۱۳۹۳ اسفند ۱۵, جمعه

سیری در شعری از فروغ فرخ زاد (۳)

سرچشمه:
صفحه فیسبوک قاسم حلاجیان
 تحلیلی از میم حا نجار
 

ﻣﺎﺩﺭﻡ می گفت:
«ﺯﻳﺒﺎﻳﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺮﺩ ﻧﻴﺴﺖ.
ﻣﺮﺩ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺳت هاﻳﺶ ﺯﻣﺨﺖ 
ﻭ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﻳﺶ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.»

ﭘﺪﺭﻡ ﺯﻳﺒﺎ ﻭ ﺟﺬﺍﺏ ﺑﻮﺩ.
ﻧﻪ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺯﻣﺨﺘﻰ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻧﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﻯ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺧﻮﺭﺩﻩ.


این نظر مادر فروغ حاکی از چیست؟

۱

این نظر مادر فروغ حاکی از تضاد سلیقه ی استه تیکی (زیبائی شناسی) میان فروغ و مادرش آاست.
مادر فروغ معیار زیبائی جنس مخالف را در دست های زمخت و گونه های سوخته اش می داند و فروغ در فقدان این دو مشخصه.

۲

این تفاوت و تضاد در سلیقه ی استه تیکی حاکی از سوبژکتیویته و نسبیت سلیقه ی استه تیکی بنی آدم است.
این حاکی از آن است که هر زن ـ به هر دلیلی ـ معیار خاص خود را از زیبائی مرد دارد.

اگر کسی همه پرسی به عمل آورد، مثلا نظر همه زنان را در این زمینه بپرسد با تعدد معیارها مواجه خواهد شد:
یکی گردن کلفت مرد را نشانه زیبائی او محسوب خواهد داشت و دیگری صدای کلفت او را و یکی دیگر، ریش دراز او را.

۳

این ضمنا از تئاتری تلخ تهوع آوری پرده برمی دارد که مادر و پدر فروغ بطرز سنجیده، اندیشیده و بنا بر حساب و کتاب بازی می کنند.
تصادفی نیست که معیار استه تیکی هر دو، چیزی است که طرف مقابل فاقد آن است.
اکنون آشکار می شود که مسئله  اصلا زیبائی طرف مقابل نیست.
مسئله مبارزه جنسیتی در درون خانواده است.
هدف تحقیر و تخریب یکدیگر است.
چون حنای پس از عروسی به درد کسی نمی خورد.
برای اینکه هر دو به هر دلیلی با هم ازدواج کرده اند و کار از کار گذشته است.

۴

این ضمنا حاکی از سستی و بی پایگی مقدمه استدلالی و معرفتی فروغ است.
فروغ بر پایه چیزی سوبژکتیو، قصد اثبات نظر خام خود را دارد.
وقتی از خودفریبی و عوامفریبی فروغ سخن رفت، به همین دلیل بود.

۵

حالا فرض کنیم که هر دو با جفت مطلوب خود ازدواج نکرده اند.
اکنون باید به این سؤال جواب دهیم که چرا و به چه دلیل؟

۶

یکی از دلایلش این است که ایدئال و رئال رابطه دیالک تیکی با یکدیگر دارند و لذا به یکدیگر تبدیل می شوند.

چرا و به چه دلیل؟

۷

اولا به این دلیل که هر ایدئالی منشاء رئالی دارد.
ایدئال استه تیکی پدر و یا مادر فروغ سوبژکتیو محض نیستند.
در عالم واقع (در رئالیته) کسانی با این مشخصات وجود دارند که به هر دلیلی در ضمیر پدر و یا مادر فروغ، ایدئالیزه شده اند.
یعنی رئال ایدئالیزه شده هستند.

۸

ثانیا به این دلیل که ایدئال نمی تواند به مثابه ایدئال جامه عمل پوشد.
ایدئال همیشه برای جامه عمل پوشیدن باید رئالیزه شود.
یعنی سر و ته اش زده شود و با الزامات واقعیت (رئالیته) دمخور شود تا بتواند تحقق یابد.
به همین دلیل پدر و مادر فروغ از عناصر معینی از ایدئال خود صرفنظر می کنند.
یعنی ایدئال خود را رئالیزه می کنند.

۹

دلیل اینکه چرا مادر فروغ با عمله ای و یا دهقانی که دستان زمخت و گونه سوخته در آفتاب دارند، ازدواج نکرده، این است که بر خلاف دعاوی آخوندها، نه زنکه ی «ناقص العقل»، بلکه زنی اندیشنده و خردمند است.
مادر فروغ همه چیز می تواند باشد، ولی نمی تواند خر باشد.
به همین دلیل نه با عمله و بنائی، بلکه با سرهنگی ازدواج می کند.
او می داند که مرد ایدئال او به هر دردی می خورد، مگر به درد تشکیل خانواده و تکثیر نوع.

۱۰

مادر فروغ که سهل است حتی ماهی ها همسر ایدئال خود را قبل از در آغوش کشیدن، رئالیزه می کنند:
مثلا ماهی ماده با متانت و وقار خاص خود می ایستد و نرها را به جهش وامی دارد.
تا بلندتر جهنده ترین ماهی را، یعنی سالم ترین و نیرومندترین ماهی را به عنوان پدر بچه های خود برگزیند.
ماهی زن به اندازه کافی فهم و فراست دارد که بچه مردنی و بیمار نزاید.
این جبر طبیعی است.

۱۱
مثال دیگر:
گوزن ماده وامی ایستد و گوزن های نر را جهش و پرش که سهل است، به جنگ مرگ و زندگی بر ضد یکدیگر برمی انگیزد.
تا قوی ترین و سالم ترین گوزن را به عنوان پدر بچه های خود برگزیند.

۱۲

زن بنا بر سیر ناگوار  تاریخ پرولتر مضاعف و یا حتی پرولتر اربعه است، ولی نه «ناقص العقل» است، نه «ضعیفه» و نه خر.
مادر فروغ هم به همین دلیل قید معیار استه تیکی کشکی خود را می زند و به جای ازدواج با عمله و دهقانی، با یکی از اعضای طبقه حاکمه ازدواج می کند تا نان خودش و کودکانش در روغن باشد.
اگر خر بود، چنین نمی کرد.
اگر خر بود نمی تواسنت دریابد که برای تربیت کودکان بلحاظ جسمی، روحی و روانی نسبتا سالم قبل از هر چیز باید رفاه مادی تضمین شود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر