۱۴۰۲ اردیبهشت ۱, جمعه

درنگی در عندیشه ای از میلان گوندورا (۲)


میم حجری

اعتقاد تفکری است که متوقف شده، منجمد شده 

و 

آدم معتقد 

آدم محدودی است که از اندیشیدن می هراسد. 

او در چهار چوب اعتقاداتِ پیشینان خود 

به زندگی ملال آور و تکراری خویش ادامه می دهد

 و 

با آن احساسِ امنیت می کند.
وقتی ملتی دنباله روی پیشینان خویش گردید

 نباید انتظار داشته باشد

 زندگیش بهتر از اجدادِ خود باشد!
میلان کوندرا 

 

۱

اعتقاد

 تفکری است که متوقف شده، منجمد شده 

و 

آدم معتقد 

آدم محدودی است که از اندیشیدن می هراسد.

 

ایمان به نظر میلان

تفکری است که متوقف و منجمد شده است.

 

این بدان معنی است

که

به زعم میلان،

از توقف و انجماد تفکر

ایمان زاده می شود.

مؤمن ترین مؤمنان بنا بر منطق تق و لق میلان،

حضرت خر است.

 

روی دیگر این مدال فکری میلان، این است که از حرکت و پویایی تفکر، 

بی ایمانی زاده می شود.

این علاوه بر این، بدان معنی است که بی ایمانی، بهتر از ایمانمندی است.

یعنی 

هر لاابالی و رند و لات و لومپن و لاشخور  

بهتر از هر مؤمنی به اندیشه ای علمی و یا خرافه ای است.


ایراد خلایق در آخرالزمان،

نشخوار طوطی وش، زباله های هر زباله ای است.

هرگز بشر چنین بی مغز و بی شعور، بی فهم و بی فراست و جاهل نبوده است.


ایمان چیست؟

ایمان نتیجه نهایی رسیدن به صحت اندیشه ای است.

قابل بحث

نه

ایمان، بلکه اندیشه است.


ایمان

علل مادی، فکری، طبقاتی، روحی و روانی مختلف دارد.

امام صادق هم کم و یا بیش می دانست.

ایمان به خدا

می تواند نتیجه بی پناهی و بیکسی و بیچارگی باشد.

یعنی

علل پسیکولوژیکی داشته باشد.

یعنی

خالی بودن جای یار و مددکار،

می تواند به اختراع یار و مددکار واهی و دلبخواهی مثلا خدا، حضرت علی، حضرت ابوالفضل و یا حضرات خضر و الیاس منجر شود.

 

ایمان

اما

ضمنا

می تواند نتیجه تفکر و کند و کاو علمی و تجربی و عقلی و عمیق باشد.


ایمان

علاوه بر این، 

می تواند علل طبقاتی و ایده ئولوژیکی داشته باشد.

 

جان رید

 در اثر ارجمندش تحت عنوان «ده روزی که دنیا را تکان داد»

از ایمان عمیق پرولتاریای روس به شخص لنین و حزب لنینی بلشویک

 گزارش داده است.

کارگران در بحث های خیابانی برای استدلالات تئوریکی و اتیکی و استه یکی عنقلابیون روس

تره حتی خرد نکرده اند.

یعنی از دید میلان گوندورا

آدم های محدودی بوده اند که از اندیشیدن هراس داشته اند. 


ایمان خرده بورژوازی و بورژوازی سنتی ـ بازاری به دار و دسته خمینی

و دیدن عکسش در آیینه ماه و مویش در لابلای قرآن

نیز دلیل طبقاتی و ایده ئولوژبکی داشته است.

آدم، آدم است و تحت شرایط معینی، می تواند به هر زباله ای ایمان بیاورد و در راه زباله از جان بگذرد. 


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر