آنتی فاشیست شهید هلند
میم حجری
۷۸۵۸
سنگ سخنگو
ذباله دانی؟
صد رحمت به آخوندهای زباله
۷۸۵۹
سنگ سخنگو
مزخرفات هانری ماسه ارزش ماسه ای را حتی ندارند.
۷۸۶۰
سنگ سخنگو
بلا شک دین اسلام دین رحمت نیست،
دینی است بر پایه جنایت ، دزدی و شهوترانی ،
دینی سراسر تناقض و آکنده از جعلیات ،
داشتم زندگی خاشه، کمدین معروف قندهار را می خواندم. اینکه در فقر، در بدبختی، در سختی به دنبال آن بود که لبخندی بر لب مردم بنشاند. طالبان به جرم حرام بودن برنامه های طنز در اسلام، دو روز پیش او را به درخت بستند و تیرباران کردند، مسلمانان واقعی چه دنیای بی رحمی دارند ، نه به حیوانات رحم می کنند نه به آبها ، نه خشکی ها , نه رودها , نه انسانها , نه زنها , نه لبخند بر روی لبها و نه به شادی در درون دلها و نه به دانش و دانشگاه و هنر و....... .,نه .
حریف
سگ سخن جو
طالبانیسم و القاعده و حزب الله و خمینیسم و داعشیسم و غیره
جریانات فوندامنتالیستی (بنیادگرایی) اند که فاشیسم فئودالی است
فوندامنتالیسم (بنیادگرایی) اسلامی
مثل فاشیسم سرمایه داری
ماهیتا ضد مذهبی است.
فقط ماسک مذهبی برای عوام فریبی بر سر کشیده است.
اسلام
ایده ئولوژی است
و
ایده ئولوژی
چیزی طبقاتی است.
یعنی
اسلام دهقانان
ضد اسلام اربابان فئودال و بورژوا ست
به توصیه لنین،
روشنگری باید تابع مبارزه طبقاتی باشد.
انتقاد از مذهب را نباید به تبلیغات ایده ئولوژیکی ـ انتزاعی محدود ساخت.
انتقاد از مذهب را باید با پراتیک مشخص جنبش طبقاتی در پیوند قرار داد که آماجش از بین بردن ریشه های اجتماعی مذهب است.
۷۸۶۱
سنگ سخنگو
مهین میلانی
رضا براهنی می گوید:
“مرا که ورق میزنید خودتان ورق میخورید.
” تاریخ روی کفل های ما نوشته شده”.
”من در طول تاریخ غضروفی خود، عین ملت مفعول خود،
در طول تاریخ غضروفیاش،
دمرو افتادهام.
من نمونهای هستم،
نمونهای کامل،
نمونهای دمرو،
و
(سلطان) محمود
ضلعی است قائم که بر ما فرود میآید.
ما همه سروهای دمرو هستیم.”.
“ما همه مفعولیم و فاعل هم که باشیم و با امیر بجنگیم ما نیز فردا تبدیل به همان امیر خواهیم شد.”
پایان
سگ سخن جو
لواط در طوایل برده داری و فئودالی رواج داشته است.
دلیل توسعه لواط
قوانین آنتی فمینیستی شرعی و جرم و حرام بودن زنا ( روابط جنسی با زنان) بوده است.
بورژوازی واپسین و معاصر
لواط را و هر کثافتکاری دیگر را مد کرده و وسیعا رواج داده است.
بیماری ایدز و غیره
نتیجه جانبی این کثافتکاری ها ست.
براهنی
لواط را تعمیم می دهد تا خرمن احسنت و مرحبای امپریالیسم اخلاق ستیز و جامعه ستیز را درو کند.
از این رو
تاریخ بشری را تاریخ لواط قلمداد میکند.
زباله های «هنری» ضد اخلاقی براهنی از تله ویزیون های امپریالیستی هم پخش می شوند.
براهنی
آدم بدی نیست.
فقط مغز اندیشنده در کدوی کله ندارد.
براهنی
به قول شاعر عیاش دیگری:
«سوراخ دعا را گم می کند.»
لواط ربطی به همجنسگرایی ندارد.
لواط
به تخریب مادام العمر روحی، روانی، اخلاقی و شخصیتی فرزندان مردم منجر می شود.
کودکان مورد تجاوز جنسی قرار گرفته
دیگر آدم نمی شوند و مادام العمر رنج روحی و روانی می برند.
ناصر فرداد
اجامر جمکران را در شعری
مفعول الدوله
تصور و توصیف کرده است:
نیمی شکم و نیمی عورت اند
این وَلَدان سپاه ظلمت
با کپل های سپید و درشتشان،
مکتب آموختۀ حجره های آفتاب ندیده
زیر قبای کلفت ملایان.
معنی تحت اللفظی:
سپاه پاسداران
فرزندان سپاه ظلمت اند که از شکم و عورت صرف تشکیل یافته اند.
مشخصه آنان کپل سفید و فربه شان است.
آنها
در حجره های نمور و تاریک
زیر قبای ضخیم ملایان تربیت شده اند.
۷۸۶۲
سنگ سخنگو
هانری ماسه
ادبیات فارسی بر چهار ستون اصلی استوار است :
فردوسی ، سعدی ، حافظ و مولانا ...
سگ سخن جو
مزخرفات هانری ماسه ارزش ماسه ای را حتی ندارند
این مزخرفات ماسه را تحلیل کرده ایم.
اگر خواستید بخوانید خبر کنید.
ماسه اصلا شعر و شعرای ایران را نمی شناسد
۷۸۶۳
سنگ سخنگو
طالبان و حزب الله اصلا مذهبی نیستند.
همشیره فاشیسم اند.
ضد مذهبی و ضد عقلی و ضد اخلاقی و ضد بشری اند.
زباله اند
۷۸۶۴
سنگ سخنگو
نترسیدن از مرگ مشخصه مهم همه فاشیست ها و فوندامنتالیست ها ست.
حزب اللهی ها هم کفن می پوشند و در خیابان ها راه می افتند
۷۸۶۵
سنگ سخنگو
شاهکاری از شهزاده ای
مردم افغانستان اگر نان ندارند بخورد،
در عوض شعرای ستایش انگیزی دارند
فکر میکردم اگر آتش بگیرد پیکرم
بعد از آن ققنوس برمیخیزد از خاکسترم
بعد ازین خاکستری در دستِ بادم، بگذریم
منتِ آتش فقط ماندهاست بر بال و پرم
شمع سوزانم که دارم گریه بر خود میکنم
بعد عمری، جایِ آب، آتش گذشتهست از سرم
تا دلم از قیدِ خاک و آفتاب آسوده شد
شبنشین خلوتِ مرداب شد نیلوفرم
من نه فرهادم نه مجنونم ولی در عاشقی
قهرمان دیگری در داستانی دیگرم ...!
شهزاده
۷۸۶۶
سنگ سخنگو
سعدی
غزلیات
باز ات ندانم از سر پیمان ما که برد
باز از نگین عهد تو نقش وفا که برد
چندین وفا که کرد چو من در هوای تو
وان گه ز دست هجر تو چندین جفا که برد
بگریست چشم ابر بر احوال زار من
جز آه من به گوش وی این ماجرا که برد
گفتم لب تو را که دل من تو بردهای
گفتا:
«کدام دل
چه نشان
کی
کجا
که
برد؟»
سودا مپز که آتش غم در دل تو نیست
ما را غم تو برد به سودا، تو را که برد
توفیق عشق روی تو گنجی است تا که یافت
باز اتفاق وصل تو گویی (گوی چوگان) است تا که برد
جز چشم تو که فتنه قتال عالم است
صد شیخ و زاهد از سر راه خدا که برد
سعدی نه مرد بازی شطرنج عشق تو ست
دستی به کام دل ز سپهر دغا (حیله گر) که برد
پایان
۷۸۶۷
سنگ سخنگو
بیوگرافی نگاری مارکسیستی به همین می گویند.
علمای بورژوازی صدها بیوگرافی از مارکس و انگلس نوشته اند.
ولی این کجا آنها کجا
دریغا دریغ
که کسی نمی داند که مارکسیسم چیست.
۷۸۶۸
سنگ سخنگو
نه.
ما از این فکرها نمی کنیم.
ما که هیچ.
حتی مولانا که صدها سال قبل از ما می زیست،
از این فکر ها نمی کرد.
۷۸۶۹
سنگ سخنگو
او در زندان در مسیر تواب شدنش باید چه ها کرده باشد که بتواند در دو حجره ارزشی و به اصطلاح هنری سینمای ارشادی اجازه نقش افرینی داشته باشد!
انهم در نظامی که صدها کارورز هنر با همه شهرت و توانمندیشان
حتی بر نیمکت انتظار هم حق نشستن نداشتند.
حریف
سگ سخن جو
توبه چیست؟
توبه یکی از فرم های تربیت در فرماسیون اقتصادی برده داری و فئودالی است.
سعدی در رهنمودی به یکی از خوانین فئودال
مراحل تربیت اعضای جامعه را برشمرده است.
مراجعه کنید به مقدمه گلستان و یا بوستان.
تربیت:
شرط اولش پند است
شرط دوم دستگیری و بند است
شرط سوم توبه فرمایی است
شرط چهارم در صورت توبه نکردن:
گردنش بزن که مرگ را آرزومند است.
نقل به مضمون از حافظه درب و داغون
ج.ا.
به لحاظ زیربنای قاتصادی
کاپیتالیستی است
ولی به لحاظ روبنای ایده ئولوژیکی
صدر اسلامی (برده داری) و در بهترین حالت فئودالی است.
اسرای به اصطلاح سیاسی
بر سر دو راهی توبه کردن و گردن زدن
قرار می گیرند.
آدم آدم است.
آدم که سهل است
حتی کرگدن تن به گردن زدن در نمی دهد و توبه می کند.
بالاتر از زندگی
سرمایه ای وجود ندارد.
زندگی بی بازگشت است.
اگر ازت بگیرند
لاشه ای بیش نخواهی بود.
دفاع از نعمت حیات
حق مسلم هر موجود زنده به هر قیمت است.
توبه ننگ نیست.
ننگ چیست؟
ننگ توبه فرمایی است.
ننگ سلب حق حیات از همنوع
به هر دلیلی است
چه رسد
به دلایل واهی و بند تنبانی
این جوانان اصلا سیاسی نبوده اند.
فرقی با بقیه نداشته اند.
هنوز هم در همین فیسبوک فعالند و می توانید پست های شان را بخوانید و عق بزنید.
نویسنده همین مطلب یکی از همان جوانها ست.
خیال می کند که ما ضد توده ای هستیم.
کسی که تحت شکنجه می شکند
اگر فاقد شعور مارکسیستی ـ لنینیستی و تعلقات طبقاتی پرولتری و یا توده ای باشد
به همکاری و خبرچینی و جاسوسی به جلاد تن در می دهد.
یعنی مثلا درجه اصالت توبه توابین دیگر را کشف می کند و لو می دهد.
یعنی توبه توابین را حتی بی اثر می سازد و به پای چوبه اعدام می فرستد
تا درجه عالی اصالت توبه خود را اثبات کند.
چه ستمی بالاتر از این که تواب بدبخت را به جاسوسی از همرزم خود واداری و دستانش را به خون همرزمش بیالایی و تا آخر عمر به عذاب روحی و روانی و وجدانی بیندازی.
البته
خود جلادان طبقه حاکمه هم خر نیستند
مراجعه کنید به بازجویی از احسان طبری که منشتر شده است.
بازجو (تحت نظر سیدعلی) در ارزیابی اعترافات طبری نوشته:
دروغ می گوید.
یعنی
توبه حتی برای این جماعت فاشیست و فوندامنتالیست
راه رهایی از چوبه اعدام نیست.
۷۸۷۰
سنگ سخنگو
عشق چیست؟
خلایق غریزه را عشق می نامند.
خر که عاشق نمی شود
۷۸۷۱
سنگ سخنگو
رویا از طریق جادو به واقعیت تبدیل نمی شود ،
عرق ، اراده و تلاش می خواهد .
ادیب
سگ سخن جو
عرق و اراده و تلاش لازم است
ولی کافی نیست
رؤیا
در بهترین حالت
اگر رؤیا به معنی حقیقی کلمه نباشد،
یعنی ایده باشد،
با زحمت و مشقت و چه بسا تصادفا
جامه عمل می پوشد.
مثلا
در مسابقه تنیس
کسی
تصادفا (مثلا به دلیل ناخوشی حریف و غیره)
برنده می شود و به رؤیایش نایل می گردد.
رؤیا اصولا غیرقابل نیل است.
پیش شرط تحقق هر ایده
اولا
علمیت آن است
ثانیا فعالیت فرد مربوطه است
۷۸۷۲
سنگ سخنگو
مرا در کودکی شوق دگر بود
خیالم زین حوادث بی خبر بود
نه میخوردم غم ننگی و نامی
نه بودم بستهٔ بندی و دامی
نه میپرسیدم از هجر و وصالی
نه آگه بودم از نقص و کمالی
ترا تا آسمان، صاحب نظر کرد
مرا مفتون و مست و بی خبر کرد
پروين اعتصامى
سگ سخن جو
این شعر پروین
عاشقانه است
خطاب به حریف صاحب نظری است.
پروین از اعضای طبقات حاکمه بوده است و در این شعر طفولیت اعضای طبقات حاکمه را تبیین داشته است.
پروین مبلغ حمایت از توده بوده است
ولی از ذلت توده واقعا خبر نداشته است.
توده
نه طفولیت خوشی دارد و نه کهولت خوشی.
شاعر دیگری که دهنش را دوختند تا خاموشش سازند، بهتر می دانست:
زندگی کردن شان
مردن تدریجی بود
آنچه جان کند بشر
عمر حسابش کردند
۷۸۷۳
سنگ سخنگو
بدبخت کسی که تماشاچی باشد
۷۸۷۴
سنگ سخنگو
پیش شرط بر اندازی نظم کهنه
و
طرح ریزی نظم نو
ترک خریت و تحزب مارکسیستی ـ لنینیستی است.
چاره رنجبران
وحدت و تشکیلات است.
طبقات حاکمه باشعورتر و متشکل تر از رنجبرانند.
حتی دستاوردهای انقلاب اکتبر و آنتی فاشیسم را دو دستی پس دادند.
۷۸۷۰
سنگ سخنگو
شاملو کیست؟
شاملو جد اندر جد فاشیست بوده است.
متفقین خودش و پدرش را کم مانده بود که تیرباران کنند
۷۸۷۱
سنگ سخنگو
بمباران هیروشیما عملیاتی ضد فاشیستی و ضد میلیتاریستی بوده است.
۷۸۷۲
سنگ سخنگو
خیام
یا خر بوده و یا خر پرور.
ما هم عمری خر بوده ایم.
ولی مدتی است که از خریت مرده ایم، سگ گشته ایم.
اگر دیدید
به خیام بگویید:
سطر سطر اشعار و افکار عادولف احمد فاشیستی است.
ما شاید ۵۰۰ صفحه تحلیل ازلاطائلات او منتشر کرده باشیم.
کتب نیچه تا آخرین دم حیات نکبتش روی میزش بوده اند.
شاملو اصلا توده ای نبوده است.
با توده ای های عقب مانده معاشرت داشته است و عشعاری در سوگ توده ای های مرده یعنی در تجلیل از مرگ سروده است.
ضمنا
فاشیسم هم چپنما ست.
اسم حزب عادولف هیتلر
حزب ملی ـ سوسیالیستی کارگران آلمان بوده است
۷۸۷۳
سنگ سخنگو
من گمان می کردم انقلاب سفید خواسته آمریکا بوده کە به شاه تحمیل کرده است
پریناز
سگ سخن جو
در کشور ما
احدی در پی حقیقت نیست.
فرق هم نمی کند که حاکم باشد و یا محکوم.
کسب و کار همه از دم
تخریب همدیگر است.
دست خودشان هم نیست.
تخریب و تهدید و خرابکاری
در ژن این جماعت است.
این جماعت
خرابکار مادر زادند.
مفهوم خرابکاری از مفاهیم مؤلفین کتاب انقلاب سفید است که مفهومی رئالیستی و راسیونالیستی است.
شاه اجامر فدایی و مجاهد و دیمدام و لیملام و غیره را خرابکار می نامید.
حق هم داشت.
چون این زباله ها سودایی جز ممانعت از پیشرفت جامعه نداشتند.
مثال:
پژوهشی علمی به هزار خون دل ترجمه و منتشر می کنی.
حریفان هنوز نخوانده لجن باران می کنند.
هر کس کورکورانه دیگری را خاین قلمداد می کند.
دربار
حزب توده را
حزب توده
درباریان را.
همدیگر را نوکر خوارج قلمداد می کنند.
وطنفروش
بی وطن.
جاسوس.
دلیلی ندارند.
چون نمی اندیشند و نمی توانند بیندیشند تا دلیلی پیدا کنند.
نه حزب توده
مهره حزب کمونیست شوروی بوده
و
نه
شاه سگ زنجیری امپریالیسم بوده
تا امپریالیسم انقلاب سفید را به او تحمیل کند.
حزب توده متحد حزب کمونیست شوروی بوده و بورژوازی ایران تحت رهبری شاه
متحد امپریالیسم و در زمان رضاشاه متحد فاشیسم بوده است.
وحدت همیشه در دیالک تیک وحدت و مبارزه وجود دارد.
مثال:
دول سرمایه داری ضمن اتحاد طبقاتی با همدیگر تضاد دارند.
جنگ های جهانی اول و دوم
چیزی جز تشدید و برونی شدن و شعله ور گشتن تضاد میان دول امپریالیستی نبوده اند.
این تضاد شوخی بردار نبود.
لندن به ویرانه تبدیل شده بود
نازی ها سکنه روستاهای فرانسه را
در کاهدانی های بزرگ روستا
جمع می کردند
بعد کاهدانی را به آتش می کشیند.
در لندن
مردم مجبور بودند که کودکان خود را به دهات گسیل دارند تا حداقل نسل بعدی زیر آوار نماند.
امپریالیسم ژاپن را بمباران اتمی کردند
ژاپنی ها در فیلیپین
امریکایی ها را در سنت سمورای
با شمشیر شقه شقه می کردند.
رابطه دربار و بورژوازی مدرن ایران با امپریالیسم هم رابطه ای دیالک تیکی بوده است:
مبتنی بر وحدت و تضاد بوده است
بعد
امپریالیسم
شاه را با شیخ جایگزین کرده است.
۷۸۷۴
سنگ سخنگو
ملتی که تنها بتواند
به گذشته اش افتخار کند
و در زمان حال چیزی برای
مباهات نداشته باشد جایست
که خرافات سراسر آن را گرفته است
نازنین
سگ سخن جو
این جمله معیوب است.
۷۸۷۵
سنگ سخنگو
مرگت درست از لحظه ای آغاز می شود که در برابر آنچه که مهم است، سکوت میکنی
مارتین لوتر کینگ
سگ سخن جو
این شخصیت های مهم جهان بی سامان
با این گنده گویی های شان
ما را خفه کردند.
سکوت چیست
به جز حرف های ناگفته؟
فروغ فیلسوف.
سکوت اولا به تنهایی وجود ندارد.
حتی لال جماعت به هزار زبان در سخن اند.
سکوت ثانیا هزاران دلیل دارد.
یکی از دلایل سکوت
خالی بودن کله از اندیشه و چنته از سخن است.
دلیل دیگرش احتیاط است تا به روز مارتین لوتر کینگ نیفتند و رهسپار بهشت زهرا نشوند.
....
۷۸۷۶
سنگ سخنگو
زیبایی سجده چیست؟
زیبایی سجده این است که در گوش زمین زمزمه می کنی
و
صدایت را اسمان می شنود.
حریف الله
سگ سخن جو
به همین دلیل
هر روزمان
خوشتر از دیروزمان
است.
آسمان هی برای مان تحفه می فرستد.
تحفه های رنگارنگ
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر