۱۳۹۲ مهر ۱۸, پنجشنبه

رویاروئی های ایدئولوژیکی هر روزه (52)

بهروز خلیق

  آیا بر طبیعت، تاریخ، جامعه و اندیشه قوانین عامی حاکم است؟  

سرچشمه :

اخبار روز

http://www.akhbar-rooz.com

میم حجری



سؤال دوم

آیا بر طبیعت، تاریخ، جامعه و اندیشه قوانین عامی حاکم است؟

·        از همین سؤال نویسنده می توان به سطح بسیار نازل و یا حتی به بی خبری مطلق ایشان از فلسفه بالاعم و دیالک تیک بالاخص پی برد.

·        ایشان ظاهرا معنی مقوله «عام» را نمی دانند.

·        عام به چه معنی است؟

1
·        عام عبارت است از وجه مشترک اوبژکتیف (عینی) گروهی از اشیاء، خواص، روابط و روندهای منفرد واقعی و اوبژکتیف و یا تصاویر سوبژکتیف آنها.

·        مثلا وجه مشترک کلیه کارگران این است که آنها فاقد مالکیت بر وسایل تولید اند و از این رو، ناچار به فروش نیروی کار خود به صاحبان وسایل تولید اند.
·        این وجه مشترک همه کارگرها یک عام است که کارگران منفرد را به کارگر ـ به مفهوم عام آن ـ بدل می سازد.

3

 آیا بر طبیعت، تاریخ، جامعه و اندیشه قوانین عامی حاکم است؟

·        این سؤال نویسنده محترم ضمنا حاکی از بی خبری مطلق ایشان از دیالک تیک عینی هستی است:
·        ایشان از دیالک تیک عینی منفرد ـ خاص ـ عام بکلی بی خبر مانده اند، دیالک تیکی که در اثر دو جلدی نیک آئین توضیح داده شده است و دانستنش برای هر چپگرائی از نان شب واجب تر است.
·        عام ایزوله و مجزا و تنها وجود ندارد.
·        مثال:
·        درخت یک مفهوم عام است که در برگیرنده همه انواع و اقسام درختان است.
·        مفهوم درخت یک مفهوم عام است.
·        مفهوم انتزاعی درخت فقط در کله آدم ها وجود دارد.
·        ولی منشاء عینی دارد و گرنه نمی توانست پدید آید.
·        بشر درختان مختلف را دیده، جنبه های خاص و منفرد آنها را کنار نهاده و جنبه مشترک آنها را عمده کرده و به مفهوم درخت رسیده است که با شنیدنش هزاران درخت به مخیله  آدمی خطور می کند.

4
·        برای شناخت درخت باید از کله پا بیرون نهاد و از مفهوم انتزاعی (مجرد)  و کلی درخت به سرو و سپیدار و صنوبر و غیره مشخص رسید.
·        بدین طریق دیالک تیک سرو و درخت و یا دیالک تیک منفرد و عام تشکیل می گردد:
·        وقتی از عینیت دیالک تیک سخن می رود، منظور همین است:
·        دیالک تیک عینی سرو و درخت، سپیدار و درخت و الی آخر در آئینه ضمیر آدمی منعکس می شود و به شکل دیالک تیک ذهنی سرو و درخت در می آید و پس از انجام عمل انتزاع (تجرید) دیالک تیک منفرد و عام تشکیل می گردد.
    
·        قوانین دیالک تیکی قوانین من درآوردی نیستند، بلکه منشاء عینی دارند.

5
·        حال نویسنده محترم می تواند سرو را در نظر گیرد:
·        مفهوم سرو نیز به نوبه خود مفهوم عامی است.
·        چون در همین مفهوم سرو صدها نوع مختلف سرو تجرید یافته اند.
·        بدین طریق است که به مفهوم خاص می رسیم:
·        مفهوم سرو در برابر مفهوم درخت، منفردی بیش نیست.
·        اما همان مفهوم سرو در برابر انواع مختلف سرو، مفهوم عامی است.
·        مفهوم خاص همزمان حاوی عام و منفرد است:
·        هم عام است و هم منفرد.
·        بسته به سیستم مختصات منفرد و یا عام تلقی می شود.
·        به همین دلیل است که در فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی از دیالک تیک منفرد ـ خاص ـ عام سخن می رود.

6
آیا بر طبیعت، تاریخ، جامعه و اندیشه قوانین عامی حاکم است؟

·        حالا به بطلان این سؤال بهتر می توان پی برد.
·        به قول نیک آئین هر دیالک تیکی یک قانون است.

·        ذره ذره هستی در همه فرم های آن اعم از طبیعت، جامعه و تفکر بر اساس دیالک تیک عینی قوام یافته است.
·        همان اتم غیر قابل مشاهده جولانگاه دیالک تیک پروتون و الکترون، با بارهای مثبت و منفی است.
·        وقتی هر ذره هستی حتی بر قوانین دیالک تیکی مبتنی است، اگر خیلی ساده همان دیالک تیک پروتون و الکترون، اکسیداسیون و احیا، جذب و دفع و الی آخر را مورد انتزاع قرار دهیم به قوانین عام نمی رسیم؟
·        درست به همان سان که از انتزاع سرو و سپیدار و صنوبر و غیره به مفهوم عام درخت رسیده بودیم؟   

7
آیا بر طبیعت، تاریخ، جامعه و اندیشه قوانین عامی حاکم است؟

·        علاوه بر همه این حقایق امور، اگر هستی قانونمند نبود، آیا شناخت بشری می توانست حتی گامی به جلو نهد؟
·        کسی که از کتب علمی این و آن بطور مکانیکی رونویسی می کند و برای اعوان و انصار بی سواد خود پوز می دهد، کمترین اطلاعی از عالم علوم طبیعی حتی ندارد.
·        اگر چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای طبیعی و اجتماعی و فکری فاقد قانونمندی های عینی باشند، تولید بطور کلی مختل و محال می گردد.
·        آنگاه حتی نمی توان به تهیه نان شب نایل آمد.
·        چون پیش شرط تبدیل گندم به نان، درک و رعایت اکید قانونمندی های عینی مربوطه است:
·        به همین دلیل است که به خمیر، خمیرمایه (میکروارگانیسم موسوم به هفه)  تزریق می شود تا مواد قندی تجزیه شوند و ببرکت تولید گاز کربنیک خمیر ور آید و پختن نان و کلوچه امکان پذیر گردد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر