۱۳۹۲ آبان ۲, پنجشنبه

رویاروئی های ایدئولوژیکی هر روزه (73)

مغز متعالی ترین ارگان اندام است.
24  ساعت شبانه روز و 365 روز سال در کار است.
از بدو تولد تا گرفتاری در بند عشق
منبع:
نویرولوژی
سرچشمه : 
صفحه فیس بوک مرتضی فضلی 
میم حجری

1

·        تصور نویرولوژی از عشق به تصور عجمشاعری شبیه است که جفتگیری خرها را نشان خلایق می داد و می گفت که خرها بر خلاف خیلی ها اهل عشق اند.

·        شاعر به احتما قوی قیاس به نفس می کرد:
·        بروایتی در ایام کودکی مغز خر خورده بود، قادر به تمیز غریزه از عقل نبود و فکر می کرد که بدون شناخت و شعور می توان عاشق شد.

2

·        اشکال بینشی دیگر نویرولوژی بی خبری اش از روند و روال جاری در جهان کنونی است.

·        چون دیری است که دیگر از این خبرها نیست.
·        مغز امروزه تنها ارگانی است که استراحت کامل و چه بسا مطلق دارد.
 ·     چون نه کسی به یادش می افتد و نه کسی مزاحمش می شود.

3

·        وظایف و تکالیف عقل و مغز دیری است که به عهده غریزه گذاشته شده است:
·        چون بشریت را طبقه حاکمه  بطور برنامه ریزی شده بربریزه (جانور واره، ددواره) کرده است.
·        انسانیت زدائی کرده است.

4
·        در نتیجه کسی نیازی به مغز پیدا نمی کند.
·        مغز ارگانی بر باد رفته و از یاد رفته است.
·        به جرئت می توان گفت که کمتر کسی می داند که چگونه می توان آن را بکار گرفت.

5
·        شاید هم حتی بمراتب بدتر:
·        چون چه بسا مغز به گورستانی از گرانبهاترین سلول های انسانی بدل شده است و به دلیل تخریب ساختارش (دناتورالیزه گشتنش)  دیگر قادر به انجام فونکسیون سابق خویش نیست.   

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر