هاینریش گمکوف
برگردان
شین میم شین
۷
درد سرهایی هم توسط پلیس در بین بود.
شناسایی و تعقیب و دستگیری هر کسی که تمایلی به پیشرفت و آزادی داشت،
در دستور کار اجامر فئودال و حکومت فئودالی بود
که
تفاوتی بین دانشگاه و باشگاه و پالایشگاه نمی گذاشتند.
دانشجویان پیشرفتگرا که طرفدار تحول دموکراتیکی آلمان
و
خواهان وحدت ملی و یکپارچگی کشور بودند،
تحت پیگرد قرار می گرفتند، بازداشت، زندانی و یا تبعید می شدند.
مبارزه در راه آینده ای بهتر
فقط می توانست زیر زمینی و مخفیانه صورت گیرد.
رابطه با جنی
فکر کارل را به خود مشغول می داشت.
اکنون
در شهر بن
جدا از جنی
متوجه عشق خویش به او می شد.
دوستی دوران نوجوانی
به
عشق عمیق دو جانبه ای منجر شده بود.
دانشجوی جوان
بسان هر عاشقی
هم
سعادت عشق را احساس می کرد و هم ذلت اشتیاق را.
پدر کارل
از زندگی فرزندش در شهر بن
نگران بود.
بدهکاری های کارل دمار از روزگارش در می آورد.
پس از پایان سال تحصیلی اول
پدر کارل
به
دانشگاه بن اعلام داشت
که
پسرش در برلین ادامه تحصیل خواهد داد.
او فکر می کرد که تحصیل در برلین برای پسرش پربارتر خواهد بود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر