تحلیلی
از
ملیحه سراب
پیغام ماهی ها
۱
به درك
راه نبرديم به اكسيژن آب
برق از پولك ما رفت كه رفت.
به درك
راه نبرديم به اكسيژن آب
برق از پولك ما رفت كه رفت.
معنی تحت اللفظی:
بی اعتنا به اینکه ما ماهیان
با
خشک شدن حوض
از نعمت اکسیژن محروم شدیم،
برق پولک خود را از دست دادیم.
برای ماهی های سخنگوی سهراب،
از دست دادن برق پولک
مهمتر از مایه زندگی است.
چرا و به چه دلیل؟
نوعی فرمالیسم؟
صورت زیبای ظاهر
هرچه هست
بهتر از بود و نبود ماهی است؟
۲
ولي آن نور درشت،
عكس آن ميخك قرمز در آب
كه اگر باد مي آمد دل او، پشت چين هاي تغافل مي زد،
چشم ما بود.
روزني بود به اقرار بهشت.
معنی تحت اللفظی:
آن نور درشت که عکس میخک سرخ در آب بود
و
دلش
با وزش باد
در پشت چین های تغافل می تپید،
برای ما به اندازه چشم مان عزیز بود.
و
نور درشت
دریچه ای به اعتراف بهشت بود.
ماهیان سهراب
خیالپردازتر و شاعرتر از خود او هستند.
۳
تو اگر در تپش باغ، خدا را ديدي، همت كن
و
بگو:
«ماهي ها حوض شان بي آب است.»
و
بگو:
«ماهي ها حوض شان بي آب است.»
معنی تحت اللفظی:
تو
اگر خدا را در تپش باغ دیدی،
فرصت غنیمت شمار
و
بگو:
«حوض ماهی ها بی آب است.»
ماهی ها
باغ
را
به قلبی تپنده تشبیه می کنند.
قلب تپنده ای
که
در
تپشش
خدا
آشیان دارد.
این بینش عرفانی سهراب است:
خدا
در همه جا
حضور دارد.
اما
نه
در هر جا
خدا
احتمالا
فقط در جاهای زیبا و مصفا
حضور دارد.
حضور دارد.
مثلا
در
لا به لای شمعدانی ها و شب بو ها
در
تپش باغ
این اندیشه در دیگر اشعار سهراب نیز نمایندگی می شود.
۴
باد مي رفت به سر وقت چنار،
من به سر وقت خدا مي رفتم
سهراب
در این جمله آخر شعر
باد
را
هومانیزه می کند
و
یا
خود
را
ناتورالیزه می کند.
باد به سراغ چنار می رود
و
سهراب
برای رساندن پیغام ماهی ها
به سراغ خدا.
این شعر سهراب شاهکار است
سهراب
را
می توان
نماینده بی همتای ناتورالیسم (طبیعت گرایی) محسوب داشت.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر