پروفسور
دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم
برگردان
شین میم شین
بخش
هفتم
ماتریالیسم،
مارکسیسم و رویزیون در دیالک تیک ماتریالیستی
پیشکش
به
حیدر
مهرگان
78
·
شرایط جهان بینانه و شرایط نظری به
معنی محدود کلمه، برای این توسعه، ماهیتا با همبازی سه پدیده زیر تشکیل شده
بود:
الف
·
با نفوذ استنباطات معرفتی ـ نظری
نئوکانتیانیستی در جنبش کارگری
ب
·
با بازتاب جنبش کارگری در
سوسیالیسم کانتیانیزه گر
ت
·
با اوولوسیونیسم علمی ـ طبیعی
(مبتنی بر علوم طبیعی) و علمی ـ اجتماعی (مبتنی بر علوم اجتماعی)
79
·
شرایط اجتماعی ـ تاریخی این روند
از قرار زیر بوده است:
الف
·
انتقاد از مکانیسیسم در جنبش
کارگری
ب
·
انتقاد از ناتورالیسم در جنبش
کارگری
ت
·
سیکل های بحرانی در بخش
اقتصاد
پ
·
مجموعه وضعیت اقتصادی
ث
·
تغییرات ساختاری در پایگاه اجتماعی
جنبش سازمانیافته ی کارگری
ج
·
و سرانجام نقطه نظر راجع به «پرولتاریای
روشنفکریت» که در سال های 80 و 90 قرن 19 بطرز غلیظی مطرح شده بود:
·
«اضافه تولید روشنفکریت» که به دلیل موقعیت اجتماعی
شان علاقه مفرط به نزدیکی به طبقه کارگر از خود نشان می دادند.
80
·
تئوری های مربوط به قدرت دگرگونساز
روشنفکریت در این شبکه اجتماعی بخشا مرجحا پذیرفته می شدند و بخشا از نو توسعه داده می شدند.
81
·
از فراورده های نظری نئوکانتیانیستی،
که ضمنا مستقل از «مسئله اجتماعی» برای حل مسائل معرفتی ـ نظری علوم طبیعی
امپیریستی (تجربه گرائی) توسعه داده شده بودند، برای بر آمدن از عهده حل معضل
موسوم به روشنفکریت طرفدار طبقه کارگر استفاده می شد.
82
·
انگیزش سیاسی روشنفکریت برای
مبارزه در راه تغییرات، بر خلاف انگیزش سیاسی پرولتاریا با پایگاه اجتماعی شان
انطباق نداشته است.
83
هرمان کوهن (1842 ـ
1918)
فیلسوف آلمانی
مؤسس مکتب ماربورگی
نئوکانتیانیسم
·
کشف اتیک (اخلاق) و «اراده» بلحاظ معرفتی
ـ نظری (در تئوری شناخت) تدارک دیده شده بود.
·
آن سان که نقش هرمان کوهن نشان می
دهد.
·
(سندکولر، «کانت. سوسیالیسم نئوکانتیانیستی و
رویزیونیستی در مارکسیسم و اتیک»، 1974، ص 7 ـ 44)
الف
·
با تئوری دانش تجربی کوهن (1871)
تعریف جدیدی از «چیز در خود» کانت با موفقیت صورت می گیرد.
·
مراجعه کنید به چیز در خود در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ب
·
اگر این تصور کانت را شاخص حد و
مرز دانش حسی تلقی کنیم که واقعیت و مادیت جهان را به سوبژکتیویته استحاله نمی
بخشد، می توان گفت که هرمان کوهن خود دانش تجربی را به مثابه چیز درک کرده است.
ت
·
او حد و مرز دانش تجربی را به
عنوان جایگاه شناخت قلمداد می کند.
84
پاول ناتروپ (1857 ـ
1939)
فیلسوف، پداگوگ آلمانی
مؤسس مکتب ماربورگی
نئوکانتیانیسم
·
در اثر پاول ناتروپ تحت عنوان «راجع
به استدلال اوبژکتیو و سوبژکتیو در تئوری شناخت» (1887) بروشنی آشکار می گردد که نئوکانتیانیسم
با تعریف «مفهوم حد و مرز» به عنوان حد و مرز مفهوم، خیال می کند که راه خروجی از حیص
و بیص (دیله مای) ماتریالیسم ـ ایدئالیسم پیدا کرده است:
·
اگر در شناخت، «چیز مستقل از سوبژکتیویته
شناخت در نظر گرفته می شود، این بدان معنی است که از سوبژکتیویته، از رابطه تصور
شده و تصور کننده، به مثابه محتوای روانگذشت سوبژکتیو او، تجرید می شود.»
·
(پاول ناتروپ، «راجع به استدلال اوبژکتیو و سوبژکتیو
تئوری شناخت» ، مجلات ماهانه فلسفی، 23 (1887)، ص 269)
الف
·
خود چیز فقط به مثابه اوبژکت شناخت،
موضوع تئوری شناخت است.
ب
·
چیز به معنی مثبت، قانون است.
ت
·
چیز به معنی وحدت آهنین است که در آن،
تنوع متقابل پدیده ها بطور فکری متحد می شوند و تعیین می شوند (و یا تشخیص داده می
شوند.)»
·
(همانجا، ص 271)
پ
·
ناتروپ بعدها، تقلیل ایدئالیستی اوبژکتیویته
را رادیکالیزه می کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر