هاینریش گمکوف
برگردان
شین میم شین
۱۰
پدر فریدریش
در
الیزابت
(مادر فریدریش)
همسر همه جانبه اندیش و تحصیلکرده ای داشت
و
فریدریش نوجوان
در او مادر خوشقلب، شادمان و پرتفاهمی.
فریدریش
مادرش را خیلی دوست داشت.
ولی رابطه اش نسبت به پدرش رو به سردی نهاده بود.
فریدریش نوجوان
بدون کمترین دغدغه خاطر
در میان خواهران و برادرانش رشد کرد.
خواهر محبوبش
ماری
بود
که
سومین فرزند خانواده بود.
ماری و دیگر خواهران و برادران فریدریش نوجوان
در طول سال ها
علاقه وافری به او پیدا کرده بودند.
فریدریش
از سال ۱۸۲۹ به مدرسه شهر بارمن می رفت.
در این مدرسه بود که او فیزیک و شیمی فراگرفت
که
برای آموزش و پرورش علمی ـ طبیعی بعدی اش
از اهمیت شایانی برخوردار گشت.
فریدریش
را
پدرش در پاییز سال ۱۸۳۴ به دبیرستانی در البرفلد فرستاد که همسایه شهر بارمن بود.
این مدرسه
یکی از بهترین مدارس در آن زمان بود.
فریدریش نوجوان
می بایستی در این مدرسه
آموزش و پرورش وسیعتری کسب کند
تا بعدها به تحصیلات عالی بپردازد.
سال ۱۸۳۴
ضمنا
سال تشدید اقدامات سرکوبگرانه فئودالی بود.
در این سال
موجی از پیگردهای سیاسی
آلمان را در برگرفت.
گئورگ بوشنر
شاعر نابغه و وکیل مدافع دهقانان استان هس می بایستی فرار کند.
صدها نفر دیگر نیز که تحت تعقیب قرار داشتند،
به فرانسه پناه بردند
و
در سال ۱۸۳۴
به
تأسیس انجمن خوارج
همت گماشتند
که
آماجش
رهایش آلمان از یوغ بندگی فئودالی
بود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر