۱۳۹۲ مهر ۲۱, یکشنبه

سیری در گلستان سعدی (86)


سعدی شیرازی 
 ( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
  
سعدی   
گرم جواز نباشد به پیشگاه قبولت
کجا روم که نمیرم بر آستان عبادت؟  

·        معنی تحت اللفظی:
·        اگر اذن پذیرش به حضور تو را کسب نکنم، کجا بروم که در آستانه بندگی نمیرم؟

1
·        سعدی در این بیت با استفاده از مفاهیم رایج در دربارهای نظامات بنده داری ـ فئودالی، بی پناهی خود را در صورت عدم اذن ورود و مرگ در پرستش معشوق به گوش دوست می رساند.

2
·        در این بیت شعر، وابستگی مطلق عاشق بی همه چیز به معشوق همه چیزمند نه تنها تبیین می یابد، بلکه بطور غیرمستقیم تبلیغ می شود.
·        انگار عاشق خلق شده که بندگی معشوق کذائی را بکند.
·        اگر معشوق در به روی عاشق ببندد، زندگی او دیگر معنی و مفهومی نخواهد داشت.

3
·        عاشق به چنان درجه ای از ذلت مادی و فکری و شخصیتی دچار است که آلترناتیو و بدیلی جز مرگ در آستانه بندگی معشوق کذائی نمی شناسد.

4
·        در اشعار عاشقانه شعرای فئودالی و بنده داری از برابری و برابرحقوقی عاشق و معشوق کمترین اثری نیست.

5
·        به همین دلیل ما به این نتیجه می رسیم که معشوق در قاموس سعدی و حافظ، یا اشرافیت بنده دار و فئودال و یا انعکاس آسمانی ـ انتزاعی آنها، یعنی باری تعالی است.
·        و عاشق بنده و نوکر و رعیت و گدای بی همه چیز بی آبرو و بی ارج و ارزشی بیش نیست.

6
·        می توان گفت که اشعار عاشقانه حضرات، بهترین وسیله برای تبلیغ ایدئولوژی نظامات بنده داری ـ فئودالی است.

سعدی
مرا به روز قیامت مگر حساب نباشد
که هجر و وصل تو دیدم، چه جای موت و اعادت؟

·        معنی تحت اللفظی:
·        شاید در روز محشر کسی از من بازجوئی به عمل نیاورد.
·        برای اینکه هجر و وصل تو برای من مثل مرگ و رستاخیز (مردن و زنده شدن)  بوده است.

1
·        در همین بیت، وابستگی عاشق به معشوق بطرز اغراق آمیزی تبیین می یابد.
·        آن سان که دیدن معشوق به معنی زندگی و دوری از او به معنی مرگ جا زده می شود.
·        ما را مدت مدیدی این سؤال به خود مشغول می داشت که این معشوق انتزاعی کیست که این چنین همه چیزمند است و عاشق در مقابلش، این چنین ذلیل و بی همه چیز؟

2
·        این همان سعدی است که بخش اعظم عمر خود را در سفر بوده و کمترین اعتنائی به روزگار همسر نداشته است.
·        پس معشوق انتزاعی باید یا خدا باشد و یا سایه های خدا.

3
·        در این رقابت و چشم همچشمی در زمینه ابراز عشق به طبقه حاکمه میان شعرای کشور شاید بتوان به رادیکالیته استبداد و بی رحمی طبقه حاکمه پی برد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر