۱۴۰۱ تیر ۲۷, دوشنبه

زندگی مارکس و انگلس (۲۰۹)

    

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

 

فصل چهاردهم

«مبارزه انترناسیونال در راه حقوق بشر.»

 

۵

سنگپایه جدیدی نهاده می شود.

 

اما برای نیل به آماج های فوق الذکر

هنوز

راه درازی و کار دشواری

در پیش بود.

 

 سازمان ها و نمایندگانی که به انجمن بین المللی کارگران پیوسته بودند،

به ندرت

دارای شعوری مبتنی بر کمونیسم علمی بودند.

 

اغلب آنها

طرفداران تصورات خرده بورژوایی ـ سوسیالیستی

بودند

و

کم نبودند، کسانی که هنوز کم و بیش در قید و بند ایده ئولوژی بورژوایی گرفتار بودند.

 

از این رو

تصورات شان راجع به برنامه و ساختار سازمانی انترناسیونال (انجمن بین المللی کارگران)

تفاوت های فاحشی با هم داشتند.

 

مارکس

هم

متوجه قضیه شد.

 

مارکس برای کار در گروهی انتخاب شده بود

که

وظیفه اش تدوین اسناد برنامه ای انترناسیونال

بود.

 

نماینده ای از انگلستان و فرانسه و ایتالیا

طرح های شان

را

مطرح می سازند.

 

آنها

طرح های خود

را

با

حسن نیت

نوشته اند.

 

ولی

طرح های شان

به

لحاظ نظری (تئوریکی)

مغشوش

بوده اند،

به

لحاظ تاریخی

کهنه

بوده اند

و

ضمنا

روده درازانه

بوده اند.

 

چند شب و روز

در

خانه مارکس

تشکیل جلسه می دهند.

 

نهایتا

ویلیام راندال کرمر

ـ رهبر متنفذ سندیکاهای انگلیس ـ

و

گئورگ اودگار

اعلام می دارند

که

«دکتر کارل مارکس

بی کمترین تردید

مناسب ترین شخص در مناسب ترین جا ست.»

(تأسیس انترناسیونال اول، ص ۳۱)

 

بعد

همه طرح ها را در اختیار مارکس می گذارند و می روند.

 

مارکس

در

۲۱ ماه اکتبر

دست به کار می شود

و

در

عرض ۶ روز

به

تحریر دو مطلب

می پردازد

که

جزو مهمترین اسناد اساسی جنبش بین المللی کارگران اند:

 

۱

«اساسنامه موقت» انجمن بین المللی کارگران.

 

۲

برنامه توضیحی

که

حاوی پیام تأسیس انترناسیونال

است.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر