تداوم حیات حزب یا
افول آن؟
بحث هائی پیرامون
سازمان، حزب و الگوهای حزبی (۴)
بهروز خلیق
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com
مسعود بهبودی
« این امر از یکسو نشانگر ضرورت
نوسازی احزاب سیاسی در عصر فراصنعتی است»
(خلیق)
1
·
در فلسفه علمی مفهومی به نام «دوران
فراصنعتی» و یا «عصر فراصنعتی» نداریم.
2
·
مفاهیم در هر رشته علمی و در فلسفه
انعکاس معنوی واقعیات امور مربوطه اند.
·
تصاویر چیزها، پدیده ها، سیستم ها
و روندهای عینی واقعا موجود اند:
·
بنابرین و به همین دلیل باید میان
مفهوم و شیئ تصویر برداری شده (منعکس شده)
انطباق وجود داشته باشد.
2
·
کسی اصولا حق ندارد، اگر ذره ای
پای بندی به حقیقت عینی داشته باشد، رابطه یاد شده را تخریب کند:
الف
·
در باستانشناسی و یا در علوم منفرد
از قبیل اقتصاد، جامعه شناسی، روانشناسی، شیمی، فیزیک و غیره مفاهیم و مقولات خاص خود آنها وجود دارد تا بکمک
آنها درک و توضیح چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای مربوطه تسهیل شود.
·
مفاهیم «عصر حجر»، «عصر حجر نوین»، «انقلاب
صنعتی»، «انقلاب فنی»، «انقلاب علمی ـ فنی» و غیره فقط در چارچوب علوم منفرد
مربوطه اعتبار دارند و به کار می آیند.
ب
·
در جامعه بشری مفاهیم و مقولات فلسفه تاریخ، یعنی ماتریالیسم تاریخی
بیانگر قوانین و قانونمندی های عام مربوطه اند و نه قوانین و مفاهیم و مقولات باستانشناسی، شیمیائی، اقتصادی،
فیزیکی و غیره.
ت
·
توضیح مسائل جامعه بشری بکمک مفاهیم و مقولات مثلا اقتصادی، جامعه شناسی،
روانشناسی، فیزیکی و غیره بدان می ماند که کسی با چرخ خیاطی قصد شخم و شیار زدن
زمین را داشته باشد.
·
همانطور که هر وسیله ساختاری دارد
و متناسب با آن ساختار، فونکسیونی، به همان سان نیز هر مفهوم و مقوله ای در رشته
مربوطه به درد درک و توضیح مسائل می خورد:
·
به عنوان مثال با مقولات شیمیائی اکسیداسیون و
احیاء نمی توان روندهای عام جامعه بشری را درک کرد و توضیح داد.
3
·
جامعه بشری با توجه به زیربنای آن (با
توجه به مناسبات تولیدی حاکم، با توجه به ساختار اجتماعی ـ اقتصادی آن) تعریف و تعیین می شود ونه با توجه به وسایل تولید آن
و سطح توسعه وسایل تولید آن.
·
اگرچه توسعه وسایل تولید در توسعه مناسبات
تولیدی تأثیر چشمگیری دارند.
·
مفهوم «عصر و یا دوران» یک مفهوم مهم
و عام فلسفی برای توضیح مقاطع مهمی از تاریخ بشری در مقیاس جهانی است.
4
·
مفهوم «عصر» در باستانشناسی و غیره
معنی بکلی محدودتری و دیگری دارد و به درد درک و توضیح مقاطع تاریخی ـ جهانی در جامعه
بشری نمی خورد.
·
البته برای فلسفه علمی قابل تجرید
و استفاده اند.
5
·
در باستان شناسی کشف و یا ترکیب و
یا استعمال عناصر شیمیائی از قبیل سلیسیوم (سنگ) و آهن و مس و برنز و غیره و یا
تحولات آب و هوائی نام عصری به دوش می کشد:
·
عصر حجر
·
عصر آهن
·
عصر مس
·
عصر یخبندان و غیره
·
این مفاهیم اما به درد تعیین مقاطع تاریخی ـ جهانی نمی
خورند.
·
چون در فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی
واحدی مثلا در عصر و یا دوران کمونیسم آغازین هم می تواند عصر یحبندان باشد و هم عصر مس و
کوبالت و نیکل و آهن و برنز و غیره
6
·
به همین دلیل در فلسفه تاریخ
(جامعه) دوران و یا عصر لولهنگ نداریم.
·
عصر چماق سنگی و یا عصر چماق چوبی
نداریم.
·
عصر خیش و گاو آهن نداریم.
·
اما عصر و یا دوران اشتراکی اولیه
داریم.
·
دوران برده داری داریم.
·
دوران فئودالی داریم.
·
دوران سرمایه داری مبتنی بر رقاب آزاد
داریم.
·
دوران امپریالیسم (سرمایه داری انحصاری
و انحصاری دولتی) داریم.
·
و پس از پیروزی انقلاب اکتبر،
دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم در مقیاس جهانی داریم.
7
· د وران و یا عصر و یا ( Epoche ) یک مفهوم مهم فلسفی عام است و تعریف ثابت و استاندارد دارد:
·
دوران عبارت است از یک مقطع تاریخی معین در تاریخ جامعه بشری.
·
دوران مشخص کننده مقطعی از روند توسعه تاریخی
است، که تا رسیدن بدان، گذشته مغلوب می گردد و آینده قوام می یابد.
·
دوران تعیین کننده خطوط اصلی زمان حال تاریخی در رابطه با گذشته
و آینده است.
·
دوران ـ علاوه بر این ـ تعیین
کننده نیروی اجتماعی اصلی پیشرفت اجتماعی در شرایط تاریخی مشخص
است.
·
مراجعه کنید به دوران در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
8
·
دوران کنونی نه دوران فراصنعتی و
انترنت و فوتبال و سکس و غیره، بلکه دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم در
مقیاس جهانی است.
·
در این زمینه دهها کتاب مفصل نوشته
شده است.
9
·
مفهوم فلسفی دوران را که نمی توان
به دلخواه و بسته به میل و هوس خویش تعریف و عملا تحریف کرد.
10
·
فلاسفه طبقه حاکمه برای تحمیق مردم
و عوامفریبی از تحریف مفاهیم استاندارد
علمی و فلسفی شروع به کار می کنند و به
مفاهیم من درآوردی از این قبیل می رسند.
·
این جور مفاهیم انعکاس درست و راستین واقعیات امور
مربوطه نیستند و ارزش علمی ندارند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر