پروفسور دکتر ماتهویس کلاین
برگردان
شین میم شین
۱۱۴
· به نظر ویلی براندت، در کشورهای سوسیالیستی دیگر نیز قرار بود ـ مثل آلمان دموکراتیک ـ به کمک رویزیونیسم، نفوذ ایدئولوژیکی کرد و سیستم جهانی سوسیالیسم را مثل خوره به تدریج خورد و پوک کرد و سرانجام به راه سرمایه داری برگرداند.
۱۱۵
· بنا بر دکترین هالشتاین، می بایستی با این کشورها علاوه بر روابط اقتصادی و فرهنگی، روابط سیاسی و دیپلوماتیک نیز برقرار ساخت ولی تجدید نظر در مرزها را همچنان حفظ کرد.
۱۱۶
· طرح ویلی براندت که می بایستی به عنوان بنیان «سیاست جدید» تلقی شود، مورد موافقت محافلی از حزب دموکرات ـ مسیحی و حزب سوسیال ـ مسیحی نیز قرار داشت.
۱۱۷
· اما برای اینکه قابل استفاده برای امپریالیسم آلمان گردد، اشتراوس آن را توسعه و تکامل داد و جامه مشخص بدان پوشاند.
۱۱۸
· اشتراوس آماج های واقعی رژیم آلمان غربی را صریحتر از ویلی براندت فرموله کرد.
۱۱۹
· همانطور که او در کتاب خود تحت عنوان «طرحی برای اروپا» مطرح می کند، نقشه های هژمونیکی (سرکردگی طلبانه) رژیم آلمان غربی نخست باید در فرم همبود همکاری تحقق یابد و سرانجام به اتحاد سیاسی کشورهای اروپای غربی ـ که یک قدرت اتمی خواهد بود ـ منجر شود.
۱۲۰
· امپریالیسم آلمان فقط در چارچوب چنین اتحاد سیاسی ئی می توانست به اجرای یک سیاست «اروپائی» مؤثر قادر باشد و الحاق مجدد آلمان دموکراتیک و تجزیه و تخریب سیستم جهانی سوسیالیستی را به مثابه پیشمرحله بازسازی سرمایه داری در اروپای شرقی آماج خود قرار دهد.
۱۲۱
· اشتراوس از اروپای یکپارچه سرمایه داری صحبت می کرد که منطقه ای از اقیانوس اطلس تا دریای سیاه را در برمی گیرد:
· «اروپای یکپارچه باید پیشمرحله دول متحده اروپا باشد.
· من البته کشورهای اروپای میانه و شرقی را نیز جزو آن محسوب می کنم.»
· (اشتاروس، «طرحی برای اروپا»، ص ۳۶)
۱۲۲
· برای درک درست ماهیت و آماج سیاست آنتی کمونیستی شرقی «جدید» رژیم آلمان غربی باید طرح اشتراوس را با طرح ویلی براندت ادغام کرد.
۱۲۳
· در حالیکه اشتراوس آماج این سیاست را تعیین می کند، ویلی براندت راه نیل به این آماج را نشان می دهد.
(بدین طریق دیالک تیک متد و آماج تشکیل می یابد.
مترجم)
۱۲۴
· این سیاست شرقی «جدید» بخش انتگراتیو (همپیوندساز) استراتژی تمام ارضی امپریالیسم بوده است.
(استراتژی تمام ارضی و یا گلوبال امپریالیسم دیالک تیکی از تجزیه و ترکیب است.
دیری است که در اروپای شرقی و خاور میانه شاهد اجرای این دیالک تیک هستیم.
یوگوسلاوی تجزیه شده و ضمنا جزو اتحادیه اروپا گشته است.
چکوسلواکی هم.
اتحاد جماهیر شوروی هم.
مترجم)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر