میم حجری
محمود دولت آبادی:
زن
زیستگاری، زایمان، زیبایی و زناشویی
است.
این تعریف استه تیکی ـ ادبی محمود دولت آبادی از زن است
او
واژه زیستگار
را
به
تقلید از واژه پروردگار
ساخته است.
واژه مشابهی
به عنوان زیستگاز (بیوگاز)
مصطلح است
که
دولت آبادی
احتمالا
تحت تأثیر آنه هم بوده است.
این
واژه مدرن زیبایی
است:
پروردگار
یعنی
پرورش دهنده، تربیت کننده، مربی.
سعدی
واژه پروردگار
را
هم
در مورد خدای آسمانی
و
هم
در مورد اعضای طبقات حاکمه زمینی
به کار می برد.
مثلا
در مورد خوانین و سلاطین فئودالی.
زیستگار
یعنی
زندگی بخش
تعریف دولت آبادی از زن
اما
نه
تعریفی فلسفی
بلکه تعریفی استه تیکی ـ ادبی است.
اگر دقت شود
همه
واژه های او حاوی حرف «ز»
یعنی اولین حرف زن اند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر