پورت ضد مذهبی
نشانه ترقیخواهی است؟
کثیف ترین ضد مذهبی
لاشخوری به نام نیچه بوده است.
دشمنی هدیات و نیچه و لاشخورهای دیگر با مذهب
نه
دشمین با خرافات
بلکه
در واقع
دشمنی طبقاتی و ارتجاعی این زباله ها با توده مولد و زحمتکش است.
مذهب بهانه است.
به در حمله می برند تا دیوار را واژگون سازند.

چشمی به رَهَت دوخته‌ام باز که شاید
 بازآیی و بِرهانیَم از چشم به راهی ...
شهریار
معنی تحت اللفظی:
منتظرم که بیایی و به انتظارم پایان دهی.
بدبختی شیره ای ها همین است.
انگار چلاقند و نمی توانند پا شوند و به دیدار حریف و حریفه بروند.



حریف حتی حرف زدن بلد نیست
ادعا میکند که تلویزیون یک شکل استبداد است.
جنقوریان جن زده
خیال میکنند که هر حرف فرنگیان وحی منزل است


بحث بر سر افراد که نیست.
بحث بر سر مفاهیم و افکار است.
بحث بر سر ظرف و مظروف است.
بحث بر سر ملت و امت است.
بحث بر سر جمهوری و مشروطه است


خوب عضو حزب کم و نیست فرانسه باشد.
 تو با علم کردن این و آن
بیسوادی و تنبلی خود را مستور می داری.
دست به نوعی عوامفریبی می زنی.
 تو حتی وجبی پیش نمی روی.
درجا می زنی.
هنرت خودنمایی
است


در جنقوری اسلامی و منطقه
به استثنای اسرائیل
ملت
وجود ندارد.

اکثریت سکنه جنقوری
اصلا فارسی بلد نیستند.
به همین دلیل
امت
ساخته اند
تا جای خالی ملت را پر کنند.


برای سوار شدن روی حیوان زین ساختند و برای سوار شدن بر انسان دین.
حریف

شما برای دین چه بدیل بهتری دارید؟
خیال می کنید با تحقیر دین
شق القمر می کنید؟
دین فرمی از شعور است.
متدین بودن
درست به همین دلیل
صدهزار بار
بر بی دین بودن شرف دارد.

بی دینی به معنی بی شعوری است
مگر اینکه دین با جهان بینی پرولتاریا یعنی با مارکسیسم جایگزین شود.
مارکسیسمی که شما و نه فقط شما
کمترین خبری ازش ندارید.
هنر شما هارت است و پورت.


ما
از عشق قانونمند حرفی نزده ایم.
ما
از امید قانونمند حرف زده ایم.

عشق
اصلا رابطه نیست.
عشق
وابستگی کورکورانه و غریزی و چه بسا مصلحتی و اوپورتونیستی
به هر رهگذری است.
دوستی رابطه است
چون دو طرفه است.
رفاقت رابطه است.

امید قانونمند
یعنی امیدی که نه دلبخواهی، آرزویی، بند تنبانی و خرافی
بلکه مبتنی بر قانونمندی های عینی مربوطه باشد.
مثال:
اکنون در جنقوری اسلامی و جهان
ارتجاع در پیشروی است.
طبقه کارگر و جنبش کارگری در حال عقب نشینی از همه سنگرهای مبارزاتی است.
کسی در این شرایط نکبت دم از سعادت بشری بزند
اگر خر نباشد
خر پرور است



ما کی گفتیم که سوئد الگو ست؟
ضمنا کی گفته که در ایران ملت وجود دارد؟
اینجا
بحث بر سر دیالک تیک ظرف و مظروف است.
جمهوری
فرم است
و
از این لحاظ
فرقی با سلطنت ندارد.
ما برای تفهیم انیدشه
سوئد را مثال زدیم.
کسانی که دم از جمهوری خواهی می زنند
عوامفریب اند.
چون محتوای فرماسیونی و طبقاتی جمهوری را مسکوت می گذارند.
جمهوری
هم
می تواند کاپیتالیستی باشد که در ایران است
و
هم
میتواند سوسیالیستی باشد.
تفاوت بین ایندو از زمین تا آسمان است.
اوپوزیسیون ایران در عوامفریبی فرقی با جنقوری اسلامی ندارد.
سلبطنت طلبان با کارت باز بازی می کنند
ولی جمهوری خواهان
دست به خر پروری می زنند تا ماهیت ضد خلقی خود را پنهان دارند.



کسانی که این لاطائلات را می سازند
اگر ابله نباشند، ابله پرور اند.
زن ستیزی
نه
خاص ایران است و نه تازگی دارد.
زنان در جامعه اولیه هزاران سال
چه بسا
سالار جامعه بوده اند.
پس از گذار از کمون اولیه به جامعه برده داری
و تشکیل طبقات و جامعه طبقاتی
مولدین جامعه
یعنی زنان و زحمتکشان به لحاظ اجتماعی
سقوط می کنند و برده تلقی می شوند
و
حتی سلب آدمیت می شوند و ابزار سخنگو تلقی می شوند.
این تحقیر زنان و زحمتکشان چند هزار سال طول می کشد.
در همین اروپا حتی زوحمندی زنان زیر علامت سؤال قرار داده می شود
به همین دلیل زنان عاصی را در تل آتش می سوزانند.
برابری زنان با نران
یکی از دستاوردهای جنبش کارگری انقلابی است و بورژوازی مجبور به تمکین می شود و در حرف و ادا و اطوار هندوانه پوک زیر بغل زنان می چپاند.

در رابطه با نفت
باید گفت که فقط نفت نیست که غارت می شود.
آنهم نه فقط در ایران بلکه در کلیه کشورهای تحت استععمار
پایان این سیستم مستعمراتی و چپاول دار و ندار کشورهای در حال توسعه
نیز پس از پیروزی انقلاب اکتبر و پیروزی ارتش سرخ بر فاشیسم میسر می شود.



درخت بالنده
به معنی مضاعف کلمه،
بالنده
هم به لحاظ ماهوی
و
هم به لحاظ صوری


چرا؟
مگر می شود در شرایط کنونی خندید؟
۸۰ میلیون نفر دربدرند.
ضمنا
عشق کسب و کار خران است.
عشق وابستگی خرکی به رهگذری است.
چیزی ضد عقلی است.
امید
باید قانونمند باشد.
انتظار الکی امید نیست.
امید خرکی و الکی خودفریبی است و نه امید.

هم شاه مترقی تر از این زباله ها بوده و هم شازده مترقی تر از این زباله ها ست. بالاتر از سیاهی رنگی نیست. در سال ۵۷ هم عن گلاب شده و نه انقلاب. انقلاب تعریف دارد. لامصبا


کسانی که فقط کار می کنند، فرصت رؤیا ندارند.
بدون رؤیا اما کسی خردمند نمی شود.
فرنگی خر

بنا بر منطق تق و لق فرنگی
خردمندترین کسان جهان
علافان اند
و
خرترین افراد
زحمتکشانند.

یکی نیست به فرنگی خر بگوید:
کار مهم ترین طریق و ترفند برای تفکر و خروج از خریت است.
به قول فرزانه ای
خالق بشر کار است.



حضرت شکسپیر هم در اثرش تحت عنوان مکبث
همین کار حضرت علی را میک ند:
جنگل شروع به حرکت میک ند.

پیدا کنید ترفند شکسپیر را
مشروطه و جمهوری
فرم اند.
ظرف اند.
در دیالک تیک فرم و محتوا
تعیین کننده محتوا ست.
در دیالک تیک ظرف و مظروف (قابلمه و قورمه سبزی)
تعیین کننده مظروف و قورمه سیزی است.
سوئد سلطنتی است
ولی صدها بار بهتر از جنقوری های عنگوری است
سعدی صدهابار گفته است:
صورت زیبای ظاهر هیچ نیست
ای برادر سیرت زیبا بیار


اینها
به احتمال قوی
معتادتد
و
حرف دهن خود را حتی نمی فهمند.
از دکتر ولایتی مصاحبه ای منتشر شده بود
که دال بر اعتیاد به هروئین بود.
دکتر اطفال
حتی بدتر از اطفال حرف می زد.


ما در جنقوری اسلامی
با سقوط فکری و فرهنگی وحشت انگیزی سر و کار داریم.
دیروز به حریفی عنقلابی گفتیم:
چرا گذشت را گزشت نوشته ای؟
گفت:
گذشت
واژه ای عربی است
ولی گزشت واژه ای پارسی است.

حریف حتی نمی دانست که در زبان عربی حرف «گ» وجود ندارد.
به همین دلیل
اعراب
گیلان را جیلان تلفظ می کنند


ما نباید میان آثار لنین و اثار این و ان راجع به لنین و لنینیسم علامت تساوی بگذاریم.
لنینیسم
تداوم علمی به نام مارکسیسم است.
آثار لنین و آن و این
ربطی به مارکسیسم و لنینسم ندارند


مجاهدین کجا قیام مسلحانه کردند؟
مش عباس عبدی.
گروه فرقان و مجاهدین و غیره
دست به ترور آخوندها زدند.
ترور با قیام فرق دارد.
۴۳ سال است که آخوندها هم در مقیاس جهانی دست به ترور و بمب گذاری می زنند.
میلیون ها دلار از دارایی مردم برای گذاشتن بمبی در کنیسه ای و یا پرتاب موشکی به نقطه ای حیف و میل می شود.
این که قیام مسلحانه نامیده نمی شود.
مجاهدین را می توان
نماینده آنارشیسم شیعی محسوب داشت.
و
آخوندها را نماینده فوندامنتالیسم شیعی.
ترور کسب و کار آنارشیسم و فوندامنتالیسم است.


مطمئنید که
خودتان
مترقی تر از شاه و شیخید؟
مخالفین شاه و شیخ
مرتجعیت و خریت خود را در لفافه انتقادات بندتنبانی از شاه و شیخ
پنهان می کنند.
هارت ها و پورت های شان
برای استتار توخالی بودن خودشان است.
اینها کیستند و خط مشی و جهان بینی شان چیست؟
ضمنا دلیل مخالفت شان با شاه و شیخ چیست؟
چه بدیل بهتری برای نظام شاه و شیخ دارند؟


آره.
اعتراضات قرن ۲۱
همه جا از همین قماش و از همین قرارند:
فرمالیستی اند.
نتیجه نهایی این عنگلابات
برداشتن روسری و عبا و عمامه است و بس

حرف نزنی
سنگینتری.
هر چه بیشتر حرف بزنی
بیشتر آبرو می بری.
کدام خری ادعا کرده
که
گذشت
کلمه عربی است
و
گزشت
کلمه پارسی است؟


قهر
یا نتیجه فقر فکری است
و
یا نتیجه فقر اجتماعی است.
فرنگی

نه.
قهر
ضمنا می تواند نتیجه غنای فکری باشد.
به قول فرزانه ای
قهر
قابله انقلاب است
نه.
این سفر دو نفره ربطی به جنگ پوتین و پالان ندارد.
پشت پرده هست بازی های پنهان ای حریف.
امپریالیسم جنگ جهانی سوم بر ضد جمهوری خلق چین را تدارک می بیند.
صدر اعظم المان هم به ژاپن سفر کرده و قراردادهای مهمی بست


آره.
آدمیان
بدون مداخله این و آن
به پیرگشتن و زشت گشتن و خرفت گشتن خود
پی نمی برند.
یعنی خود را همیشه همان استنباط و احساس می کنند.
این ترفند غریزه حفظ نفس است که آدمی را از پی بردن به پیری و زشتی و خریت خود باز می دارد.
بهتر هم همین است.
ظاهر زیبای ظاهر
هیچ نیست.

امروزه
خلایق هر چه می خوانند
ضمنا از خود می پرسند:
آنچه که می خوانیم صحت دارد؟
فرنگی

هی فرنگی
امروزه
کسی چیزی نمی خواند تا در صحت ان شک داشته باشد.
خلایق دنبال عکس اند.
دنبال عکس ساکن و سیارند.
عکس هر چه لخت تر باشد
پر مشتری تر است.
خلایق عرعر را حتی از یاد برده اند چه رسد به اندیشه.
ما که خروارها مغز خر خورده ایم و به انتشار اندیشه می پردازیم
احدی سطری از افکار را نمی خواند.
بعضی ها الکی لایک می زنند و می گریزند





ماشین سحرآمیزی وجود دارد که گاز کربنیک هوا را می مکد.
ضمنا هزینه ای هم ندارد.
اسمش درخت است.
فرنگی علامه

اولا
فقط درخت نیست.
همه نباتات همین فونکسیون را دارند.

این هنوز چیزی نیست.
نباتاتت از گاز سمی کربنیک مواد غذایی لز قبیل سبزیجات و میو جات و دانه جات و ریشه جات مثلا سیب زمینی و شلغم و هویج و تربچه و الی آخر تولید می کنند.

اینهم هنوز چیزی نیست.
نباتات
ضمنا
گاز حیاتی اکسیزن در جو زمین پمپاژ می کنند.

اگر نباتات نبودند
حیات در کره زمین امکان ناپذیر می گشت.

اینهم هنوز چیزی نیست.
نباتات هزاران تن بخار آب در هوا منتشر می کنند که به تشکیل ابر و بارش باران منجر می شود

یادمان نرود
اگر هوا بیش از حد گرم باشد
نباتات
به عوض پمپاژ اکسیژن
گاز سمی کربنیک منتشر می کنند.
پدیده ای که با گرامایش دمای زمین
دردسر زا شده است.
چون پمپاژ گاز کربنیک به گرم تر شدن دمای زمین منجر می شود.


آش نذری
هر کسی آن درود (درو می کند)
عاقبت کار که کشت.
سید حسین مجیدی


این نه تعریف نیکی
بلکه تحریف ضد علمی وضد عقلی و فاشیستی مفهوم خیر و یا نیکی است.
قدرت یابی هر لاشخوری که او را به مظهر خیر مبدل نمی کند.
قدرت فردی و باندی که ریشه شر است و نه ریشه خیر.
مثلا قدرت یابی هیتلر و باند خونخوارش در آلمان
که
به استحاله او و باند او به مظهر نیکی منجر نشده است.
به زنده زنده سوزاندن ۶ میلیون شهروند یهودی و کمونیست و کولی منجر شده است
به کشتار ۳۰ میلیون شهروند اتحاد شوروی منجر شده است.
به تبدیل قاره اروپا به گورستان پهناور منجر شده است.


فکرش را کرده ایم.
مشکل مان در پیدا کردن قبله است.
فقط اینشتین می تواند از عهده انجام چنین کاری برآید.
اینشتین هم برای زیارت قبر قمر بنی هاشم
از نیویورک پا برهنه راه افتاده و پیدا کردنش آسان نیست.


ما در کشتی های به دنیا آمدیم که قبل از به دنیا آمدن ما به آب انداخته شده بودند.
کیرکه گارد

هی دانمارکی حواس پرت پرت و پلا نویس
تو کجایی تا شویم ما چاکرت
چارقت دوزیم کنیم شانه خرت؟

کشتی همانقدر می تواند قبل از پیدایش آدمیان وجود داشته باشد که امثال تو قبل از پیدایش ننه و بابایش وجود داشته باشند.
کشتی
سازنده دارد
سازنده ای به نام نجار
کشتی ضمنا ناخدا (کشتیبان) و خدمه و غیره دارد.
کشتی بان و خدمه ای به نام آدمیان


دی ان آ
چه ربطی به روند تفکر دارد؟
تفکر
بر خلاف توارث
اکتسابی است و نه لدنی و ارثی و مادر زادی.

مادران ما
نه سواد داشتند و نه مسواک و خمیر دندان و دندان.
تفکر
فراگرفته می شود.
آنهم به مشقتی عظیم.


هانا آرندت
خیال می کند که هر گردی گردو ست.
برخورد هانا آنردت به اوتوریته
خرکی است.
ما با دو نوع اوتوریته سر و کار داریم:

۱
اوتوریته برخوردار
که قصد خر پروری و سواری دارد.
مثلا هیتلر
موسولینی
فرانکو
خمینی
خامنه ای

۲
اوتوریته خیرخواه
مثلا
مادر
پدر
عمو
پدر بزرگ
دایی
خواهر و برادر بزرگ
منتقد انقلابی ـ اجتماعی
مثلا
مارکس
انگلس
لنین
هوشی مین
معلم
استاد دانشگاه
کودک و محصل باید ایندو نوع اوتوریته را از یکدیگر تمیز دهد.
آموزش و پرورش و مبارزه و اداره و حزب و سازمان سیاسی بدون اوتوریته محال است.
حتی میان پرندگان و حیوانات اوتوریته وجود دارد تا صید و شکار و تربیت جوجه ها و توله ها سازمان دهی شود و امکان پذیر گردد.
چه رسد به جامعه بغرنج بشری.


گرنیکا
بمباران شهر آنتی فاشیستی با هواپیماهای فاشیسم آلمان در اسپانیا
از دید پیکاسو


ادامه دارد.