۱
بزرگی از او دان و منت شناس
که زایل شود نعمت ناسپاس
معنی تحت اللفظی:
عظمت به مثابه نعمت
چیزی خدادادی
است
و
باید منتکش خدا بود.
کسی که قدردان نعمت الهی نباشد،
نعمتش از بین می رود.
سعدی
در این بیت شعر،
دیالک تیک داد و ستد
را
به
شکل دیالک تیک بزرگی و منت
و
دیالک تیک نعمت و سپاس
بسط و تعمیم می دهد:
خدا بزرگی (داد) می دهد و منت (ستد) می ستاند.
بنده بزرگی می ستاند (ستد) و سپاس تحویل خدا می دهد (داد).
اگر بنده سپاس تحویل خدا ندهد
(داد منفی)
خدا
نعمت داده شده
را
زایل می کند
(ستد منفی).
ناسپاسی (خودداری از دادن داد) موجب زایل شدن نعمت الهی (ستد) خواهد شد.
سلطنت نعمت و موهبتی است، الهی.
سعدی
در
این بیت شعر،
کما فی السابق،
با
یک تیر
سه نشان
می زند:
اولا
به
توده و اوپوزیسیون ضد فئودالی
خط و نشان می کشد
که
«بزرگان»،
نه به میل خود،
بلکه بنا بر مشیت الهی و چه بسا علیرغم میل باطنی خود
به
قدرت و سلطنت
رسیده اند
و
حمله به فئودالیسم
به
معنی طرفداری از ابلیس و خداستیزی است
ثانیا
به
خود طبقه حاکمه بنده دار و فئودال
درس تظاهر به نماینده خدا و شرع اسلام بودن می دهد.
زیرا
به
زور سر نیزه و تحمیق
آسانتر و طولانی تر می توان حکومت کرد.
ثالثا
با
استناد به قانون دیالک تیکی داد و ستد دنیا شمول و عقبی شمول
به
تهدید همزمان طبقه حاکمه و توده مولد و زحمتکش
می پردازد:
اگر ناسپاسی کنی، نعمت داده شده زایل خواهد شد:
الف
واژگون خواهی شد.
ب
پادشاهی ظالم نصیبت خواهد شد.
این به معنی به صدا در آوردن ترداستانه ناقوس خطر است.
غریو گوشخراش این ناقوس را فقط اعضای طبقه حاکمه
می توانند بشنوند و نه توده مولد و زحمتکش.
ترجمه بیت شعر «که زایل شود نعمت ناسپاس»،
عبارت از این است،
که
اگر
دیالک تیک تهدید و تحمیق رعایت نشود،
اگر
مبارزه ایدئولوژیکی از بالا فراموش شود،
اگر
مذهب به عنوان اهرم معنوی قدرت
به خدمت گرفته نشود،
طبقه متوسط با توسل به آموزش های اهل طریقت و عرفان
قیام دهقانی را بند از پای بر خواهد داشت
و
سربازان شاه
موضع عوض خواهند کرد
و
سینه اشراف و اعیان
را
نشانه خواهند گرفت.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر