۱۴۰۲ فروردین ۲۹, سه‌شنبه

درنگی در فرمایشات حریفی عیرانی (۱)

 

میم حجری

 

علی یعقوب وند

مارکسیسم لنینیسم مذهب قرن بیستم، بدون خدای آسمانی اما با خدایانی زمینی
مارکسیسم را می شود مذهب قرن بیستم نامید و البته اگر بخواهیم این مکتب را با اسلام مقایسه کنیم لنینیسم را هم میتوان معادل شیعه گری قرار داد.
همچینن در آنالوگی با اصول دین اسلام، یعنی توحید، نبوت و معاد می شود ماتریالیسم تاریخی، ماتریالیسم دیالکتیک و مبارزه یا نبرد طبقاتی را اصول این دین برشمرد و لنینیسم هم با اضافه کردن انقلاب به رهبری طبقه کارگر و نامگذاری "دوران" به دوران امپریالیسم بعنوان آخرین مرحله سرمایه داری، در واقع دو اصل مذهب شیعه، یعنی عدل و امامت را تئوریزه نمود. 
 
این حرف ها را می توان تحلیل کرد.

۱
مارکسیسم لنینیسم مذهب قرن بیستم، بدون خدای آسمانی اما با خدایانی زمینی

اگر منظور از مذهب، فرمی از شعور باشد، 
فلسفه مارکسیستی هم به عنوان فرم دیگری از شعور
 نافی دیالک تیکی همه انواع شعور ماقبل 
(شعور هنری، اساطیری، مذهبی و فلسفی از آنتیک تا اواسط قرن نوزدهم) 
بوده است.

مذهب
هم
نافی دیالک تیکی شعور اساطیری و هنری بوده است.

نفی دیالک تیکی
یعنی 
نقد و حذف جنبه های منفی و مرده کهنه 
و 
حفظ و توسعه جنبه های مثبت و زنده کهنه.
 
به همین دلیل، 
ما
 در آثار اساطیری
 با آثار هنری نفی شده 
و
در
 آثار مذاهبی 
(کتب مقدس)
 با آثار هنری و اساطیری نفی شده سر و کار داریم.

خدا چیست؟

خدا یک مفهوم فقهی و فلسفی است.

مفهوم چیست؟

هر مفهومی نتیجه تجرید چیزهای بیشمار معین و مشخص و مادی است.

مثال:
مفهوم درخت
نتیجه تجرید سرو و صنوبر و سپیدار و چنار و غیره است.

مفاهیم چیزهای انتزاعی و ذهنی اند.
یعنی
نتیجه انتزاع و یا تجریدند و فقط در ذهن ما وجود دارند.

مفهوم خدا
هم
نتیجه تجرید قوای طبیعی و جامعتی است.

خدایان اساطیر
نتیجه تجرید قوای غریزی و طبیعی و جامعتی بوده اند.
 
بزرگترین خدای اساطیری در یونان باستان
زئوس بوده است
که
آذرخشی در دستی و عقابی در دست دیگر داشته است.
افرودیت خدا و یا الهه عشق و زیبایی و شور جنسی بوده است.

خدای مذاهب بزرگ
نتیجه تجرید اعضای طبقات حاکمه بوده است.

مثال:
الله
همه خصوصیات سلاطین و خوانین برده داری و فئودالی را دارد.
سلاطین و خوانینی که به قول سعدی
از فرط خریت
به سلامی، گردن می زنند و به دشنامی، خلعت می بخشند.

مارکسیسم
خدایان را تعریف می کند و ماهیت طبقاتی و غریزی و طبیعی شان را کشف و افشا.

همین و بس.
و
همین
کار کمی نیست.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر