۱۴۰۰ مرداد ۲۶, سه‌شنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۵۸۴)

Datei:HannieSchaft1.jpg    

هانی شافت

آنتی فاشیست شهید هلند 

میم حجری


۸۱۲۱   

سنگ سخنگو

بینوا غنی. 

چرا به غنی گیر می دهید و نه به طالبان؟

۸۱۲۲   

سنگ سخنگو

شما نمی توانید راجع به درختان شعر بگویید ،وقتی جنگل پُر از پلیس است.
برتولت برشت


سگ سخن جو


خیلی ممنون.
تحلیل شما خیلی زیبا ست:
در این سخن برشت
اعضای جامعه به درخت تشبیه می شوند
و
جامعه
به
جنگل.

وقتی
هیولای فاشیسم و فوندامنتالیسم بر جامعه سایه گسترده باشد،
سرودن شعر راجع به جانان
محال می گردد.
آدمیان
زمانی
به
یاد عشق می افتند
که
تار و پود روح و روان شان را نفرت فرا نگرفته باشد.


۸۱۲۳   

سنگ سخنگو

افغانستان نمونه تراژیک دیگری از عجز امپریالیسم در صدور دموکراسی است.
ویکتوریا


سگ سخن جو


دموکراسی به چه معنی است؟

واژه مد روز دموکراسی
در ادبیات امپریالیستی
حاوی کدام محتوای مفهومی است؟

دموکراسی
در ادربیات امپریالیستی
به معنی انتخابات صوری و بی محتوا ست.

در این صورت
نمی توان از عجز و ناکامی امپریالیسم در عراق و افغانستان و غیره سخن گفت.

چون
هم
درعراق
دموکراسی به این معنا رواج پیدا کرده و هم در افغانستان.

۸۱۲۴   

سنگ سخنگو

خوب باشد. 

اینها اعضای طبقات اجتماعی معینی بوده اند و تحصیل کرده اند. این که عیبی ندارد.

۸۱۲۵   

سنگ سخنگو

 
 اشرف غني خود يكي از سگان زرين قلاده بحرف شما انقلابيون افغاني بود يار و ياور نجيب جلاد بود !
از جانب ديگر همكار و مزدور امپرياليسم امريكا و انگليس همچنان ! .
تهمتن


سگ سخن جو


یا فراگیری مارکسیسم
و
یا خطا پشت خطا.

یا فراگیری فوت و فن تفکر مفهومی
و
یا هارت و پورت توخالی.

افراد
اعضای طبقات اجتماعی اند.
فرد
بی طبقه وجود ندارد.

در همین ساعات
سران ناتو و دول امپریالیستی
اعتراف می کنند که
در صدور «عرزش» های شان به افغانستان و لیبی و غیره
موفق نبوده اند

حتی اعتراف میکنند که
از تخمین حوادث هفته اخیر
عاجز بوده اند
و
غافلگیر شده اند.

موضع تهمتن
همان موضع سران امپریالیسم است.
آنها هم
مثل تهمتن بی خبر از الفبای مارکسیسم و تعریف مفاهیم
اشرف غنی و یارانش را
مقصر می دانند
و
محکوم می کنند
تا
طبقه حاکمه امپریالیستی
را
تبرئه کنند.

۸۱۲۶   

سنگ سخنگو

فوندامنتالیسم (بنیادگرایی)
چه شیعی باشد
و
چه سنی
سودایی جز آفتابه بر داشتن بر کشورها و ملت ها و مدنیت ها در سر ندارد.

فوندامنتالیسم (بنیادگرایی)
را
می توان
جریانی آفتاه گرا
نامید.

۸۱۲۷   

سنگ سخنگو

از اسلام تا اسلامنما

سگ سخن جو


منظور از مفهوم «اسلام آغازین» چیست؟

اسلام آغازین
ایده ئولوژی انقلاب اسلامی بوده است.

حضرت محمد و حضرت علی و یاران
شخصیت های انقلابی و مترقی بوده اند.

انقلاب اسلامی
گذار جامعه از فرماسیون اقتصادی اشتراکی اولیه به فرماسیون اقتصادی برده داری
را
امکان پذیر ساخته است.
یعنی به تسوعه نیروهای مولده جامعه و منجر شده است.

بدون پیروزی انقلاب اسلامی
جامعه در حال تجزیه و تلاشی اشتراکی اولیه
فرو می پاشید.

اسلام فوندامنتالیستی
چیزی اسلام نما ست
که
به لحاظ ظاهر و صورت شبیه اسلام آغازین است
ولی
به لحاظ ذات و محتوا
ضد اسلام آغازین است.
یعنی
جریانی ارتجاعی و ضد انقلابی و حتی ضد عقلی و ضد خلقی و ضد پیشرفت اجتماعی است که سودای برگرداندن چرخ تاریخ به عقب و یا حداقل متوقف ساختن حتی المقدور آن را در سر دارند.

فوندامنتالیسم اسلامی
شبیه فاشیسم و نازیسم است
و
بشریت مترقی
چاره ای جز مبارزه انقلابی و علمی همه جانبه با ان
ندارد.

۸۱۲۸   

سنگ سخنگو

تو هر جمله و یا هر واژه ما را معیوب می دانی ذکر کن و بعد بطلانش را به طور منطقی و یا حداقل تجربی اثبات کن.

۸۱۲۹   

سنگ سخنگو

ما طالبان را ایجاد کرده ایم.
هلری کلبه تین


سگ سخن جو


فوندامنتالیسم
چه شیعی و چه سنی
قارچ نیست.

حتی
خود قارج
قارچ نیست.

این خرافه
که امپریالیسم
مخترع فوندامنتالیسم است
فاقد اعتبار علمی است.

حمایت از فاشیسم و یا فوندامنتالیسم و هر جریان دیگر
چیزی است
و
اختراع آن
چیز دیگری است.

دلیل اشغال افغانستان
هم
چیز دیگری بوده است.

مسئله این است
که
سران و سیاستمداران جهان
نه بیانگران حقیقت
بلکه
بیانگران مصلحت خویش اند.

۸۱۳۰    

سنگ سخنگو

در افغانستان
بیش از ۴۰ سال قبل
انقلاب ضد فئودالی
تحت رهبری افسران انقلابی ارتش
صورت گرفته
که در نبرد با ارتجاع داخلی و خارجی شکست خوده
و رهبران شریف انقلاب
شهید شده اند.
یادشان به یاد باد
نفرین به باد باد.
نفرین بر انکه رسم ستم را نهاد باد


۸۱۳۱    

سنگ سخنگو

 طالبانیسم
بشریت را
مصلحت طلبانه و عوامفریبانه
به دو طبقه
تقسیم بندی می کند:

۱
طبقه کذایی مجاهد

۲
طبقه کافر


بعد
طبقه کافر
را
تا حد برده تنزل می دهد و کلیه حقوق انسانی اش را از او سلب میکند
و
طبقه مجاهد
را
تا حد ارباب برده دار ارتقا می دهد و کلیه حقوق متصوره را به او نسبت می دهد.

زمین بدین طریق
به
بهشت برین تبدیل می یابد که محل سکونت دو طبقه است:
طبقه مؤمن عیاش و طبقه جنده نر و ماده

اگر کسی فلسفه نیچه را خلاصه کند
به همین طبقه بندی می رسد:
نیچه
هم
بشریت را
به همین طریق
به همین دو طبقه
ارباب و برده تقسیم بندی می کند.
نیچه به عوض مجاهد از واژه های ابرعنسان و به عوض کافر از توده (پرولتاریا) بهره برمی گیرد.

۸۱۳۲    

سنگ سخنگو

لعنت به امریکا
مریم


سگ سخن جو


چرا به امریکا؟

طالبانیسم و خمینیسم و فاشیسم
جریانات ضد امپریالیستی اند.
ارتجاعی تر از امپریالیسم اند.

فاشیسم ژاپن
پل هاربر را بدون اعلام جنگ
به آتش کشید.

فاشیسم آلمان
لندن را به خرابات شام تبدیل کرده بود
و صدها کشتی امریکا را به توپ بسته بود و دهها هزار ناوی امریکایی را غرق کرده بود.

فرانسوی ها را جمع می کردند در کاهدانی روستا
بعد
بنزین می ریختند و آتش می زند و جزغاله می کردند.

۸۱۳۳    

سنگ سخنگو

پریناز
۱
افغانستان هنوز در فرماسیون نیمه برده داری و نیمه فئودالی دست و پا می زند و پایگاه طبقاتی طالبان هم برده داری است .


سگ سخن جو


فرماسیون های اقتصادی
پلکان هایی در نردبام توسعه (تکامل) اند.

معیار عینی تعیین کننده برای هر فرماسیون اقتصادی
سطح توسعه نیروهای مولده (علم و فن و توده مولد و وسایل تولید و غیره) است.
لنین روی این معیار تأکید اکید می ورزد.
درست به دلیل توسعه نیروهای مولده
مناسبات تولیدی جامعه اشتراکی اولیه
برای نیروهای مولده تنگ می شود
و
جامعه اولیه
دستخوش بحران می گردد و انقلاب اسلامی (گذار به جامعه برده داری) الزامی می شود.
حوا و آدم (بشریت) از بهشت رانده می شوند.
درست به دلیل توسعه نیروهای مولده
جامعه برده داری مترقی تر از جامعه اشتراکی اولیه است و اشراف برده دار و روحانی (آل عبا) طبقه اجتماعی انقلابی بوده اند.

مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی، فرم مالکیت بر وسایل اساسی تولید) در هر کشور و در افغانستان باید تحلیل شود.
اگر این مناسبات فئودالی باشد
در این صورت
فقط بقایای مناسبات تولید برده داری و یا حتی بقایای مناسبات تولیدی اشتراکی اولیه می تواند جان از مهلکه زوال به در برده باشد.
یعنی تعیین کننده نیست.
یعنی نمی تواند نیمه فئودال و برده داری باشد.
ولی می تواند فئودالی و یا نیمه فئودالی ـ مستعمراتی باشد.
در هر صورت باید تحلیل شود.

۲
اگر افغانستانی ها با طالبان نجنگند ، چه باید بکنند ؟


سگ سخن جو


مفهوم افغانی و ایرانی و امریکایی و آلمانی و غیره
مفهومی کلی و بی در و پیکر و انتزاعی است.
افغنی
هم
می تواند
برده دار باشد
و
هم
برده باشد
هم
ارباب فئودال باشد
و
هم
رعیت باشد
هم
بورژوا باشد
و
هم کارگر.

جنگ ها هم طبقاتی اند
مفهوم رهگشا مفهوم مبارزه طبقاتی است
که
کاشفانش
علمای اقتصاد کلاسیک انگلیس (امثیت و ریکاردو و غیره) اند.

افسران انقلابی ارتش در افغانستان
در تحلیل نهایی
نمایندگان پرولتاریای افغانستان بوده اند.

حزب کمونیست ویتنام و کوبا و چین و غیره
هم
در تحلیل نهایی
نماینده پرولتاریای این کشورها هستند.

محتوای طبقاتی این انقلابات
اما
ضد فئودالی و ضد استعماری بوده است.
یعنی
طبقه کارگر این کشورها
وظایف تاریخی اشارف فئودال و بورژوازی را به عهده گرفته است و هنوز از گذار به سوسیالیسم (یعنی انجام وظایف تاریخی خود طبقه کارگر) خبری نیست.

فرق هم نمی کند که در ج. خ. چین
مالکیت خصوصی از همان روز اول پیروزی انقلاب ضد برده داری، ضد فئودالی و ضد مستعمراتی لغو شده باشد و یا نشده باشد.

بورژوازی
چه ملی و چه بین المللی
بورژوازی واپسین مرتجع است
و
فاقد ظرفیت انقلابی است
به همین دلیل
عاجز از انجام وظایف تاریخی خویش است.
به همین دلیل
بورژوازی واپسین مرتجع (امپریالیسم)
نمی تواند ملت بسازد.

ملت سازی
فقط از عهده طبقه کارگر تحت رهبری حزب کمونیست
برمی اید.
در کوبا، ویتنام، ج. خ. چین ملت سازی صورت گرفته و صورت می گیرد.

دلیل شکست دول ناتو در افغانستان همین بی لیاقتی بورژوازی واپسین است.
بورژوازی واپسین مرتجع (امپریالیسم)
دیگر
حتی
ضد فئودالی و ضد برده داری نیست.
متحد اشراف برده دار و فئودال است.

منجی موعود در مقیاس جهانی
طبقه کارگر است
فرق هم نمی کند که کمیت (تعداد، قوت و غیره) اش از چه قرارباشد.
طبقه کارگری که در حزب کمونیست متحد شده باشد.

دوران کنونی
که پس از پیروزی انقلاب اکتبر شروع شده است
دوران گذار گلوبال (تمام ارضی) از سرمایه داری به سوسیالیسم است.
به این محتوای دوران
باید
دقت دو چندان داشت.
دوران گذار گلوبال (تمام ارضی) از سرمایه داری به سوسیالیسم است نه از برده داری و یا فئودالیسم به سوسیالیسم.
یعنی
در این جوامع عهد بوقی
نخست باید بر فرماسیون های اقتصادی برده داری و فئودالی و شاید حتی بقایای فرماسیون اقتصادی اشتراکی اولیه غلبه شود.
این غلبه اما فقط تحت رهبری طبقه کارگرمتشکل در حزب کمونیست
امکان پذیر است.

۸۱۳۴    

سنگ سخنگو

سوسمارخور؟ 

تهمتن فاشیست است و برای عوامفریبی از هوشی مین دم می زند.

۸۱۳۵    

سنگ سخنگو

انسان از کاغذ بی ارزش پول ساخت
و
پول
از انسان چه چیزهایی که نساخت.
حریف حواس پرت


سگ سخن جو


پول چیست؟

پول
اولا
فقط از کاغذ نیست.
پول
روزی پوست گاو و گوسفند و خرس و غیره بوده است.

پول
روزی سکه بوده است
سکه مسی
سکه برنجی
سکه سیم و زر بوده است.

پول
همیشه
معیار بوده است.
معیاری برای مبادله متاع ها و کالاها بوده است.

اختراع پول
گام مهمی در توسعه و تکامل جامعه بشری بوده است.
به مدد پول
مبادله تسهیل شده است.
قبل از اختراع پول
تهیه مثلا چند دانه سیب
بغایت دشوار می گشت.
مثلا باید ۵ تا تخم میرغ می دادی و ۵ تا سیب می گرفتی.
پول
میانجی است
پول مثل دلال است.
همانطور که دلال
معامله را و مبادله را امکان پذیر می سازد
پول هم مبالده و معامله را تسهیل می کند.
پول
مثل کاتالیزور است
واکنش شیمیایی را تسهیل می کند
بدون اینکه خودش تغییر یابد.


۸۱۳۶    

سنگ سخنگو

ساختن واژه فردا
سبب شده که کار امروز را به فردا فکنیم
ماریلا


سگ سخن جو

 

 فردا چیست؟
واژه فردا چیست و چگونه تشکیل یافته است؟
اصلا
واژه چیست و چگونه تشکیل می یابد؟
مثلا واژه مریلا
چگونه تشکیل یافته است؟

فردا
به تنهایی وجود ندارد.
فردا
در تریاد (تثلیث) دیروز ـ امروز ـ فردا وجود دارد.

منظور از تریاد (تثلیث) دیروز ـ امروز ـ فردا
زمان است.
زمان یکی از مهم ترین مفاهیم فلسفی است.
زمان هم به تنهایی وجود ندارد.
زمان در تریاد (تثلیث) ماده ـ مکان ـزمان وجود دارد.
ماده (مثلا مریلا و ماندانا و منیژه و مهری و ماهرو)
در زمان و مکان وجود دارد.
یعنی زمان و مکان بدون ماده (مریلا و ماندانا و غیره) و ماده بدون زمان و مکان
معنی ندارد.

کار درجا به انجام نمی رسد.
تدارک دیده می شود
تا فردا جامه عمل پوشد.

خرافه غنیمت دانی دم (عمر خیام) یعنی لذت بردن از امروز
فاقد ارزش علمی و واقعی است.

ننگ بر انکه به زندان دم است.
(طبری تواب در طویله طالبان)


۸۱۳۷    

سنگ سخنگو

خود این شعار مرگ بر این و آن

 از شعارهای طالبان است.
هم در ایران و هم در افغانستان

۸۱۳۸    

سنگ سخنگو

آره. 

خلیق و جهانگیر خیلی علامه اند.
حرارتشان بدهی به لنینی استحاله می یابند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر