۱۴۰۲ فروردین ۳۱, پنجشنبه

درنگی در اندیشه ای (۷۴۹)


 میم حجری

شجاعت به این معنا نیست
که نباید بترسی.
شجاعت یعنی
در حالی که می ترسی
ادامه بدهی.
(آنجی توماس)


انجی توماس
درک روشنی از تعریف مفاهیم شجاعت و ترس و تهور و تداوم ندارد.

ترس
در دیالک تیک تهور و ترس وجود دارد.
ترس
واکنشی پسیکولوژیکی است.
ترس

 اصلا منفی و مذموم نیست.
ترس 

فقط در ایده ئولوژی برده داری و فئودالی تحقیر و تقبیح می شود.
ترس
آژیر طبیعی و غریزی و عقلی اندام است تا به بقای فرد مدد رساند.
ترس
می تواند به تهور تبدیل شود،
اگر فرد در بن بست گیر کند.
سعدی گفته است:
اگر کسی در تنگنا قرار گیرد به سیم اخر می زند و حمله می برد.

 
ادامه دادن به کاری
امری آگاهانه و ارادی و اختیاری است و نه امری پسیکولوژیکی (روانی)

 

مثال:

 
برای امرار معاش و نمردن از گرسنگی و برهنگی و بی پناهی و بی سرپناهی
فرد به جست و جوی کار به هر ذلت ادامه می دهد.
این ربطی به شجاعت و شهامت و دلاوری فئودالی ندارد.

 
اتفاقا

بورژوازی
بر عکس اشراف فئودال و روحانی
از ترس
فضیلت اخلاقی می سازد
و
تهور را نشانه خریت می داند.

 
به همین دلیل احزاب بورژوایی
محافظه کار، یعنی ترسو، محتاط، ضد انقلابی و کنسرواتیو نامیده می شوند
مثلا حزب محافظه کار انگلیس

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر