میم حجری
کسروی
روشنگر زحمتکش برخاسته از جنبش مشروطه بوده است.
ایراد بینشی اصلی کسروی
بیگانگی او با مارکسیسم بوده است.
انتقاد کسروی از روحانیت فئودالی و آیین تشیع
انتقادی سطحی، روبنایی ـ ایده ئولوژیکی و بند تنبانی و عامیانه
بوده است.
۱
روحانیت فئودالی
به
نمایندگی مثلا بروجردی
دیالک تیک ماده و روح
را
دیالک تیک وجود و شعور
را
وارونه می سازد.
جدا نمی کند
پیوندهای دیالک تیکی
را
مثلا
دیالک تیک زن و نر
دیالک تیک غریزه (و نه بدن) و عقل
را
و
دیالک تیک فرد و جامعه
را
حتی
با
بمب اتم
نمی توان جدا کرد.
روحانیت
نماینده ایدئآلیسم عینی است
روح و یا خدا را خالق ماده و یا وجود می داند.
۲
روحانیت فوندامنتالیستی
(خمینیسم و طالبانیسم و داعیش و القاعده و غیره)
جریانی ضد عقلی و ضد خلقی و ضد پیشرفت اجتماعی و ضد کمونیستی و ضد امپریایلستی
است.
همشیره فاشیسم
است.
کسب وکارش
خرپروری و خردستیزی سیستماتیک
است.
متکی بر تروریسم است.
شبیه فاشیسم و اولیگارشیسم است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر