۱۴۰۲ اردیبهشت ۱, جمعه

درنگی در اندیشه ای (۷۵۰)

 

میم حجری

آنان که می توانند شما را معتقد به چرندیات کنند، قادر هستند که شما را به انجام اعمال قساوت آمیز وادار سازند.
ولتر


ایراد اسلوبی این ادعای ولتر

 در متد فکری ( بینش، طرز تفکر) سوبژکتیویستی او ست:
ولتر

 به همین دلیل
افراد را بر افکار مقدم می داند.

از افکار به طور کلی و مبهم به عنوان چرندیات دم می زند.

از تحلیل افکار پرهیز می ورزد.

 
 جامعه به نظر او 

طویله است و اعضای آن، مشتی گاو و خر اند 

و 

کسانی 

 چرندیات به خوردشان می دهند تا آنها را به انجام اعمال معینی سوق دهند.

 
ولتر
نقش تعیین کننده در دیالک تیک سوبژکتیو ـ اوبژکتیو را از آن سوبژکتیو می داند.
مشخصه طرز تفکر سوبژکتیویستی  

همین است.

 
ایراد این طرز تفکر ولتر
ضمنا 

در برجسته سازی عنصر ها و ماست مالی ساختارها و سیستم ها ست.

یعنی

او

دیالک تیک عنصر و ساختار و سیستم 

را

نمی شناسد.

 
ولتر 

نمی داند که جامعه دیالک تیکی از زیربنای اقتصادی (حاکمیت طبقاتی و طبقه حاکمه قدر قدرت) و روبنای ایده ئولوژیکی است.

 
مهره های مورد نظر ولتر
نماینده و مأمور طبقه حاکمه اند و به فرمان طبقه حاکمه و برای حفظ و تحکیم و تکثیر منافع طبقه حاکمه عمل می کنند.
ولتر
مثل ساده لوحان و عوامفریبان
نوکر و نماینده و مأمور را می کوبد
ولی 

از فرط خریت
دست به طبقه حاکمه به مثابه ارباب نمی زند.

 
شعار مرگ بر شاه و شیخ
حاوی و حامل همین ایراد خرکی است:
بدین طریق

مهره مطلق می شود و سیستم فراموش.
نوکر تقبیح می شود و ارباب فراموش و چه بسا تجلیل.

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر