۱۴۰۲ فروردین ۲۳, چهارشنبه

درنگی در اندیشه ای از محمود دولت آبادی (۳)

 

میم حجری


۱
مردم از ترسوها خوششان نمی آید، اگرچه خودشان چندان هم شجاع نیستند.
 
  دولت آبادی
در این جمله، مردم را تماتیزه می کند (موضوعیت می بخشد) و از کشف تناقضی اخلاقی در مردم، گزارش می دهد:
مردم ترسو هستند، ولی از ترسوها خوش شان نمی آید.
 
سؤال این است
 که
 دولت آبادی چگونه به این تناقض اخلاقی و فکری پی برده است؟
 
قضاوت راجع به خویشتن و یا همکار و همسر و همراه خویشتن آسان است.
ولی قضاوت راجع به  چندین ده میلیون نفر در مقیاس ملی و چندین میلیارد نفر در مقیاس جهانی آسان نیست.
 
ضمنا
مردم که جمع همگونی نیستند تا با شناخت یک و یا چند نفر از مردم 
بتوان از تناقض فکری و اخلاقی مردم به طور کلی حرف زد.
مردم
علاوه بر این
متشکل از اقشار و طبقات اجتماعی متنوع و متفاوت و چه بسا متضاد است.
 
اخلاق پرولتاریا کجا و اخلاق دهاقین کجا و اخلاق خرده بورژوازی کجا؟
 
دولت آبادی و احمد شاملو و دیگر توده ستیزان توده شناس
خودشان در رابطه با دیالک تیک ترس و تهور 
چه موضع فکری و اخلاقی دارند؟
 
پسر شاملو
  پدرش را فردی به غایت ترسو معرفی می کند.
در حالیکه شاملو از افراطی ترین  مداحان متهوران است.
یعنی
ترسویی است که از ترسویان خوشش نمی اید.
یعنی
کمترین فرقی با توده ترسوی و متنفر از ترسویان ندارد.
 
شاملو
جوان مذهبی ۱۸ ساله ای 
را 
که
 هنرش ماشین دزدی و بمب گذاری و پاسبان کشی بوده است، 
شیرآهنکوهمرد قلمداد می کند، 
ولی توده را مشتی ابله و ترسو و زباله تصور و تصویر می کند.

دولت آبادی 
هم 
در همین کلیدر از گلمحمد مرتجع و مخالف انقلاب سفید، 
پهلوان می سازد 
و
 ضمنا توده را ترسو جا می زند.

سؤال انشائی این است 
که
 ترس بهتر است و یا تهور؟
 
اگر توده ترسو می بود و از ترسوها خوشش می آمد
و 
یا
اگر متهور و از ترسوها خوشش می آمد، 
مورد پسند دولت آبادی قرار می گرفت و دولت آبادی توده ای می شد؟

به سؤال انشائی ترس بهتر است و یا تهور، 
نمی توان پاسخ داد.
برای اینکه اخلاق (اتیک) چیزی روبنایی ـ ایده ئولوژیکی است 
و
 تابع زیر بنای اقتصادی است.
 
یعنی
اخلاق پرولتاریا با اخلاق دهاقین و پیشه وران و اربابان فئودال و روحانی و بورژوا از زمین تا آسمان تفاوت دارد.
 
تهور از سجایای اخلاقی اشراف برده دار و فئودال است.
در حالیکه ترس از سجایای اخلاقی بورژوازی است.
بورژوازی
تا مغز استخوان
 کنسرواتیو و محافظه کار و محتاط و ترسو ست.

حتی
نازی های نازی آباد که مبلغ افراطی تهور بوده اند، 
برای ریختن ترس سربازان، مواد مخدر به خوردشان می دادند.
قرص تهور که به طور انبوه تولید و توزیع می شد.
حتی خود هیتلر معتاد به انواع و اقسام مواد مخدر بود.

علاوه بر این،
دلیل ترسویی و نفرت از ترسویان 
به لحاظ پسیکولوژیکی
به چه معنی است؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر