۱۴۰۰ آبان ۲۱, جمعه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۶۸۵)

 

 

  Bild

 

میم حجری

 

۹۸۴۱

سنگ سخنگو

نه.

سطر سطر اشعار و افکار و آثار شاملو نیچه ئیستی است.


۹۸۴۲

سنگ سخنگو

چین

به مستعمره امریکا

یعنی

به تایوان گفته می شود.

حتی رسانه های امپریالیستی

جمهوری خلق چین را به رسمیت می شناسند

و به نام  می نامند.

دعوا هم بر سر مستعمره امپریالیسم است.

امپریالیسم

ج. خ. چین را تهدید به جنگ اتمی می کند

تا مستعمره اش را نگهدارد. 

تایوان آخرین منطقه تحت نفوذ چیانکایچک بود

و او نماینده بورژوازی چین بود.
 

۹۸۴۳

سنگ سخنگو

خوشبختی یک لحظه خوش ست، همون که خیام میگفت

سطلیون

   سگ سخن جو

نه.

خیام

دم را غنیمت می شمرد.

این تئوری اجتماعی او ست.

خیام اصلا به خوشبختی ایمان ندارد.

خیام نماینده نوعی نیهلیسم است.

او هستی اجتماعی را پوچ می داند.

خوشبختی در کار است و کار سرچشمه تفکر و خردمندی است.

خر و خردستیز

می تواند میلیاردر باشد

ولی 

نمی تواند خوشبخت باشد.

 

۹۸۴۴

سنگ سخنگو

ما همین چند سال قبل

مرید این زباله ها بودیم.

پس از تحلیل اشعار و آثارشان

اینها را شناختیم.

بردارید همین اشعاری را که منتشر می کنید

تحلیل کنید.

مثال
دوست داشتن نی لبک ها
 و سگ ها 

شاملو

بدترین دشمن سگ ها ست.

او سگان مفلوک نشسته در جلوی دکه قصابان را که تیپا می خورند و توهین می شنوند

تحقیر می کند.

شاملو  متنفر از آنان و زحمتکشان و تهیدستان است.

بسان شوپنهاور و نیچه که متنفر از سگها و پرولتاریا بوده اند و طرفدار گرگ ها. 

مشخصه مهم فاشیسم

همین توده ستیزی و زحمتکش ستیزی

ضمن طرفدار زحمتکشان جا زدن خود است.

بی شرمند این زباله ها 
 

۹۸۴۵

سنگ سخنگو

نه.

مشد هاینریش بیل و کلنگ.

مثال:

همه آذری ها به زبان واحدی حرف می زنند.

همه المانی ها هم.

ولی سکنه تبریز به لحاظ لهجه با سکنه اردبیل و اهر و ارومیه تفاوت دارد.

سکنه بایر با سکنه برلین به لحاظ لهجه تفاوت دارند

بی انکه یک زبان بیشتر بدانند

به همین دلیل

زبان المانی طبقه بندی شده است:

هوخ دویچ = زبان المانی متعالی

تبریزی ها هم خیال می کنند که زبان شان

هوخ ترک است.

یعنی زبان ترکی متعالی است.

طهرانی ها چطور؟
 
 

۹۸۴۶

سنگ سخنگو

گاهی باید به اعماق ناامیدی فرو بروید تا انرژی لازم برای اوج گرفتن را پیدا کنید.

یلدا


سگ سخن جو

اولا نومیدی

عمقی ندارد

.ثانیا در نومیدی

از انرژی اثری نیست.

نومیدی فلج کننده است و

نه

سازنده و پیش برنده 
 
 

۹۸۴۷

سنگ سخنگو

حکایت جالب و بسیار همخوان بر روزگار چندین دهه ی سرزمین بلاکشیده ی ما…

اسکندر پس از حمله به ایران متردد و نگران بود

از مشاورانش پرسید:

چگونه بر مردمی که از مردم من بیشتر می فهمند

حکومت کنم؟

یکی از مشاوران می گوید:

کتاب هایشان را بسوزان...

خردمندانشان را بکش ...

و همچین پیشنهاد های زشت دیگری

مگر مشاور دیگرش آن را رد می‌کند و می‌گوید:

نیازی به چنین کاری نیست.

از میان مردم آنهای که نمی فهمند،به کارهای بزرگ بگمار،..

به آنهای که می فهمند کار های بی ارزش و نا چیز را واگذار کن ،

نفهم ها همیشه شکرگذار تو خواهند بود..

فهمیده هایا به سرزمین های دیگر کوچ می کنند

یا خسته وسرخورده، در گوشه ای ، انزوا می‌ بر گزینند
 
سگ سخن جو

نه.

والله

ایران در مقایسه با یونان

به لحاظ فکری و فرهنگی و فلسفی و فنی و علمی

تعریفی نداشت.

هنر ایرانیان

در خالی بندی است و نه در خردمندی.

می توان صدها خردمند از یونان نام برد

ولی پیدا کردن خردمندی در  ایران مشقت می طلبد.

ضمنا

اسکندر

ترفندهای دیگری در آستین داشت.

یکی از این ترفند ها

ازدواج با زنان درباری ـ ایرانی بود.

علاوه بر این

ایرانیان کشته مرده  بیگانگانند

و

تشنه به خون همدیگر 
 

۹۸۴۸

سنگ سخنگو

تمایلات جنسی به کودکان مردم

خاص اسلام و افغانستان و طالبان و جمکران و ایران نیست.

سری به جوامع امپریالیستی بزن و ببین.

سؤال این است که دلیلش چیست؟

۹۸۴۹

سنگ سخنگو

عریان فالچی

عقل درست و حسابی ندارد.

چنته اش قوی تر از کله اش کار میکند.


 ۹۸۵۰

سنگ سخنگو

تنبیه بدنی در مدارس و مکاتب تازگی ندارد.

حزب اللهی جان.

تازگی چی دارد؟

 

۹۸۵۱

سنگ سخنگو

زندگي هاي موقتي و دلبستگي هاي موقتي.

آن چيز كه نپايد 

دلبستگي را نشايد
حریفه


سگ سخن جو

همه چیز در تحول مدام است.  
من عاشقم به آنچه رونده است (نیما)

و نه ماننده. 

۹۸۵۲

سنگ سخنگو

دارد آغوشی که آسان می‌کند دشوار ما را

تعریف معشوق غیر اینه؟!

حریفه
 


سگ سخن جو

 قطره سامانیم اما موج دریای کرم

دارد آ غوشی که آسان می کند دشوار ما

بیدل دهلوی

از تبار قطراتیم (مثل قطره ای هستیم).

اما موج دریای بخشندگی

آغوش فراخی دارد

ما را در آغوش می گیرد

و

با خود می برد 

و

مشکل ما را حل می کند.
 

 اگر مصراع دوم این بیت

به تنهایی مطرح شود

در بهترین حالت

به معنی ارضای حوایج جنسی نر و یا زن خواهد بود.

یعنی
 شاعر

حریفه و یا حریف را آلت دستی برای رفع نیاز جنسی قرار داده است،

آلت دستی که تا حد آلت تناسلی

تنزل داده شده است.

هر نر و زن هرجایی هم می تواند

مشکل او را حل کند.

معشوقه چیه؟
 
 

۹۸۵۳

سنگ سخنگو

زیاد ‌که بیدار بمونی چیزایی یادت میاد که خیلی وقت بود فراموشش کرده بودی.

سگ سخن جو

یاداوری درعالم خواب

قوی تر و غنی تر وعمیق تر است

تا در عالم بیداری.

در عالم خواب

حتی چیزهایی رابه یاد می اوری

که اصلا متوجه شان نشده ای

چون مغز در عالم خواب کار می کند و انبار حافظه را زیر و رو می کند.

مثال

حریفی متوجه رابطه همسرش با فردی نشده بود

در عالم خواب

متوجه قضیه میشود 
 و

طلاق می گیرد.

 

۹۸۵۴

سنگ سخنگو

معلم معترض: تا زمانی که جهل و خرافات که نتیجه آن فقر بوده را رها نکنیم، این چرخه ۴۲ ساله ادامه دارد. 


سگ سخن جو

ادعای معلم معترض خرافه ای بیش نیست.

فقر نتیجه جهل و خرافات نیست.

فقر

نتیجه استثمار و غارت توده توسط طبقه حاکمه است.

جهل و خرافات

هم

نتیجه فقر است

و

هم

نتیجه استثمار و غارت دار و ندار فکری خلایق.

فقر = خالی کردن جیب از پول

جهل و خرافات = خالی کردن مغز از توان تفکر 
 
 

۹۸۵۵

سنگ سخنگو

امشب رفتم تولد یکی از دوستام انقدری که از دیدن مامان دوستم خوشحال شدم از دیدن خود دوستام بعد از چندماه خوشحال نشدم .

کاش منم یه همچین مامان پایه و دوستداشتنیه‌ای بشم

سگ سخن جو

فریب خوش آمدن های آنی از این و آن را نباید خورد.

هم

خلایق نقش بازی می کنند

و

هم

آدم به آسانی خر می شود و از هر کسی در اولین دیدار خوشش می آید.

آدم ها هزار روی تو در تو دارند که به تدریج رو می کنند.

بهترین راه شناخت کسی

در افتادن با او ست. 
 

۹۸۵۶

سنگ سخنگو

نه.

خیام از اعضای طبقه حاکمه انگل بوده است.

به همین دلیل زنان را نه آدم 

بلکه آلت تصور می کند و آلت دست قرار می دهد. 

ما همه رباعیات او را تحلیل و منتشر کرده ایم. 

فیسبوق همه را حذف کرده است.
 ولی در تویت همه شان هستند.
اگر دستم رسد بر چرخ چرخون  

از او پرسم که آن چون است و این چون

 

۹۸۵۷

سنگ سخنگو

نوامبر؛ ماه آگاهی از سرطان لوزالمعده

الینا فرهادی


سگ سخن جو

 

ماه آگاهی از سرطان لوز المعده؟

عجب ماهی خدا داده

اگر ما جای او بودیم

به جای ماه

مغز تازه می دادیم
 

۹۸۵۸

سنگ سخنگو

فقر چیست؟

ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨست ﮐﻪ ﻣﻮﺑﺎﯾل تان آیفون جدید ﺑﺎﺷد ﻭ ﺳﻪ عدد از ﺩﻧﺪان‌های‌تان ﺧﺮﺍﺏ ﺑﺎﺷد!

ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨست ﮐﻪ ﻫﺰﺍﺭ و یک فکاهی پشتو، فارسی، و... را یاد داشته ﺑﺎشید، ﺍﻣﺎ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﮐﺸﻮﺭ ﺧﻮﺩتان ﺭا ﻧﺪانید!

ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨست ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ شما می پرﺳد ﺩﺭ ۳ ﻣﺎﻩ ﺍﺧﯿﺮ ﭼﻨﺪ جلد ﮐﺘﺎﺏ ﺧﻮاﻧﺪه اید، و ﺟﻮﺍب شما ﯾک ﮐﻠﻤﻪ ﺑﺎﺷد

«هیــــــــچ»!

ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨست ﮐﻪ در ﺧﯿﺎﺑاﻥ و کوچه ﺁﺷﻐﺎﻝ وکثافت ﺑﺮﯾﺰید ﻭ ﺍﺯ ﺗﻤﺪﻥ و پاکی و صفایی کوچه ها و جاده هایی ﺍﺭﻭﭘﺎ و امریکا ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﻨﯽ!

ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨست ﮐﻪ موتر چند هزار دالری ﺳﻮﺍﺭ باشید ﻭ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ترافیک ﻭ ﺣﻘﻮﻕ شهرﻭﻧﺪﺍﻥ ﺭا رﻋﺎﯾﺖ نکنید!

فقر اينست كه زن داشته باشى و به دختران مردم مزاحمت كنى!

فقر اينست كه انسان باشى و به انسان بودن ارزش قايل نباشى!

بیایید با اندیشه و تفکر زندگی کنیم

با شئیر کردن مطالب کمک کنید تا تعداد بیشتر از انسان ها از این مطالب مستفید شوند.

 داکترجمشیدرسا
 
سگ سخن جو

اندیشه چیست و چگونه تشکیل می شود.

مثالی بزنید.
 

۹۸۵۹

سنگ سخنگو

میگفت موزیسین هست ،

اومده بود چشماش رو چک کنه و عینک بخره ،

می‌گفت از مدیا خوشش نمیاد

چون فقط کورپوریشن ها و سرمایه داری رو تبلیغ میکنه ،

می‌گفت چند روز برای کمک‌به دوستش توی یکی از روستاهای نزدیک اسپانیا بوده و ساده زیستن و سادگی مردمان روستا رو خیلی دوست داشته،

می‌گفت شهر تورنتو کم‌کم‌ داره تبدیل میشه به گورستان آدم ها که قراره لای برجها و پارک‌های مصنوعی که با مجسمه های سنگی آدمها و حیوان‌ها تزئین شده ،راه بروند و احساس زندگی !!کنند.

میگفت اجاره خونه اش و معاشش رو از طریق درس موسیقی و پیانو تامین میکنه ،

می‌گفت خانواده اش همه کاتولیکن واز مادر و پدرش پرسیده که کجاست این عیسای مسیح که زمین رو از این‌مصیبت نجات بده .

اولین‌ بار بود که توی این روزهای آشفتگی با پسر جوونی که عاشق موتزارت و موسیقی و سادگی بود

گپ زدم و امیدوار شدم که توی همین تورنتوی بی پدر هم

ممکنه اتفاقات خوبی در جریان باشه


سگ سخن جو

 

ویرایش:

می گفت که موزیسین است و نه هست 



خلایق هنوز تفاوت است با هست را نمی دانند.


ترونتویی ها اما می توانند بدانند:


است = is


هست = there is



حریف از تضاد شهر و ده


بی خبر است.


چون فقط چند روز در دهات بوده است.


اگر چند سال در دهات مانده بود


به این تضاد نکبت انگیز پی می برد.


مثلا برای کنسرتش مشتری و جا پیدا نمی کرد


اصلا کنسرت و شاگرد پولدار نمی داشت.


شهر و شهریت (مدینه و مدنیت)


یکی از دستاوردهای خجسته بورژوایی است


و


به تحول اساسی جهان و شیوه زندگی جهانیان منجر شده است.


سرمایه داری 

مش گلناز 

فرماسیون اقتصادی است و نه فحش خواهر و مادر.

 

۹۸۶۰

سنگ سخنگو


تعلق به طبقه حاکمه انگل مورد نظر است.

 دانشمندان

چه بسا 

نواکر طبقات حاکمه انگلند.

خیام هم به همین سان.

آدم ها برای طبقات حاکمه انگل آلتند و نه آدم 

چه نر باشند و چه زن.

چه زنباره باشند و چه نرباره
 

۹۸۶۱

سنگ سخنگو

سوسو، مشد حریف.

در زبان آلمانی

اس نه سین بلکه ز خوانده می شود

و زد نه ز بلکه سین .

پطر اسمی ارمنی است. 

پطر مخوف، تزار روس بوده است. 

همه که نباید روح الله و نصرالله و بهرام گور و شهرام شور باشند. 

ارامنه هم حق دارند پطر نامیده شوند و دولتیون بهتر است به اندیشه و ایسم بیندیشند و نه به اسم.

البته اگر انگل نباشند

چون اناگل

به کار

چه کار فکری

چه کار مادی

چه کار هنری

به چشم تحقیر می نگرند.
فقط کالا و سود در آنها می بینند و نه آدم و معنا.
 

۹۸۶۲

سنگ سخنگو

یکی از معایب آموزشی ـ پرورشی بزرگ در ایران

همین امتحانات اند

آموزش و پرورش باید مبتنی بر عشق به دانش باشد و نه مبتنی بر زور.

باید

گام به گام صورت گیرد.

خشت بر خشت نهاده شود.

و گرنه آنچه که بسان ربات در شب های امتحان ازبر می شود

پس از امتحان به بادفراموشی سپرده میشود
  و

مغز خسته و خرد و خراب باقی میماند و بس.

 

۹۸۶۳

سنگ سخنگو

در جامعه و محیطی که معیار آگاهی، دانش و عقل افراد با پول و ثروت سنجیده میشود نه بایست اظهار نظر نمود.

سگ سخن جو

 


این جمله به لحاظ جمله بندی غلط است.
 

ویرایش:

در جامعه ای که معیار آگاهی، دانش و عقل پول باشد نباید ابراز نظر کرد.



این ادعا به لحاظ منطقی و عقلی هم غلط است:


اولا کسی چه میداند که صاحبنظر پول دارد و یا مفلس فی سبیل الله است؟


ثانیا


معیار صحت و سقم نظر


تجربه و عمل و آزمون و آزمایش است و نه حساب بانکی صاحبنظر.


حتی حافظ صدها سال قبل از تولد حریف


می دانست:


خوش بود گر محک تجربه اید به میان


تا سیه روی شود هر چه در آن غش باشد.


نظر مارکس هم همین است.


ثالثا


ابراز نظر صدهزار بار بهتر از سکوت است.


چون نظر به محک حریف می خورد و تصحیح، تکذیب، تأیید ویا رد می شود.





۹۸۶۴

سنگ سخنگو

قیمت کالاها

در بازار تعیین می شود با ترازوی دیالک تیکی عرضه و تقاضا.

به رئیست هم بگو بداند.


 

۹۸۶۵

سنگ سخنگو.

اینها کودکان کارگرانند و نه کودکان کار

نه فارسی می نویسید و نه به اندیشه می پردازید. 

همه کودکان دهقانان و کارگران و پیشه وران

همین جوری کاراموزی می کنند. 

شما بیشک از طبقه حاکمه اید و گرنه می دانستید.
 

۹۸۶۶

سنگ سخنگو

کردها

 در همه ممالک منطقه

در تمامی تاریخ معاصر

 در اوپوزیسیون و پوزیسیون همزمان بوده اند.

وابستگان و کولیان سیاسی بوده اند. 

در کوچ مدام از سنگری به سنگری دیگر بوده اند.

قبیله ای طرفدار شاه و مخالف صدام بوده  

قبیله دیگر برعکس. 

طرفدار صدام و مخالف شاه. 

از موضع مستقل خبری نبوده است. 

تشتت و تجزیه و تلاشی و پراکندگی در ذات فئودالیسم است.
 

۹۸۶۷

سنگ سخنگو

خشم و خروش

کسب و کار خران و خردستیزان است.

خرد چاره ساز است و نه خشم. 
 

انقلاب رهگشا ست و نه عصیان وطغیان خرکی و خودپو


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر