۱۳۹۲ آبان ۱, چهارشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (47)


فصل سوم
گرایشات اصلی، طرز تفکر های اصلی و بحران فلسفه بورژوائی واپسین  
پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان شین میم شین

بخش پنجم
بحران جهان بینی بورژوازی واپسین
پیشکش به سپیده

1

·        فلسفه بورژوائی واپسین اگر چه به بحران خود مرتب اعتراف می کند و از هیچ تلاشی در جهت غلبه بر آن و یا حداقل تضعیف آن کوتاهی نمی ورزد، ولی علیرغم آن نمی تواند از حد تشخیص صرف بحران فراتر رود.  

2

·        فلسفه بورژوائی واپسین نه می تواند به علل بحران، یعنی به   بحران اقتصادی و سیاسی سیستم امپریالیستی جامعه پی ببرد، نه می تواند به توضیح فرم های نمودین بحران، یعنی به انعکاس بحران عمومی سرمایه داری نایل آید و نه قادر به تشکیل جهان بینی اوپتیمیستی بدرد بخوری است.  
·        (اوپتیمیستی یعنی مبتنی بر خوش بینی تاریخی. مترجم)

3

·        برای اینکه بحران فلسفه بورژوائی واپسین پدیده ای است که از شرایط اجتماعی عینی ـ واقعی (اوبژکتیف ـ رئال) این ایدئولوژی منتج می شود و با توجه به این شرایط باید توضح داده شود و فقط با توجه به این شرایط می تواند توضیح داده شود.   

4
·        بحران فلسفه بورژوائی واپسین (و ایدئولوژی بورژوائی واپسین) قبل از همه به مثابه بحران جهان بینی و به مثابه بحران سیستم فکری و تصورات ارزشی بورژوائی واپسین نمودار می گردد.

·        (مفهوم تصورات ارزشی دربرگیرنده عناصر زیر است:
    
الف
·        مشخصات و کیفیات اخلاقی

ب

·        اوبژکت ها، ایده ها و ایدئال های رفتاری، عملی و اخلاقی

ت
·        حقایق امور

پ
·        الگوها و سرمشق های عملی

ث
·        مشخصات شخصیتی و غیره. مترجم)  

5


·        از زمان پایان فلسفه کلاسیک بورژوائی آلمان به نمایندگی هگل و فویرباخ و تشکیل جهان بینی علمی طبقه کارگر، یعنی مارکسیسم ـ لنینیسم، فلسفه بورژوائی دیگر نتوانسته به تدوین و توسعه طرح جهان بینانه یکپارچه و اوپتیمیستی به درد بخوری نایل آید.  

6

·        تعویض پیاپی مکتبی بوسیله مکتب دیگر در چارچوب فلسفه بورژوائی واپسین در قرن 19 و 20 و تغییر سمتگیری آشکار از یکی به دیگری، علائم خارجی همین وضع بوده اند.

7

·        اینکه فلسفه بورژوائی واپسین در  انواع و اقسام مکاتب فلسفی عدیده اش بارها و بارها عرض اندام می کند، حاکی از آن است که بحران، شیوه وجودی آن را تشکیل می دهد.

·        (این بدان معنی است که فلسفه بورژوائی واپسین در منجلاب بحران به حیات خود ادامه می دهد. مترجم)    
8

·        اعتراف فلسفه بورژوائی واپسین و ایدئولوژی بورژوائی واپسین به اینکه بحران شیوه وجودی اش را تشکیل می دهد، بدان معنی نیست که آن از حد و سرحد تاریخی اش و یا از حد و سرحد سیستم اجتماعی اش، یعنی امپریالیسم پا فراتر می نهد.

9

·        این اعترافات ربطی به درک قانونمندی های روند تاریخ ندارند، چه برسد به درک ضرورت گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم.

10

·        اگر چنین می بود، فلسفه بورژوائی واپسین همه چیز می بود، به غیر از فلسفه بورژوائی واپسین.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر